براي روشن شدن پاسخ لازم است به نكاتي اشاره شود:
1ـ مضمون سورة حمد و اسامي آن
در سورة «حمد» مراحل سه گانة ايمان (اصول اعتقادات توحيد با تمام اقسام، معاد و نبوت) را در بر دارد، لذا «فاتحة الكتاب» اساس القرآن خوانده شده است[1] يعني، آنچه در مجموع سورهها است؛ در سورة حمد جمع شده است. «آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري.»
اسامي ديگر آن: السبع المثاني، الوافيه، الكافيه، الشفا، الصلاة، … كه مجموعاً ده اسم ميشود.[2]
2ـ فضيلت سوره ي حمد
پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: «خداوند بزرگ به خاطر دادن سورة حمد بالخصوص بر من منت نهاده و آن را در برابر قرآن عظيم قرار داده است و سورة حمد با ارزشترين ذخائر گنجهاي عرش خدا است.»[3]در روايت ديگر آمده است : «ثواب خواندن حمد به اندازه دو سوّم قرآن و يا تمام آن و به منزلة هديه بر تكتك مؤمنان است».[4]درجايي ديگر مي فرمايد: «ما به تو سورة حمد كه هفت آيه است و دوبار نازل شده است، داديم همچنين قرآن بزرگ بخشيديم». [5]باز نقل شده که : « نالة ابليس در چهار جا بلند شد: يكي هنگام نزول سورة حمد بود».[6]و نيز از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل شده كه فرمود: «قسم به كسي كه جان من در دست اوست خداوند نه در تورات و نه در انجيل و نه در زبور و نه حتي در قرآن مثل اين سورة را نازل نكرده است و اين امّالكتاب است.»[7]و به جابر فرمود: «حمد برترين سوره است»[8]لذا اساس قرآن ناميده شده است.[9]قرآن با تمام عظمتش در سورة حجر، در برابر سورة حمد قرار گرفته است، نزول دوبارة آن نيز به خاطر اهميت فوقالعادة آن است.[10]اما دربارة قسمت دوم سؤال بايد گفته شود كل قرآن دو مرتبه نازل شده است؛
1ـ نزول دفعي كه به صورت مجموعه بر قلب پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در شب قدر، نازل شده است.
2 – نزول تدريجي كه در ظرف «23 سال» بر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ طبق حوادث نازل شده است.[11] غير از سوره حمد، سوره اي ديگر، دوبار نازل نشده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ درسهايي از قرآن، استاد مرتضي مطهري (ره) (چاپخانة مهر قم، 1360)، تفسير سورة قدر.
2ـ ترجمة تفسير صافي، ج اول و ج آخر ، تفسير سورة قدر، مرحوم فيض كاشاني.
3ـ تفسير نمونه، آيت الله مكارم و همكاران، ج 1، تفسير سورة حمد، و ج 27، تفسير سورة قدر.
4ـ ترجمة تفسير الميزان (علامه طباطبائي)، ج 1 ، تفسير سورة حمد، و ج 20، تفسير سورة قدر.
پي نوشت ها:
[1] – ر. ك: مكارم شيرازي، ناصر ، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ بيست و هفتم، 1370، ج 1، ص 4.
[2] – برگرفته از لجنة من المحققين، نخبة التفاسير، قم، المركز التقافي للدروس من القرآن، ج 1، ص3.
[3] – تفسير نمونه، پيشين، ج 1، ص 5 و تفسير برهان، ج 1، ص 26.
[4] – ابوعلي طبرسي، مجمعالبيان، بيروت، دارالمعرفه، چاپ سوّم، 1408، ج 1، ص 88.
[5] – حجر/ 87 .
[6] – تفسير نمونه، همان، ج 1، ص 6.
[7] – مجمعالبيان، همان، ج 1، ص 88 .
[8] – همان.
[9] – تفسير نمونه، ج 1، ص 4.
[10] – تفسير نمونه، همان، ج 1، ص 5.
[11] – طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1397، هـ ق، ج 20، ص 469 و ج 2.