طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چرا فیلسوفان با وجود مناظره با موحدان قانع نشده و بر حرف خود باقی می مانند؟ آیا دلایل موحدان به اندازه ای قوی نیست که دیگر حرف برای گفتن نداشته باشند؟

چرا فیلسوفان با وجود مناظره با موحدان قانع نشده و بر حرف خود باقی می مانند؟ آیا دلایل موحدان به اندازه ای قوی نیست که دیگر حرف برای گفتن نداشته باشند؟

همانطور که می دانید دلایل موحدان کاملا عقلانی و منطقی است لکن برخی از فلاسفه غربی در مبانی با فلاسفه موحد اختلاف نظردارند. کسی که برای شناخت عقلی ارزش قایل نیست روشن است که براهین موحدان را هم بی ارزش خواهد دانست همین طور کسی که واقعیت خارجی را انکار می کند یا آن را مشکوک یا نسبی می داند باز نمی تواند تن به این براهین بدهد چرا که برای این براهین نیز وجود خارجی قایل نیست. هم چنین کسانی که شناخت واقع را غیر ممکن می دانند یا معرفت را نسبی می دانند، شناخت خدا را هم غیرممکن یا نسبی خواهند دانست.
و البته توجه داشته باشید که کمتر فیلسوفی هست که منکر وجود خدا باشد.ونیزبوده اندفیلسوفان ملحدی که تحت تاثیراستدلالهای موحدان از عقائد خوددست برداشته اندوازجمله آنهاست آنتونی فلو که به تازگی ازالحادخود دست برداشته وبه وجود خدا قائل شده است.
ضمنا گفتنی است که برخی از فلاسفه غربی تحت تأثیر دین مسیحیت به تثلیث نیز قائلند. اینها نیز در واقع به نوعی سفسطه منطقه ای و محدود گرفتارند. و با این که عقل بر ضد تثلیث برهان اقامه می کند باز زیرباراین براهین نمی روند و تثلیث را حقیقتی فراعقلی می شمارند. البته فلسفه اسلامی منکر امور فراعقلی نیست لکن فلاسفه اسلامی معتقدند که امور فراعقلی اگر چه با عقل ادراک نمی شوند ولی نمی توانند خلاف عقل باشند. بنابراین هر عقیده ای که بر خلاف برهان قطعی عقلی باشد باطل است نه فراعقلی. والا صاحبان عقاید باطل همگی می توانند عقاید خود را فراعقلی بدانند.ریشه الحاد بسیاری از فلاسفه غربی نیزدرهمین غیر منطقی بودن دین تحریف شده مسیحیت است.چرا که عقل به هیچ وجه نمی تواند تثلیث مسیحیان اثبات کند.ومتاسفانه اکثر اندیشمندان غربی ازمعارف عمیق اسلام بی خبرند.
هم چنین توجه داشته باشید که همیشه دلیل و برهان برای قانع نمودن افراد کافی نیست عوامل روانی، اقتصادی،‌ فرهنگی،‌اجتماعی و … زیادی وجود دارند که بر باورهای انسان ها تأثیر می گذارند. بسیاری افراد هستند که به خاطر پول یا شهرت یا مقام یا نژاد و ملیت یا شهرت و … حاضرند حقیقت را زیر پا بگذارند. کسی که فلسفه ای را بنا نهاده است و به عنوان یک فیلسوف مبتکر شناخته شده است به این سادگی نمی تواند پا روی هوای نفسانی خود گذاشته و به اشتباه خود اعتراف کند. اگر به عملکرد افرادی که روزمره با آنها در تماس هستید با دقت نظاره کنید خواهید دید که بیشتر تابع علل و عواملند تا تابع دلیل و برهان. حتی خودمان نیز بسیاری از اوقات تحت تأثیر علل هستیم تا دلایل. لکن اکثر اوقات از این امر غافلیم.
برای مطالعه بیشتر در این موضوعات می توانید به کتب زیر مراجعه فرمایید:
1. آموزش فلسفه (جلد یک) مصباح یزدی
2. معرفت شناسی از دیدگاه فلاسفه اسلامی و غربی، سید حسین ابراهیمان
3. شناخت در فلسفه اسلامی، استاد جعفر سبحانی
اصلاحا تلازم:1.بازگشت بعضی مانند انتونی فلو2ومشکل تثلیث مسیحی ( گفتگوی حضوری)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد