طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چرا شيعيان نماز تراويح را كه سنت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ است بدعت مي‌دانند؟

چرا شيعيان نماز تراويح را كه سنت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ است بدعت مي‌دانند؟

قبل از آن كه به دلايل بدعت بودن نماز تروايج بپردازيم لازم است كه تعريفي از واژه بدعت ارائه شود.
آنچه از تعاريف لغت‌شناسان بدست مي‌آيد اتفاق نظر همه آنها در ارائه يك معناي واحدي است كه گفته‌اند: «وقتي گفته مي‌شود فلاني در اين امر بدعت كرده» معنايش اين است كه چيز جديد و نويي كه سابقه نداشته آورده است و گفته‌اند كه بدعت به اين معناست كه بعد از اين كه دين كامل شد چيزي را به عنوان دين در ميان مردم جا انداخت.[1]پس روشن مي‌شود كه به هر چيز جديد و نويني اين واژه اطلاق مي‌شود اما بدعتي كه بر حرمت آن نص وارد شده است به اين معناست كه بعد از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ و از روي هواي نفس و… چيزي را در دين وارد نمايند.[2]و ابن حزم گفته است: بدعت در دين آن است كه نه در قرآن و نه از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ چيزي در رابطه با آن عمل نرسيده باشد.[3]از اينها كه بگذريم ابن اثير مي‌گويد: بدعت دو گونه است؛ بدعت هوا و بدعت گمراه هر چيزي كه بر خلاف دستورات خدا و پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ باشد آن عمل مورد مذمت و انكار است بعد روايتي از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل مي‌كند كه آن حضرت فرموده است كه: هر كسي كه يك سنت بدي را پي‌ريزي كند تا روز قيامت وزر و وبال آن عمل و كسي كه بدان عمل مي‌كند بر عهده آن شخص خواهد بود آنگاه اضافه كرده و مي‌گويد سخن عمر ـ كه درباره نماز تراويح گفته است (چه خوب بدعتي هست اين نماز) ـ از اين قبيل بدعت‌هاي مذموم است.[4]بعد از اين كه واژه بدعت روشن شد بحث خود را با ذكر دلايل بدعت بودن نماز تروايح ادامه مي‌دهيم.
نماز تروايح از جمله آن بدعت‌هايي است كه تشريع نشده است و از زبان وحي و پيامبر در مورد آن چيزي بيان نگرديده است.
1 . عنوان تراويح در روايات وجود ندارد.
حتي رواياتي كه در كتب صحيح مسلم و صحيح بخاري درباره نافلة ماه رمضان وارد شده است عنواني به نام تراويح ندارند بلكه آنچه مطرح شده است عنوان «قيام شهر رمضان» است.[5] لذا اگر نماز تراويح يك عبادت مشروع باشد بايد نام و عنوان آن در متن روايات و فرمايشات پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مطرح شده باشد در حالي كه چنين نيست. البته ناگفته پيداست كه شيعيان نافله‌هاي ماه مبارك رمضان را منكر نيستند بلكه در كتب روايي و فقهي شيعه هم دربارة فضيلت اقامه آن نافله‌ها روايات و فتاوايي هم هست.[6] مهم اين است كه از نظر شيعيان نافله‌ ماه رمضان به صورت فرادي خوانده مي‌شود و اگر كسي نماز مستحبي را به صورت جماعت اقامه كند بدعت و غير مشروع مي‌باشد.[7]2) عدم مشروعيت جماعت در نمازهاي مستحبي.
شيعيان معتقدند كه برپايي نمازهاي مستحبي به جز نماز استقاء به صورت جماعت مشروع نيست و بدعت در دين خدا است براساس روايات صحيح شيعه و اهل سنت خواندن نمازهاي نافله ماه مبارك رمضان به صورت جماعت بدعت است و پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ از انجام چنين كاري نهي فرموده است.[8]3) اعتراف عمر بر بدعت بودن نماز تروايح
براساس حديث عبدالرحمان بن عبدالقاري، عمر در زمان حكومت خود نافله‌هاي ماه مبارك رمضان را كه به صورت فرادي توسط مسلمانان اقامه مي‌شد به جماعت برگزار كرد و به دستور وي ابيّ بن كعب عهده‌دار امامت جماعت براي نافله‌ها شد! وقتي عمر صفوف مردم را ديد بسيار خوشحال شد و گفت: (اين‌گونه نماز مستحبي خواندن چه نيكو بدعتي است!)[9]مطابق نقل الفقه علي المذاهب الاربعه و مذهب اهل البيت، سيوطي در تاريخ خلفا، يكي از بدعت‌هاي عمر را بر برپايي نافله‌هاي ماه رمضان به صورت جماعت شمرده است.[10]4) مطرح نبودن برگزاري نافله‌ها به صورت جماعت در زمان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ برخي از روايات موجود در كتاب صحيح بخاري حاكي از آن است كه چند شبي را مردم به دنبال پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ نماز نافله رمضان را به ايشان اقتداء كردند ليكن پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ از اين كار امتناع مي‌كند.[11]با توجه به معناي لغوي بدعت و با عنايت به تعريف اصطلاحي آن عنواني به نام نماز تراويح وجود ندارد و اگر مراد از نماز تروايح نافله‌هاي رمضان است شيعه منكر آن نيست بلكه برگزاري آنها به صورت جماعت بدعت در دين خداست.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . مفتاح الكرامه في قواعد العلامه، سيدجواد العاملي حسيني، ج 3، ص 255-259، نشر احياء التراث العربي.
2 . مالك الافهام، زين‌الدين بن علي العاملي، الشهيد الثاني، ج 1، ص 276-277، نشر مؤسسه اسلاميه، قم.
3 . الحاوي الكبير في فقه مذهب الشافعي، ابوالحسن الماوردي اسبوي، ج 2، ص 290.
4 . الفني و اشرع الكبير في فقه الامام احمد بن حنبل، موفق الدين و شمس الدين ابنا قرامه، ج اول، ص834.

