بي شك وجود و شأن پيامبر مكرّم اسلام حضرت محمّد مصطفي ( صلي الله عليه و آله ) و عترت ايشان، از يگانه دخت ايشان فاطمه ( سلام الله عليها ) تا شوهر و يازده فرزند معصوم او در نزد مسلمين راستين (شيعيان اثناعشري) مطابق با سفارشات مكرّر پيامبر اكرم( صلي الله عليه و آله) همچون حديث ثقلين[1] از جايگاه و منزلت و محبوبيّت مثال زدني و ويژه برخوردار بوده و فرقي بين ايشان در مقام اطاعت و عمل قائل نبوده اند ولذاهريكي ازشيعيان با ايمان و اعتقاد راسخ به طور مساوي خطاب به اين ذوات مقدسه بانك برمي آوردكه: «بأبي أَنتُم و أُمّي و نَفسي و أَهلي و مَالي»[2]پدر و مادر و جان من و نيز خانواده و مال من به قربان شما.
بنابراين محبّت و مودّت به اهل بيت ( عليهم السّلام ) محبّت به رسول خدا[3] و محبت به ايشان محبّت به خداست. «مَن أَحَبّكم فقد أَحبَّ اللهَ و مَنْ أَبغَضَكُم فَقَد أَبغَضَ الله»[4] زمخشري در كشاف احاديثي را مبني بر ضرورت محبّت تمامي اهل بيت ( عليهم السّلام ) بيان كرده كه گوياي تساوي محبوبيّت ايشان براي شيعيان است.[5]وانگهي ظهور تشريعي امامان معصوم به عنوان نور واحد در امر هدايت گري بشر (ولايت مطلقه ايشان) نيز علي السّويه مي باشد.يعني جوهره هدايتي و ولايتي ايشان يك امر ثابت، و شكل هدايتي آنان به مقتضاي شرايط زماني ومكاني موجود، يك امر متغير است، به تعبير ديگر آن جا كه سؤال از هدف و حركت است همه يك نور واحدند و آن جا كه سؤال از چگونگي حركت و هدايت است يك نوع تفاضل برقرار مي باشد. به عنوان مثال هر كدام از ائمّه( عليهم السّلام)، اگر در زمان امام حسين (عليه السلام ) بودند به عنوان وليّ امر همان كاري را مي كردند كه ابي عبدالله الحسين ( عليه السلام ) انجام دادند و لكن هيچ يك از ائمّه ( عليهم السّلام ) در موقعيت و جايگاه آن حضرت واقع نشدند. پس اين تفاضل و برتري نسبي مخصوص امام حسين ( عليه السلام ) بوده و همه اهل بيت (عليهم السّلام )و حتي از آدم تا خاتم به اين جايگاه احترام ويژه اي مي گذارند.
اين تفاضل و برتري نسبي برخي از ائمّه، هيچگاه از فضايل و مقامات برخي ديگر نمي كاهد،مثلاً عدم كسوت امامت در وجود حضرت فاطمه ( سلام الله عليها ) نه تنها از شأن و مقام ايشان نميكاهد كه بنابر نقل هاي متعدد[6] فاطمه(سلام الله عليها)ازجهات ديگر بر ائمّه و معصومين برترِي دارد.
با اين رويكرد كلّي هيچ دليلي،دالّ بر تفارق بين معصومين در نزد شيعيان مبني بر شدّت و ضعف مقامات و محبوبيّت ها و..وجودندارد، مگر در مواردي كه عقل و نقل بر تفاضل نسي و يا مرتبه وجودي ايشان قائل است كه ذيلاً به آن اشاره مي شود.(شايان ذكر است كه عرف مردم هيچ گاه ملاك ارزيابي در اين مقال نمي باشد چه اينكه عرف تنها نقش قابلي داشته و در صورت خطا و اشتباه بايد اعتقادات و اعمال خود را به منابع اصلي دين عرضه نمايد.)
عوامل وموجباتي كه تفاضل نسبي معصومين(عليهم السلام) رامي رساندوهمين امور سبب شده,تابيشتر مردم به امام علي و حضرت فاطمه زهراوامام حسين( عليهم السلام )توجه بيشتري داشته باشندعبارتند از:
1 . فرهنگسازي توسط خود معصومين.
