1. زمان اذان گفتن اهل سنت با شیعه تفاوت نمی کند جز اذان مغرب.(آنها غروب شمس را مغرب می دانند)همچنین در تعداد رکعات نیز شیعه و سنی در شبانه روز یکسان 17 رکعت نماز می خوانند البته با این تفاوت که اهل سنت آن را در 5 نوبت برپا می کند و شیعه در 3 نوبت . این دو شیوه را نیز از پیامبر اکرم(ص) گزارش کرده اند .
2. به اعتقاد شیعه امامیه، هیچ کس جز نبى اکرم(ص) حق تشریع، تفسیر و تبیین احکام الهى را ندارد. پیامبر اکرم(ص) از طریق اتصال به منبع غیب، از احکام الهى مطلع مى شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اسلام طبق نص و تصریح ایشان، ائمه(ع) براى تبیین احکام الهى (و نه تشریع آن)منصوب شده اند. از جمله طبق حدیث مورد اتفاق جمیع فرق مسلمین: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا؛ دو شى ء گرانبها میان شما باقى مى گذارم: کتاب خدا و اهل بیتم، مادامى که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد.»
اگر ائمه(ع) حکمى یا کیفیت عملى را بیان مى کنند، صرفاً بیان حکم الهى و نحوه عمل و سیره رسول اکرم(ص) است و از پیش خود چیزى را تشریع نمى کنند.
3. منشأ پیدایش برخى تفاوت ها در کیفیت نماز و وضو، به دو عامل اساسى برمى گردد:
الف. دور شدن از عصر حضور پیامبر اکرم(ص) و پیدایش سؤالات جدید: با رحلت رسول اسلام، دوران دسترسى به کسى که مبیّن حکم الهى بود به سیر رسید. با گذشت زمان و دور شدن از عصر نبى اکرم و پیدایش مسائل و سؤالات جدیدى در زمینه هاى مختلف (از جمله در زمینه مسائل مربوط به نماز و وضو) اهل سنت – که راه دسترسى به بیانگر حکم الهى را بسته مى دیدند – براى یافتن پاسخ سؤالات خود، با اجتهاد و سلیقه خود به پاسخ آنها پرداختند.
اما از دیدگاه شیعه ائمه معصومین، مفسر و بیانگر حکم الهى بعد از نبى اکرم و بنا به سفارش ایشان بودند. آنان تا حدود 250 سال پس از رحلت نبى اکرم، نیز دسترسى به مبیّن و مفسر احکام الهى داشتند و ائمه(ع)، آنچه را که حکم الهى بود تبیین مى کردند؛ مثلاً در مسائلى چون:
آیا مى توان با کفش نماز خواند؟
آیا اگر بر روى زمین و محل سجده نمازگزار، چیزى غیر از اجزاى زمین (مثل فرش) فاصله شود، مى توان بر آن سجده کرد یا نه؟
ایا خواندن سوره هایى که سجده واجب دارد در قرائت نماز جایز است و…، در حالى که اهل سنت در این امور به فهم و رأى خود استناد کرده اند.
ب. تغییرات و تشریعاتى که از سوى خلفا، پس از رحلت رسول اکرم(ص) صورت گرفت – مانند مسأله تکتف (دست بسته نماز خواندن)، عموماً از زمان عمر خلیفه دوم مرسوم شد. به عنوان نمونه وقتى اسیران فارس را نزد وى آوردند، آنان مقابل عمر دست بسته ایستادند. وى علت این عمر را جویا شد، گفتند ما مقابل امیران و بزرگان خود به جهت احترام این گونه مى ایستیم. عمر از این نحوه اظهار ادب خوشش آمد و گفت خوب است ما هم در مقابل خداوند در نماز این گونه بایستیم(1) .
در مسأله وضو آمده است که وضوى همه مسلمانان تا خلافت عثمان صورت واحدى داشته و مانند وضوى کنونى شیعه بوده است. این مسأله با آیه قرآن نیز تطبیق دارد که مى فرماید:«وَ اِمْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ» (2) . در این آیه خداوند امر به مسح سر و پاها نموده است، در حالیکه اهل تسنن پاها را مى شویند، علت تغییر وضو این بود که عثمان در اواسط دوران خلافت خود نسبت به چگونگى وضوى پیامبر گرفتار تردید شد، او سپس وضوى پیامبر را به شکلى که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است اعلام نمود. این قضیه مورد مخالفت بسیارى از صحابه پیامبر واقع شد، لکن حکومت اموى بنا به اغراض سیاسى در نقاط مختلف اسلامى شیوه عثمان را تبلیغ کردند و جوى به وجود آوردند که برخى از صحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاکم را نداشت و در نتیجه این گونه وضو گرفتن رواج یافت.(3)
پی نوشت
1. خویى، مستند العروةالوثقى، ج 4، ص 445 ؛ نجفی ، جواهرالکلام، ج 11، ص 19.
2. مائده ، آیه 6.
3. ر.ک: وضوءالنبى من خلال ملابسات التشریع، على الشهرستانى، نشر مشعر.
2. به اعتقاد شیعه امامیه، هیچ کس جز نبى اکرم(ص) حق تشریع، تفسیر و تبیین احکام الهى را ندارد. پیامبر اکرم(ص) از طریق اتصال به منبع غیب، از احکام الهى مطلع مى شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اسلام طبق نص و تصریح ایشان، ائمه(ع) براى تبیین احکام الهى (و نه تشریع آن)منصوب شده اند. از جمله طبق حدیث مورد اتفاق جمیع فرق مسلمین: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا؛ دو شى ء گرانبها میان شما باقى مى گذارم: کتاب خدا و اهل بیتم، مادامى که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد.»
اگر ائمه(ع) حکمى یا کیفیت عملى را بیان مى کنند، صرفاً بیان حکم الهى و نحوه عمل و سیره رسول اکرم(ص) است و از پیش خود چیزى را تشریع نمى کنند.
3. منشأ پیدایش برخى تفاوت ها در کیفیت نماز و وضو، به دو عامل اساسى برمى گردد:
الف. دور شدن از عصر حضور پیامبر اکرم(ص) و پیدایش سؤالات جدید: با رحلت رسول اسلام، دوران دسترسى به کسى که مبیّن حکم الهى بود به سیر رسید. با گذشت زمان و دور شدن از عصر نبى اکرم و پیدایش مسائل و سؤالات جدیدى در زمینه هاى مختلف (از جمله در زمینه مسائل مربوط به نماز و وضو) اهل سنت – که راه دسترسى به بیانگر حکم الهى را بسته مى دیدند – براى یافتن پاسخ سؤالات خود، با اجتهاد و سلیقه خود به پاسخ آنها پرداختند.
اما از دیدگاه شیعه ائمه معصومین، مفسر و بیانگر حکم الهى بعد از نبى اکرم و بنا به سفارش ایشان بودند. آنان تا حدود 250 سال پس از رحلت نبى اکرم، نیز دسترسى به مبیّن و مفسر احکام الهى داشتند و ائمه(ع)، آنچه را که حکم الهى بود تبیین مى کردند؛ مثلاً در مسائلى چون:
آیا مى توان با کفش نماز خواند؟
آیا اگر بر روى زمین و محل سجده نمازگزار، چیزى غیر از اجزاى زمین (مثل فرش) فاصله شود، مى توان بر آن سجده کرد یا نه؟
ایا خواندن سوره هایى که سجده واجب دارد در قرائت نماز جایز است و…، در حالى که اهل سنت در این امور به فهم و رأى خود استناد کرده اند.
ب. تغییرات و تشریعاتى که از سوى خلفا، پس از رحلت رسول اکرم(ص) صورت گرفت – مانند مسأله تکتف (دست بسته نماز خواندن)، عموماً از زمان عمر خلیفه دوم مرسوم شد. به عنوان نمونه وقتى اسیران فارس را نزد وى آوردند، آنان مقابل عمر دست بسته ایستادند. وى علت این عمر را جویا شد، گفتند ما مقابل امیران و بزرگان خود به جهت احترام این گونه مى ایستیم. عمر از این نحوه اظهار ادب خوشش آمد و گفت خوب است ما هم در مقابل خداوند در نماز این گونه بایستیم(1) .
در مسأله وضو آمده است که وضوى همه مسلمانان تا خلافت عثمان صورت واحدى داشته و مانند وضوى کنونى شیعه بوده است. این مسأله با آیه قرآن نیز تطبیق دارد که مى فرماید:«وَ اِمْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ» (2) . در این آیه خداوند امر به مسح سر و پاها نموده است، در حالیکه اهل تسنن پاها را مى شویند، علت تغییر وضو این بود که عثمان در اواسط دوران خلافت خود نسبت به چگونگى وضوى پیامبر گرفتار تردید شد، او سپس وضوى پیامبر را به شکلى که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است اعلام نمود. این قضیه مورد مخالفت بسیارى از صحابه پیامبر واقع شد، لکن حکومت اموى بنا به اغراض سیاسى در نقاط مختلف اسلامى شیوه عثمان را تبلیغ کردند و جوى به وجود آوردند که برخى از صحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاکم را نداشت و در نتیجه این گونه وضو گرفتن رواج یافت.(3)
پی نوشت
1. خویى، مستند العروةالوثقى، ج 4، ص 445 ؛ نجفی ، جواهرالکلام، ج 11، ص 19.
2. مائده ، آیه 6.
3. ر.ک: وضوءالنبى من خلال ملابسات التشریع، على الشهرستانى، نشر مشعر.