اين پرسش دو بخش دارد كه در ابتدا هر كدام جداگانه طرح شده و آن گاه پاسخ مستقل داده ميشود:
1. چرا در شرع مقدس بر اقامه نماز اصرار و تأکيد فراوان شده است؟
2. آيا درست است كه در حال خطر مانند غرق شدن انسان به خواندن نماز مكلف باشد؟
پاسخ سؤال اول در چند محور طرح و تبيين ميشود:
اولاً، در اين كه خداوند سبحان ما را به انجام تكاليفي موظف كرده است، منت بزرگي بر ما گذاشته و ما بايد در برابر اين احسان الهي همواره شكرگزار باشيم، چون انجام تكاليف براي تكامل خود ماست و خداوند هيچ گونه نيازي به عبادت ما ندارد، چنان كه حضرت امام خميني (ره) فرموده اند: «بدان كه مالك الملوك حقيقي و ولي نعمت واقعي از ما خواسته كه اين قلب را براي من خالص كنيد تا براي خود نتيجه بدهد، اگر ما گوش ندهيم نتيجه اش ظلم به خود ماست، و فرقي براي او نميكند، چون حق سبحانه از همه چيز بينياز است و به اين عبادت و بندگي ما احتياجي ندارد».[1]ثانيا: در کلامي از امير المؤمنين علي (ع) به فلسفه اصرار و تأکيد شارع به نماز به زيباترين و آموزندهترين وجه اشاره شده و فرموده اند: اي مردم خواندن و اقامه نماز را برعهده گيريد، و آن را حفظ كنيد، زياد نماز بخوانيد و با نماز خود را به خدا نزديك كنيد ـ نماز دستوري است كه در وقتهاي خاص بر مؤمنان واجب گرديده، آيا به پاسخ دوزخيان گوش فرا نميدهيد، آن هنگام كه از آنها پرسيدند: چه چيز شما را به دوزخ كشانده است؟ گفتند ما از نمازگزاران نبوديم ـ همانا نماز گناهان را چون برگهاي پاييزي فرو ميريزد و غل و زنجير گناهان را از گردنها ميگشايد، پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نماز را به چشمة آب گرمي كه در خانه مردي ، جريان داشته باشد تشبيه كرده، اگر روزي پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرك و آلودگي در بدن او نماند، همانا كساني از مؤمنان حق نماز را شناختند كه زيور دنيا از نماز آنان را باز نداشته و روشنايي چشم بغي اموال وفرزندان مانع نمازشان نشود، رسول خدا پس از بشارت به بهشت خود را در نماز خواندن به زحمت ميانداخت، زيرا پي در پي خانواده خود را در نماز خواندن فرمان ميداد و خود نيز در انجام نماز شكيبا بود.[2]2. در پاسخ بخش دوم سؤال بايد گفت: شارع مقدس هر كس را به اندازه توان او تكليف ميدهد لذا اگر مثلاً روزه گرفتن براي كسي ضرر داشته باشد او نه تنها مكلف به روزه نيست، بلكه اگر روزه بگيرد باطل خواهد بود. امّا نماز يك تكليفي است كه نوعاً در هر شرايط ميتواند به تناسب آن شرايط اقامه گردد لذا شارع در حال غرق شدن از انسان خواسته كه نماز را با اشاره به جا آورد. گر چه فلسفه احكام را خداوند و شارع ميداند، امّا از باب آن كه ما نيز مأمور به تفكر در آيات و احكام و معارف الهي هستيم، بايد گفت: چون نماز ياد خدا و ذكر خداست، شارع مقدس خواسته بنده او حتي در حال غرق شدن با ياد او به ديدارش نايل آيد. البته اين به معناي آن نيست که در آن هنگام شخص تلاشي براي نجات خود نکند و مشغول نماز شود و شارع خواسته باشد ، نماز را بخواند و لو به قيمت از دست رفتن جان .
انسان در آن موقع بيشتر به ياد خدا و نيازمند به نماز است . و انسان فطرتا در آن موقع ناخودآگاه به ياد خدا خواهد افتاد و از خدا کمک مي خواهد .
جمع بندي و نتيجه:
در انتها از آن چه بيان بيان شد معلوم گرديد كه چون همه تكاليف شرعي و احكام الهي بر اساس مصالح نفس الامري وضع ميشود و در حقيقت خداوند سبحان ميخواهد بندگانش از راه عمل به وظايف ديني و دستورات شرعي به كمال و سعادت ابدي برسند، لذا گذشته از خود احكام و دستورات ديني نسبت به انجام آنها اصرار و تأکيد فراوان نموده كه از ميان آنان چون نماز بهترين عبادات و معراج مؤمن است و در ميان عبادات الهي جايگاه ويژهاي دارد لذا دستور داده است كه حتي الامکان در هر شرايطي متناسب با آن شرايط، نماز به جا آورده شود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آداب الصلوة، امام خميني، نشر آزاد، چ اول، سال 1368 ش.
2. ملكي تبريزي، جواد، اسرار الصلوة، ترجمه رضا رجب زاده، نشر پيام آزادي، چ 1، 1363 ش.
3. امام خميني، چهل حديث، نشر مؤسسه امام خميني، چ 20، سال 1378 ش.
پي نوشت ها:
[1] . موسوي خميني، سيد روح الله، چهل حديث، نشر آثار امام، چ 20، سال 1378 ش، ص 43، شرح حديث 2.
[2] . نهج البلاغه، خطبه 199، با تحقيق و ترجمه محمد دشتي.