طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چرا صهيونيست‎ها اين قدر با اسلام و مسلمانان دشمن هستند؟

چرا صهيونيست‎ها اين قدر با اسلام و مسلمانان دشمن هستند؟

در پاسخ به اين پرسش ابتدا بايد يهود و صهيونيست را تعريف نمود زيرا همة يهوديان صهيونيست نمي‎باشند.

تاريخچه صهيونيست
يهوديان به پيروان حضرت موسي _ عليه السّلام _ كه يكي از پيامبران اولوالعزم نيز مي‎باشد، اطلاق مي‎گردند اما صهيونيست‎ها شاخه‎اي افراطي از اين قوم هستند كه برخلاف آموزه‎هاي حضرت موساي كليم، دشمني با پيامبر اسلام و امت ايشان را به عنوان يك مشي دامنه‎دار برگزيده‎اند. صهيونيسم تشكيلاتي سياسي است كه با وسائل و ابزار ظالمانه و نامشروع اهداف جابرانه و غاصبانه‎اي را تعقيب مي‎كند. هدف اين حزب اين بود كه در فلسطين و بلاد عربي اطراف آن، دولت مستقل يهودي به وجود آورد و همة يهوديان عالم را در اين منطقه جمع كند. اين جمعيت به مناسبت يكي از کوه ‎هايي كه در شهر بيت‎المقدس به نام صهيون وجود دارد، اسم صهيونيسم را براي خويش انتخاب كرده‎اند. صهيونيسم به مفهوم سياسي زماني راه خود را باز كرد كه انديشه‎هاي ليبرالي كه انقلاب فرانسه منادي آنها شده بود در استقرار اصول برادري و برابري در جوامع اروپايي شكست خوردند. صهيونيسم به عنوان تجلي نااميدي يهوديان از به وجود آمدن جوامع اروپايي آزاد و قادر به جذب آنان از لحاظ اقتصادي، اجتماعي و سياسي و نيز به عنوان پاسخي به تمايلات دولت هاي بزرگ استعماري در استفاده از يهوديان مهاجر و براي انقياد ملت ها وارد گود شد در حقيقت آنان در اثر تحقيرهايي كه از كشورهاي اروپايي به ويژه آلمان نازي ديده بودند سعي كردند براي از بين بردن اين عقده دست به تشكيلات سياسي منسجم بزنند اين ايده به ويژه پس از انتشار كتاب «دولت يهود» توسط هرتزل در سال 1895م كه يك يهودي اتريشي الاصل بود تقويت شد او در اين كتاب ضمن تأكيد بر تشكيل آژانس يهود بر اجتماع يهودياني كه در كشورهاي خود مورد آزار قرار مي‎گيرند در نقطه‎اي ديگر از اين زمين پهناور تأكيد كرد. كه بعدها اين قرعة شوم به نام سرزمين مقدس فلسطين افتاد. اين تصميم‎گيري در اولين كنگره اين حزب در شهر «بال» كشور سوئيس گرفته شدو پس از آن هم آرام آرام جنبش صهيونيستي با كمك يهوديان ثروتمند، قوام و دوام يافت. پس از آن هم بر اثر پافشاري و اعمال قدرت آنان و کشور هاي سلطه گر غرب, رژيم نامشروع صهيونيستي با غصب سرزمين مسلمانان در منطقة فلسطين تشكيل شد. اين عمل ظالمانه در تاريخ 14 م 1948 م با رأي اكثريت اعضاء مجمع عمومي سازمان ملل به اصطلاح به تصويب رسيد.[1]

دلائل دشمني صهيونيسم با مسلمانان:
با توجه به عقايد سياسي صهيونيسم مي توان گفت كه آنها بي‎نهايت مغرور و خودخواه و در عين حال برتري جو هستند لذا نمي‎توانند هيچ كيش و آيين اعم از اسلام و مسيحيت و.. را برتر از خود ببينند بلكه هميشه خود را برتر و بالاتر از همه مي‎دانند برخي از عقايد سياسي آنها كه البته سري تلقي مي‎شد ولي بعدها توسط افرادي نظير «استاد انيس منصوري» نويسندة مجلة الاخبار در مصر افشا گرديده‎اند عبارتند از:[2]1. براي ما هيچ حقي بدون اعمال قدرت وجود ندارد و قدرت «فراماسيون يهود» شكست‎ناپذير است.
2. اعمال نفوذ در نزد يهود مافوق مذهب است.
3. طلا هميشه بايد در اختيار و تصرف ملت اسرائيل باشد و سرماية يهود، سلاحي خواهد بود كه خواه ناخواه همه را تسليم مي‎كند.
4. با اعمال نفوذ بايد مذاهب غير يهودي را كوبيد.
5. براي پيشرفت مقاصد ايجاد ترور لازم است.
6. با برقراري يك ماليات تصاعدي، روي سرمايه‎ها، به اضمحلال و انحلال ملل مسيحي كه مفاسد اخلاقي آنها به كمال رسيده مي‎توان كمك كرد.
7. ما بايد ايمان به مذهب را در ملت مسيحي و مسلمانان ريشه كن نماييم.
8. موقعي كه حكومت ما فرا رسيد هيچ گونه مذهب ديگري را غير يهود نخواهيم شناخت ما كه ملت منتخب خدا هستيم بايد تمام معتقدات ديگران را از بين ببريم.
اين عقايد سياسي نشانگر اين مسئله است كه آنها اصولاً از همة لحاظ خود را برتر مي‎دانند و هيچ مذهب و عقيده‎اي را غير از خود تحمل نكرده و هميشه سعي دارند مذاهب ديگر را به ديدة تحقير بنگرند و يا آنكه حتي المقدور زمينه‎هاي نابودي آنها را فراهم نمايند. وجود يك صفت بارز در ميان صهيونيست‎ها، عله العلل مخالفت آنها با ساير اديان مي‎باشد و آن صفت زشت عبارتست از: «نژادپرستي». آنها از ابتدا هم هيچ حقي براي غير يهوديان قائل نبودند. آنها بقدري نژادپرستند كه براي ديگران ذره‎اي ارزش قائل نمي‎باشند بعنوان نمونه روزنامه نيويورك تايمز در فوريه 1994 م سخن خاخام «ياكوف پرين» را در مراسم تشييع جنازة يك يهودي به نام باروخ گلدشتاين كه مسلمانان زيادي را قتل عام كرده بود، را چاپ كرد كه اظهار داشته بود «يك ميليون عرب به اندازة ناخن انگشت يك يهودي هم نمي‎ارزند». برخي موارد ديگر نيز دالّ بر نژادپرستي و خودبزرگ‎بيني صهيونيست‎ها مي‎باشد. به عنوان نمونه، رهبران رژيم صهيونيستي مبارزان فلسطين را با نام‎هايي مانند چرندگان و حيوانات مختلف صدا مي‎زنند و يا آنكه در همه حال به مصادرة اموال و دارايي‎هاي مسلمانان و گسترش سيطرة قدرت خود مي‎باشند. طبيعي است با اين خصوصيات هيچ گاه نمي‎توانند مذاهب ديگر به ويژه اسلام را كه همواره سد راه محكمي در مقابل زياده‎خواهي‎هاي آنان مي‎باشد را تحمل نمايند.
بنابراين علل مخالفت صهيونيست‎ها با مسلمانان به طور خلاصه عبارتند از:
1. كينة ديرينة آنان با اسلام
2. مخالفت آنان را بايد در خصوصيات اخلاقي آنان جستجو كرد.
لازم به ذكر است كه حساب يهوديان معتدل و پيروان واقعي حضرت موسي _ عليه السّلام _ از حساب يهوديان افراطي به ويژه صهيونيست جدا مي‎باشد. حضرت امام خميني (ره) در تاريخ 17 آبان 1358 در پاسخ به خبرنگاران راديو و تلويزيون آلمان غربي كه پرسيده بودند: «درخواست شما نابودي كشور اسرائيل است. اگر اين منجر به نابودي اسرائيل شود و فلسطيني‎ها پيروز گردند، يهوديان چه سرنوشتي خواهند داشت؟!» امام(ره) در جواب فرمودند: «يهودي‎ها حسابشان از صهيونيست‎ها جداست. اگر چنانچه مسلمين بر صهيونيست‎ها غلبه پيدا بكنند همان حال را پيدا مي‎كنند كه شاه مخلوع پيدا كرد و اما با يهودي‎ها كاري ندارند، ملتي هستند مثل ساير ملل زندگي آنها انجام مي‎گيرد و تصرفي به آنها نيست.»[3]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. رستمي، علي اكبر، انديشة سياسي و نظامي در اسرائيل، دورة ششم عالي جنگ، تهران 1379.
2. مطهري، مرتضي، ختم نبوت، چاپ يازدهم، تهران، نشر صدرا، 1374.
3. زعيتر، اكرم، سرگذشت فلسطين يا كارنامة سياه، ترجمة اكبر هاشمي رفسنجاني، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزة علميه قم.

پي نوشت ها:
[1] . علي بابايي، غلامرضا، تاريخ سياست خارجي ايران، شاهنشاهي هخامنش تا به امروز، صفحه490 الي 495.
[2] . علم الهدي، جواد، شناخت صهيونيسم بين‎الملل، صص 6، 152.
[3] . صحيفة نور، ج 10، ص 170.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد