طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چرا فقط بعضی ها؟!

چرا فقط بعضی ها؟!


باید گفت که در یک نگاه کلی،

نظام جهان، بر اساس لطف و غلبه رحمت بر غضب است؛ به طور مثال، شاید صدها و هزاران

نفر در عبور از خیابان بی‌احتیاطی کنند و یا در هنگام رانندگی، بسیاری از افراد،

قوانین را رعایت نکنند، اما تنها درصدی از آنها تصادف می‌کنند. حال آیا ما می‌توانیم

اعتراض کنیم که همه افراد بی‌احتیاطی کردند، چرا تنها من تصادف کردم؟ واقعیت این

است که براساس تحلیل عادی و حتی عقلی، همگی کسانی که بی‌احتیاطی می‌کنند، سزاوار

گرفتاری و مشکلات هستند؛ اما خداوند مهربان، نظام جهان را به گونه‌ای قرار داده که

برای بسیاری، خطر پیش نیاید؛ زیرا با توجه به غفلت‌های فراوان انسان‌ها و نادانی‌های

فراوان آدمیان، اگر قرار بود برای هر بی‌احتیاطی، بی‌درنگ مجازات و خطرها تحقق

پیدان کند، دنیا، پرتلاطم می‌شد و تداوم حیات، برای اغلب انسان‌ها، طاقت‌فرسا می‌شد؛

اما این لطف خدا، نباید موجب شود که برخی مغرور و یا بی‌باک شوند و هرگونه بی

احتیاطی را انجام دهند و یا اگر یک نفر بی‌احتیاطی کرد و نتیجه عمل خودش را دید،

نباید زبان به اعتراض بگشاید. در هر صورت، باید درصدی از انسان‌ها گرفتار شوند؛ تا

همگی مغرور نشوند و بی‌نظمی رایج نشود. بنابراین، پاسخ این پرسش داده نشد که چرا

تنها عده‌ای گرفتار می‌شوند و همگی در دنیا مجازات نمی‌شوند؛ اما چند پرسش دیگر نیز

به ذهن می‌رسد؛


1. حال که بر اساس لطف و غلبه

رحمت خدا، تنها درصدی از مردم در دنیا گرفتار می‌شوند، چرا در بیشتر موارد، انسان‌های

مؤمن و نمازخوان و در میان خانم‌ها، کسانی که با حجابند، گرفتار می‌شوند؛ در حالی

که خیلی از آدم‌های لاابالی، بی‌نماز و بی‌حجاب، مشکلی برایشان پیش نمی‌آید و روز

به روز، وضعشان بهتر می‌شود و آیا راهی هست که ما جزء افرادی باشیم که گرفتاری‌ها

کمتر به سراغ ما بیاید؟ برای حل این موضوع که شاید دغدغه ذهنی بسیاری از افراد باشد،

باید گفت: اولا این طور نیست که تنها انسان‌های با ایمان و باحجاب گرفتار باشند و

دیگران در خوشی و آسایش باشند؛ بلکه همان گونه که برخی مؤمنان گرفتار سختی و مشکل

هستند، برخی کافران و دنیاپرستان نیز دچار سختی و مشکلات هستند.


خداوند متعال می‌فرماید: «اگر به

شما آسیبی رسیده، آن قوم را نیز آسیبی نظیر آن رسید و ما این روزها

[ی شکست و پیروزی] را میان مردم به نوبت می‌گردانیم [تا آنان پند گیرند] و

خداوند کسانی را که [واقعاً] ایمان آورده‌اند، مشخص کند و از میان شما، گواهانی

بگیرد و خداوند، ستم‌کاران را دوست نمی‌دارد».[1]


لازم به ذکر است که در هنگام

مقایسه، باید شرایط و امکانات مساوی را در نظر گرفت؛ به طور مثال، مؤمنانی که از

نظر بهره هوشی، امکانات مادی، شرایط جسمی و محیطی، در وضعیتی مشابه با افراد کافر

می‌باشند؛ باید با آنان مقایسه شوند و نباید افراد باهوش کافر با افراد کم هوش مؤمن،

مقایسه شوند و ناکامی‌ها به ایمان نسبت داده شود؛ همان گونه که مقایسه ساکنان

کشورهای عقب مانده، با مردم کشورهای توسعه یافته، نتیجه کامل نخواهد داد. اگر به

خوبی تحلیل کنیم، روشن می‌شود که در شرایط مساوی، به یقین مؤمنان از جهت آرامش

درونی و حتی آسایش بیرونی، در وضعیت بهتری قرار دارند و این، وعده حتمی خداوند است؛

«و هر کس از خدا پروا کند [خدا] برای او راه بیرون شدنی قرار می

دهد».[2] 


بنابر آن چه گفته شد، سختی و

گرفتاری، کم و بیش دامن‌گیر همه انسان‌ها می‌شود و اختصاص به گروه خاصی ندارد و با

تدبیر و مشورت و با استفاده از عوامل مادی و معنوی، می‌توان هجوم مشکلات را کم کرد

و نباید مشکلاتی را که به خاطر سستی، بی تدبیری و بی احتیاطی به سراغ ما می‌آید، را

ناشی از ایمان خود بدانیم؛ جز مشکلات و سختی‌هایی که به خاطر حفظ ایمان، برای ما

ایجاد می‌شود.


در قرآن مجید آمده است: «و بر

آنان عیبی نگرفته بودند؛ جز این که به خدای ارجمند ستوده، ایمان آورده بودند».[3]

در این صورت، گرفتاری‌هایی که به خاطر حفظ ارزش‌ها و ایمان، متوجه ما می‌شود، موجب

پاداش فراوان و ترفیع درجات می‌شود و حتی گرفتاری‌هایی که به خاطر کوتاهی‌ها دامن‌گیر

مؤمنان می‌شود، موجب تخفیف گناهان و حتی کسب پاداش می‌شود. از این رو اگر چه باید

تدبیر کرد که کمتر سختی و گرفتاری به سراغ ما بیاید، اما اگر هم آمد، باید آن را به

فال نیک بگیریم و با حفظ ایمان و استقامت، در جهت نزدیک‌تر شدن بیشتر به خداوند، از

آن بهره بگیریم. بنابر آنچه گفته شد، یکی از اصول زندگی که از سنت‌های عام خداوندست،

سنت امتحان می‌باشد. این امتحان، نه به قشری خاص مربوط است و نه در زمان و مکانی

مشخص، صورت می‌پذیرد. خدای متعال، گاهی به ما نعمت می‌دهد و گاهی سختی و هر دو، از

وسایل آزمایش الهی هستند. کسی که نعمت دارد، وظیفه دارد که شاکر نعمت‌های الهی باشد

و آنها را در راه خدا مصرف کند و کسی که دچار سختی شده، با صبر و بردباری، در این

امتحان الهی، پیروز خواهد شد.


هدف امتحان الهی، شکوفا کردن

استعدادهای بشر و آشکار نمودن باطن و حقیقت آدمی و خالص ساختن وجود انسان و مشخص

کردن شایستگی‌های انسان‌ها و مراتب افراد و جدا نمودن افراد نیکوکار از بدکار است.

بدون امتحان و آزمایش، افراد مستعد به آن درجه از کمال که باید برسند، نمی‌رسند و

نیروهای درونی و نهفته آنان، به صورت بالقوه می‌ماند و به فعلیّت نمی‌رسد؛ «احسب

الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنّا و هم لا یفتنون؛ مردم می‌پندارند که چون بگویند

ایمان آوردیم، رها شوند و آزمایش نمی‌شوند»؟ ابزار آزمایش الهی، هم چیزهایی که مورد

پسند و دل‌خواه انسان هستند و هم چیزهایی هستند که مردم آنها را نمی‌پسندند، که

برخی موارد آن عبارتند از:


1- گاهی خداوند بندگانش را با

زینت‌های دنیایی می‌آزماید.[4] 


2- گاهی انسان‌ها را با تفاوتی

که در میان آنها می‌گذارد، می‌آزماید.[5]


3- گاهی مؤمنان را با سختی‌ها و

شداید امتحان می‌کند.[6] 


4- گاهی آنان را با جهاد می‌آزماید.[7] 


5- گاهی بندگانش را با آرزوهایی

که از سوی کافران به آنها می‌رسد، آزمایش می‌کند.[8]


به طور کلی، از مجموع آیات

امتحان، نتایج زیر به دست می‌آید:


1- سنت آزمایش، هم در امور فردی

جریان دارد و هم در شئون اجتماعی.


2- هیچ فردی از آزموده شدن،

گریزی ندارد.


3- وسایل آزمایش، عبارتند از:


الف) خیرات؛ مانند مال، جان،

فرزند و قدرت.


ب) شرور؛ مانند کاهش اموال و

میوه‌ه، نقص جسمی، تنگ‌دستی، سختی، گرسنگی و ترس.


4- بر اثر آزمایش، مؤمنان،

مجاهدان و صابران و صادقان از مدعیان دروغین ایمان و صبر و صدق، متمایز می‌شوند.


 




پی نوشت ها:






[1]


.
آل عمران، آیه140.






[2]


.
طلاق، آیه 2.






[3]


.
بروج، آیه 8.






[4]


.
کهف، آیه 7-8.






[5]


.
انعام، آیه 165.






[6]


.
بقره، آیه 214.






[7]


.
آل عمران، آیه 142.






[8]


.
همان، آیه 186.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد