سؤال: تو این دور و زمونه گناه کردن خیلی عادی
و رایجه. مردم هم هر گناهی که بخوان می کنند. سؤال من اینه که چرا تو این همه گناه
کبیره توجه همه فقط به سمت بی حجابی خانم هاست که تازه گناه کبیره هم نیست. چرا
اهالی سرزمین تقوا چشمشون رو روی قتل، رباخواری، شرابخواری، دزدی، کم فروشی، غیبت،
ترک نماز و هزار تا چیز دیگه بستن و فقط به این موضوع توجه دارند؟
جواب: یکی از اهداف اصلی تشکیل حکومت اسلامی ، فراهم نمودن زمینه های لازم
جهت تکامل و سعادت مادی و معنوی انسان می باشد و در این جهت موظف است هر آنچه در
رشد و هدایت جامعه و انسان موثر است را فراهم و از بروز و ظهور موانع جلوگیری نماید
. البته فرایند رشد و تکامل واقعی انسان امری است اختیاری و فرد باید با اراده و با
تقویت ایمان و عقیده خویش و عمل به احکام الهی بدان دست یابد و حکومت در این زمینه
نمی تواند نقش تحمیلی داشته باشد؛ چنانکه قرآن کریم می فرماید : «لا
اکراه فی الدین»، اما در عین حال موظف است محیط اجتماعی سالم و بدور از
معصیت و گناه و هم چنین سایر لوازم تکامل را فراهم سازد تا فرد در مقابل ارتکاب
گناه و باز ماندن از رشد و هدایت هیچ گونه عذر و بهانه ای نداشته باشد. در نگاه
قرآن، پرداختن به مسائل اجتماعی، اصلاح امور جامعه و برقراری مناسبات عادلانه، از
اهداف نبوت و از تعالیم اساسی دین است.«لَقَدْ أَرْسَلْنا
رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ
النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ
لِلنَّاسِ»(حدید ، آیه 25) «به راستی که پیامبران را با پدیده های روشن
گر فرستادیم و همراه آنان کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم به دادگری برخیزند و
آهن را که در آن نیروی سخت و سودهای فراوان برای مردم است، پدید آوردیم».«وَ
لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا
الطَّاغُوتَ » (نحل ، آیه 36) «و به راستی در هر امتی، پیامبری فرستادیم
که خداوند را بندگی کنید و از پیروی طاغوت دوری جویید» .این قبیل آیات و نمونه های
متعدد دیگر بیانگر مسئولیت حکومت و جامعه در قبال اصلاح جامعه می باشد و در این راه
موظف است نهایت سعی و تلاش خود را به کار ببرد به هیچ وجه نمی توان به صرف فراگیر
شدن برخی گناهان از نظام اسلامی انتظار داشت که از انجام کارویژه خود در جهت مقابله
با مظاهر فساد در جامعه ، خودداری نماید.
البته موضوع مهم دیگری که در زمینه برخورد حکومت با مرتکبان گناه مهم است تفکیک
میان گناهانی است که نمود و اثر کاملا آشکاری در جامعه دارد- و وجود آنان علاوه بر
تظاهر آشکار به نفی قوانین و مقررات الهی موجبات ارتکاب سایر معاصی را نیز فراهم می
آورد – با سایر گناهانی که از چنین ویژگی و آثاری برخوردار نمی باشند. بر این اساس
نظام اسلامی علی رغم اینکه موظف به برخورد با همه گناهانی که آثار اجتماعی دارند می
باشد اما مواجهه با این قبیل گناهان (قسم اول) نیازمند توجه و برخورد شدید تر است.
واقعیت این است که نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت اسلامی و انتظاری که
جامعه اسلامی از آن دارد به تناسب امکانات خویش تلاش می نماید تا زمینه های رشد و
ترقی مادی و معنوی جامعه را فراهم و با مظاهر گناه و تجاوز کنندگان به قوانین الهی
برخورد نماید . البته به هیچ وجه مدعی نیستیم در این زمینه کاملا موفق بوده ، اما
این چنین نیست که تنها برخورد با گناه را در بدحجابی محدود و از برخورد با مرتکبین
سایر گناهان چشم پوشی نموده باشد ؛ کافی است شما سری به محاکم قضایی بزنید تا با
دیدن پرونده های متعددی که مربوط به سایر گناهان است ، واقعیت امر روشن شود و حتی
در مقابل برخی معتقدند نظام اسلامی آن گونه که لازم است در مقابل بدحجابی شدت عمل
ندارد ؛ که البته در پاسخ باید گفت که بی حجابی و بدحجابی علاوه بر راهکار فیزیکی ،
راهکار فرهنگی و اجتماعی نیز دارد که توجه جدی به آن می تواند نقش اساسی در حل این
معضل ایفا نماید.
در ادامه جهت تبیین دقیق موضوع توضیحاتی در زمینه چرایی برخورد نظام اسلامی با
پدیده بدحجابی آورده می شود:
نظام اسلامی و بدحجابی
از آنجا که انسان موجود اجتماعی است، جامعه بزرگی که در آن زندگی می کند، از یک نظر
همچون خانه او است و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب می شود. پاکی جامعه به پاکی
او کمک می کند و آلودگی آن، به آلودگی اش می افزاید! روی همین اصل در اسلام با هر
کاری که جو جامعه را مسموم یا آلوده کند به شدّت مبارزه شده است؛ چرا که گناه،
همانند آتش است. هنگامی که در نقطه ای از جامعه این آتش روشن شود، بکوشیم آن را
خاموش یا محاصره کنیم. اما اگر به آتش دامن زنیم و آن را از نقطه ای به نقطه دیگر
ببریم و یا آن را به حال خود واگذاریم، حریق همه جا را فرا خواهد گرفت و کسی قادر
بر کنترل آن نخواهد بود! از این گذشته عظمت گناه در نظر مردم و حفظ ظاهر جامعه از
آلودگی های خود سد بزرگی در برابر فساد است. اشاعه فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق
و تسامح در این موضوع، این سد را می شکند و گناه را در اذهان کوچک و آلودگی به آن
را ساده می نماید. بر همین مبنا حکومت اسلامی، موظف است جلوی منکرات را بگیرد. این
به معنای تحمیل به حجاب نیست؛ بلکه نوعی واکسینه کردن جامعه در مقابل بیماری های
روانی و معنوی است. در جامعه اسلامی همه وظیفه دارند به بهداشت روانی و سلامت
روحانی توجه کنند. این همان امر به معروف و نهی از منکر و نظارت ملی است. حاکمان
اسلامی موظف اند موانع رشد فضایل انسانی را از بین ببرند و این در حقیقت بستر سازی
برای سلامت روانی جامعه است و در زمان پیامبر و امام علی(ع) نیز هرچند زنان بدحجاب
وجود داشته؛ اما قرآن با این پدیده برخورد کرده است، به دنبال آن دیگر آنها نمی
توانستند هر طور دلشان خواست در اجتماع ظاهر شوند؛ حتی اقلیت های مذهبی نیز موظف به
رعایت مقررات اسلامی در جامعه اسلامی بوده اند.
در آیات 31 سوره «نور» و 34 و 59 سوره «احزاب» کیفیت رفتار اجتماعی زن مورد توجه
قرار گرفته است. نیز از آیات امر به معروف و نهی از منکر می توان استفاده کرد که
جلوی هر گونه منکر و زشت، باید ایستاد و اجازه ظهور و بروز به آن نداد.
در هر صورت هنجارهای دینی در جامعه را باید به اجرا گذاشت و نمی توان تنها به عقیده
و میل مردم اکتفا کرد. فکر کنید چقدر از مردم حاضرند با میل و رغبت و از روی
اعتقاد، از رشوه گرفتن و اختلاس اجتناب کنند؟ چقدر حاضرند از شراب و زنا با میل و
رغبت احتراز نمایند تا آنها را آزاد گذاشت که در عمل هم با میل و رغبت وظایف خویش
را اجرا کنند!؟ این موضوع منحصر به کشور ما نیست. در هر کشوری یک سلسله دستوراتی
است که به اجبار آنها را به اجرا می گذارند. در کشوری مثل فرانسه ـ که آن را مهد
آزادی می شمارند ـ چگونه به اجبار دختران را وادار به بی حجابی می کنند تا به مدرسه
یا دانشگاه راه یابند! تفاوت در جامعه اسلامی و غیراسلامی در نوع هنجارها است؛ نه
چگونگی برخورد با آنها.
بسیاری از حکمت ها و فلسفه های حجاب امروزه روشن شده است؛ از جمله:
1. پوشش امری غریزی و فطری برای بشر است. کاوش های باستان شناسی نشان می دهد که از
دیر زمان بشر در حد امکان نسبت به مسئله پوشش اهتمام ورزیده است و همه صاحبان ادیان
نیز آن را سرلوحه عمل قرار داده اند.
2. مستور بودن زیبایی ها و جاذبه های جنسی زن و مرد، آنها را از معرض دید و طمع
ورزی شهوت پرستان هرزه محافظت می کند و امنیت و بهداشت روانی جسمی آنان را تأمین می
کند.
3. برهنگی راهبر به سوی بی بند و باری و لجام گسیختگی جنسی است که عواقب شوم و
زیانباری دارد:
3ـ1. گسترش فساد و ناهنجاری های اجتماعی،
3ـ2. شیوع بیماری هایی چون سفلیس سوزاک ایدز و…،
3ـ3. سست شدن پیمان مقدس خانواده، گسترش آمار طلاق و فزونی عقده های روحی در
کودکان،
3ـ4. زیاد شدن فرزندان نامشروع.
اینها و ده ها مشکل اجتماعی دیگر، عواقب شومی است که جهان غرب را سخت برآشفته است و
ستاره تمدنش را به افول می کشاند تا آنجا که حتی فریاد متفکران ماتریالیستی چون
راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ کرده است. اما مکتب گران قدر اسلام در
پرتو هدایت های نورانی اش (همچون حجاب) از اساس با این جریان ویرانگر به مبارزه
برخاسته و حجاب را دژی استوار برای صیانت فرد وجامعه از آسیب های بی شمار قرار داده
است. از همین رو است که استعمارگران برای تخدیر جوانان و در بند کشیدن آنان و گسترش
اهداف ظالمانه خویش، از بی حجابی و برهنگی به عنوان ابزاری قوی سود می جویند.
در هر صورت، موضوعاتی نظیر حفظ نظام اجتماعی، بقای نسل و خانواده، تأمین سلامت فکری
و روحی ـ روانی افراد جامعه و فراهم کردن بستری مناسب و محیطی سالم برای پرورش و
تکامل مادی و معنوی انسان و بالآخره پرهیز از عواقب شومی که جوامع دیگر به دلیل
رعایت نکردن این قبیل محدودیت ها گرفتار آن شده و یا در آن دست و پا می زنند و…
نظام اسلامی را ملزم به اجرای این حکم ارزشمند الهی کرده است. و البته در
کنار برخورد موثر و استفاده از راهکارهای فیزیکی و فرهنگی برای زدودن این معضل از
جامعه اسلامیمان با سایر مظاهر گناه و مرتکبان آن نیز تا انجا که توانایی داشته
باشد برخورد می نماید.
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
مرتضی مطهری، فلسفه حجاب؛
غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و
برهنگی فرهنگی