وجود ده ها روايت از پيامبر مكرم اسلام و ائمّه معصومين ( عليهم السّلام ) مبني بر محوريّت ولايت امام علي ( عليه السلام ) درعبادات و طاعات و نيز بيان جايگاه و منزلت شخصي و شخصيّتي آن حضرت، از پشت پرده هاي شب معراج گرفته،تا سابقة جبهه و جهادِ مخلصانه و شجاعانه او و تا عبادات و بندگي روز و شب او، و تا معرّفي او در غديرخم به عنوان رهبر و جانشين بر حق پيامبر و نيز برادر و جان پيامبر و …[7]؛ توجه شيعيان و مسلمين هر زمان را به خود معطوف نموده و حتي غير مسلمين را به حيرت آورده است.[8] و همچنين وجود ده ها روايت در اهميّت و عظمت كربلا، كه آدم و عالم را مشغول خود نموده است، از نفس زيارت عاشورا به عنوان حديث قدسي[9] گرفته، تا پذيرش توبه حضرت آدم به وسيله آن[10] و تا گريه هاي پيامبر و اهل بيت(عليهم السّلام ) و تشويق به برپايي عزاي حسنيي و اجر و ثواب مترتّب بر آن[11] و تا گريستن زمين و آسمان[12] و … توجه هر انسان آزاده اي را به خود جلب كرده است ومي كند.
اين فرهنگ سازي توسط معصومين ( عليهم السّلام ) با گفتار و كردار خود،دالّ بر اهميّت و تفاضل نسبي اين امام همام از بين ديگر ائمّه ( عليهم السّلام ) است كه شيعيان خصوصاً و مسلمين و غيرمسلمين عموماً به زنده نگهداشتن آن اهتمام ويژه مي ورزند. اين فرهنگ سازي در خصوص صدّيقة طاهره ( عليها السّلام ) نيز به موجب ده ها روايت از لسان پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله )و ائمّه معصومين ( عليهم السّلام) به چشم مي خورد كه خود حاكي از اهميت و محبوبيّت ويژة ايشان در نزد معصومين و شيعيان آن هاست.[13]2 . عنصر مظلوميّت.
گرچه اهل بيت ( عليهم السّلام ) در زمان حيات خويش همگي، در مظلوميّت[14] به سر برده و مورد آزار و اذيت حكّام جور و بعضِي از نابخردان واقع مي شدند ولكن نقطة شروع و اوج اين مظلوميت. در عصر امام عليِ عليه السلام) تاريخ را برجسته كرده است. اگر غصب ولايت و ظلم و ستم در حق امام علي عليه السلام) و نيز فاطمه ( سلام الله عليها )در آن زمان صورت نمي گرفت، نه تنها شاهد رهبري و حكومت ديگر ائمّه (عليهم السّلام ) بدون تعرّض و ظلم و ستم مي بوديم كه سرنوشت جهان اسلام تاكنون به اسلام جهاني مبدّل مي شدو روزگار مناسبي پيش روي بشريت به تصوير مي آمد. اين تخم عداوت و دشمني از يك سو و شروع مظلوميّت از سوي ديگر، مردم را در هر عصر و زماني داغدار كرده و با ابراز احساسات پاك خود به افشاگري اوّل ظالمان و معرفي اول مظلومان در اين عرصه با هر شيوه و روشي مي پردازند.
در خصوص امام حسين ( عليه السلام ) عنصر مظلوميت به عنوان لقب آن امام در زيارت نامه ها و احاديث[15] ياد شده و تاريخ شاهد و گوياي شدت و اوج آن است. تنهايي،بي سپاهي، غربت در ميان دوست و دشمن، نحوة ظلم و ستم به خاندان او و نهايتاً چگونگي شهادت او و يارانش از يك سو و فراموشي و ذبح اسلام از سوي ديگر،دل هاي اسلام خواهان و آزادمردان هر عصر و زماني را جريحه دار كرده وآنان با زنده نگهداشتن آن خاطره تلخ از حريم انسان واسلام حِراست مي كنند، اين مهم، جايگاه و محبوبيّت نسبي اين امام شهيد را در نظر مردم ويژه كرده است.
3 . عنصر شهادت.
اگرچه اهل بيت ( عليهم السّلام ) به شهادت تاريخ در اثر ظلم و ستم ياغيان، همگي شهيد شده اند، اما هيچ شهادتي به قباحت طريقه كشته شدن امام حسين ( عليه السلام ) نمي رسد[16] و اگرچه عنصر شهادت افتخار و آرزوي اولياء الهي است ولكن امام كُشي قبيح و فجيع كُشي او اقبح است. امام حسين ( عليه السلام ) با فجيع ترين حالت ممكن بدست انسان هاي به ظاهر مسلمان كه حاكي از بغض و كينه آنان به ولايت و امامت ائمّه ( عليهم السّلام ) بوده است در نهايت جسارت به شهادت رسيد.[17]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . امام علي (عليه السلام) از نگاه انديشمندان غير شيعي؛ اسد عليزاده،.
2.پرتوي از فضائل حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ مير علي محمدنژاد.
پي نوشت ها:
[1] . صدوق، عيون اخبار الرضا (ع)، نشر جهان، 1378 ق، ج 1، ح25.
[2] . قمي، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره.
[3] . سليمان بن ابراهيم قندوزي، ينابيع المودّة، نجف، مكتبة الحيدرية، 1384 ق، ص330.
[4] . قمي، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره.
[5] . كشاف، زمخشري، دارالفكر، 1397، ج4، ص220.
[6] . صدوق، علل الشرايع، قم، نشر مكتبة الداوري، ص 85.
[7] . ر.ك: مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، ج 7، ص186، ينابيع المودة، ص 133، باب37، همان؛ ميزان الاعتدال، ذهبي، 748 ق، ج3، ص118، شماره5802؛ گنجي شافعي، كفاية الطالب، ص247، باب62.
[8] . ر.ك: اكبر اسد عليزاده، امام علي ـ عليه السلام ـ از نگاه انديشمندان غير شيعه، مؤسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ قم، اعتماد، چاپ اول، 1381.
[9] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، موسسة الوفاء، 1404 ق، ج 98، ص299.
[10] . شيخ صدوق، معاني الأخبار، قم، نشر جامعه مدرسين، 1361 هـ . ش، ص125.
[11] . احاديث ثواب و آثار گريه بر امام حسين ـ عليه السلام ـ را در بحار الانوار، ج 44، ص 279 ـ 296؛ و نيز: رجائي تهراني، عليرضا، آثار و بركات سيدالشهداء در دنيا و آخرت، انتشارات نبوغ، 1381.
[12] . ر.ك: تهراني، حاج ميرزا ابوالفضل، شفاء الصدور، نشر مرتضوي، 1376، و نيز ينابيع المودة، غررالخصائص، كامل الزيارات.
[13] . ر.ك: مير علي محمدنژاد، پرتوي از فضايل حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ دركلام معصومين. نشر سَنا، 1378، چاپ سوره.
[14] . آيه «و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون» (شعراء/ 225) به مظلوميت اهل بيت تأويل گشته است. حسيني بحراني، سيد هاشم، تفسير برهان، نشر بنياد بعثت، چاپ اول، ج 3.
[15] . امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند: «ان الحسين صاحب كربلا قتل مظلوماً مكروباً عطشاناً لهفاناً» كامل الزيارات ص 168، نشر مرتضوين نجف، 1356. و نيز آيه «أَذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا» (حج/ 36) نيز طبق روايات، درباره حسين بن علي ـ عليه السلام ـ است. تفسير قمي، ذيل آيه و بحار، ج 24، ص223.
[16] . كتب مقاتل از جمله مقتل «لهوف» سيد بن طاووس را مطالعه كنيد.
[17] . قاضي نورالله شوشتري، الصوارم المهرقة، تهران، نشر نهضت، 1367هـ ، ص198.