پي نوشت ها:
[1]  . ر.ك: الصحاح تاج اللغة و صحاح الوبية الجوهري، اسماعيل بن حماد، ج 3، ص 1183 وسبع چهارم، دارالعلم، بيروت.
[2]  . ر.ك: البدعة مفهومها حدّها آثارها و مواردها، علامه، سبحاني، جعفر، ص 23، به نقل از العين، ناشر مؤسسه امام صادق.
[3]  . ر.ك: البدعة مفهومها حدها آثارها و مواردها، علامه سبحاني، جعفر، ص 26، ناشر مؤسسه امام صادق.
[4]  . ر.ك: البدعة مفهومها حدّها آثارها و مواردها، علامه سبحاني، جعفر، ص 27، ناشر مؤسسه امام صادق به نقل از نهايه ابن اثير، ج 1، ص 79.
[5]  . ر.ك:صيح بخاري، ابو عبدالله محمدبن اسماعيل، ج 1، باب فضل من قام رمضان، رقم 342، نشر دارالمعرفة، بيروت، بي‌تا.
[6]  . وسائل الشيعه، حرالعاملي، شيخ محمد بن الحسن،  ج 3، ابواب نافله شهر رمضان باب دهم، ح 1-5.
[7]  . وسائل الشيعه، حرالعاملي، شيخ محمدبن الحسن، ج 13، ص 140، نشر دارالكتب اسلاميه.
[8]  . وسائل الشيعه، حرالعاملي، شيخ محمد بن الحسن، ج 3، ابواب نافله شهر رمضان، باب 10 ح 1-2-4.
[9]  . ر.ك: صيح بخاري، ابوعبديه محمد بن اسماعيل، ج 1، باب فضل من قام شهر رمضان، قم، 342، نشر دارالمعرفة، بيروت.
[10]  . ر.ك: الفقه علي مذاهب الاربعه و مذهب اهل البيت، الجزيري، عبدالرحمن، غروي، سيدمحمد مازح، شيخ ياسر، ج 1، ص 473، طبع اول، نشر دارالثقلين، بيروت.
[11]  .ر.ك: صحيح بخاري، ابوعبديه محمد بن اسماعيل،  ج 1، رقم‌، 342، باب فضل من قام رمضان، نشر دارالمعرفة، بيروت، بي‌تا.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد