براي روشن شدن پاسخ، اول بايد با ويژگي هاي منطقه جزيره العرب كه عربستان جزئي از آن منطقه بزرگ محسوب مي شده است، آشنا شويم سپس ويژگي ها و خصوصيات زبان عربي را مورد بررسي قرار دهيم، از اين رو توجه به مطالب ذيل لازم است:
ويژگي هاي منطقه جزيرة العرب
1 ـ اين منطقه محل پرورش و ترويج اديان و شريعت هايي همچون شريعت حضرت موسي (عليه السلام) و شريعت حضرت عيسي (عليه السلام) مي باشد.
2 ـ خانه كعبه به عنوان مقدس ترين بناي جهان توسط حضرت ابراهيم (عليه السلام) و به امر خداوند متعال در اين منطقه بنا شده كه به عنوان قبله مسلمانان قرار گرفت.
3 ـ بناي مقدس ديگري به نام بيت المقدس كه قبله اولين مسلمانان بود در اين منطقه واقع شده است.
4 ـ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) در عربستان متولد شده است؛ زيرا طائفه و قبليه ي ايشان كه از نسل حضرت ابراهيم (عليه السلام) هستند و آنجا ساكن بوده اند. لذا همان گونه که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در آن منطقه متولد شده، در همان منطقه نيز قرآن بر ايشان نازل گرديده است.
5 ـ موقعيت جغرافيايي منطقه حجاز و عربستان از ويژگي هاي خاصي برخوردار است؛ زيرا دسترسي داشتن به جاده ابريشم، زمينه مناسبي را براي ارتباط و تبادل افكار و عقائد و در نتيجه ترويج و گسترش دين اسلام به ديگر نقاط دنيا به خصوص كشورهاي آسيايي فراهم مي كند.
ويژگي هاي زبان عربي
1 ـ ادبيات زبان عربي يكي از كامل ترين و غني ترين ادبيات ها مي باشد.
2 ـ زبان عربي يكي از وسيع ترين زبان ها از حيث لغت و اصطلاح و واژگان مي باشد.
3 ـ شيوايي و رسايي آن تا حدّي است كه بدون ابهام، معنا و مقصود خود را به طور واضح و روشن به مخاطب تفهيم مي كند، كما اين كه خداوند متعال در آيه 28 سوره «زمر» به اين مطلب اين چنين اشاره فرموده: « قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ؛ قرآني است فصيح و خالي از هرگونه كجي و نادرستي باشد که اهل تقوي شوند».
چه زباني بهتر است زبان قرآن باشد؟
با توجه به اين كه پيامبر- صلي الله عليه و آله وسلم- از منطقه جزيرة العرب بود، پس زبان قرآن بايد عربي باشد همان طور که خداوند متعال مي فرمايد: « وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ …[1]؛ ما هيچ پيامبري را جز به زبان
قومش نفرستاديم تا (معارف الهي را)براي آنها روشن کند.» مانند انبياء گذشته كه هر كدام به زبان قوم خودشان صحبت مي كردند، و كتاب آسماني آنها نيز همان زبان بوده است؛ زيرا در غير اين صورت به آن پيامبر و كتابش ايمان نمي آوردند، همانطور كه قرآن كريم مي فرمايند: «هرگاه آن را براي عجم (غير عرب)ها نازل مي كرديم و او آن را بر ايشان مي خواند، به آن ايمان نمي آوردند».[2]و چه بسا اگر زبان قرآن غير از زبان عربي بود پاره اي از اسرار بر عقول مردم مخفي مي ماند و تعقل و فهم بشر به آن ها نمي رسيد؛ زيرا زبان عربي از کامل ترين و پربارترين ادبيات ها مايه مي گيردو از حيث لغت و واژگان جزء وسيع ترين زبان ها مي باشد، از اين رو شايسته است به عنوان زبان ارسالي وحي باشد تا بتواند تمام ريزه کاري هاي سخنان خداوند را به بهترين بيان به مخاطب خود انتقال دهد.
البته قرآن كريم با اين زبان براي همه مردم جهان قابل فهم نيست (و به هر زبان ديگري بود نيز همين گونه بود) زيرا، يك زبان جهاني و بين المللي كه همه مردم دنيا آن را بفهمند نداريم، ولي اين مانع بهره مندي ساير مردم جهان از ترجمه هاي آن نخواهد شد، از جهتي ناگفته نماند، در هر جاي قرآن كريم كه از آن تعبير به «عربي بودن» آورده شده، منظور از عربي بودن قرآن، واضح و روشن بودن تعاليم قرآن است، از اين جهت كه هيچ ابهام و پيچ و خمي ندارد و به شيواترين و رساترين بيان آورده شده است.
بايد توجه داشت كه قرآن كريم مشتمل بر تعاليم و قوانين كلي الهي است كه محدود به يك منطقه و يك زبان نمي شود، بلكه براي تمام انسان ها و در همه زمان ها كاربرد داشته و قابل استفاده مي باشد، از اين رو هم شكل بودن ظاهر كلام قرآن با زبان عربي و يا مكان نزول قرآن با عربستان كنوني، از كلي و عمومي بودن دستورات و تعاليم آن كتاب الهي نمي كاهد و اين كتاب آسماني براي هميشه و حتي براي انسان هايي كه در آينده به وجود مي آيند، دستورات و قوانين راه گشا و هدايت كننده اي دارد؛ بدون اين كه غبار كهنگي و قديمي شدن بر چهره روشن و نوراني آن قوانين بنشيند.
نتيجه
با ويژگي هاي منطقه حجاز و عربستان و خصوصيات بارز زبان عربي در مي يابيم كه بهترين مكان نزول قرآن و بهترين زبان براي كلام قرآن در نظر گرفته شده است تا تعاليم نوراني قرآن كريم به ساير نقاط جهان انتقال يابد بدون اين كه از محتوا و مضمون آن كاسته شود، البته شايان ذكر است كه تعبير عربي بودن كه در قرآن كريم در حدود 10 مورد آورده شده، اشاره به زبان عربي امروزي نيست بلكه مراد واضح و روشن بودن آن تعاليم الهي و خالي بودن آنها از پيچيدگي و ابهام مي باشد، از اين رو مي توان خلاصه اي از محتواي اين چند آيه را اينچنين بيان كرد: ما قرآن را به شيوه اي واضح و روشن و با بياني رسا و شيوا براي شما فرستاديم.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 ـ محمد حسين طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، ترجمه سيد محمد باقر موسوي، (قم، دفتر انتشارات اسلامي)، ج 17، ص 545.
2 ـ ناصر مكارم شيرازي ، تفسير نمونه، (تهران، دارالكتب الاسلاميه)، ج 9، ص 299.
3 ـ سيد عبدالحسين اطيب، البيان في تفسير القرآن، (تهران، انتشارات اسلام، چ سوم، ج 7، ص 149.
4 ـ امين الدين طبرسي، مجمع البيان، (بيروت، دارالاحياء التراث العربي)، ج 2، ص 206.
5 ـ محمد جواد مغينه، الكاشف، (بيروت، دارالعلم للملامين، چ سوم)، ج 4، ص 286.
پي نوشت ها:
[1] . ابراهيم/ 4.
[2] . شعراء/ 199 – 198 .