بحث وحدت حوزه و دانشگاه از اندیشه های بزرگ امام خمینی و بسیاری از مصلحان و متفکران جامعه ما بوده و هست ولی در آغاز باید تعریف صحیحی از آن نموده سپس به بررسی امکان یا عدم امکان آن پرداخت. وحدت حوزه و دانشگاه نه به معنای ادغام فیزیکی است و نه ادغام محتوایی. چه اینکه هم اکنون نیز حوزه و دانشگاه در بسیاری از رشته ها با یکدیگر تشابه و هم گونی دارند مانند رشته های: الهیات، ادبیات، حقوق، فقه، تفسیر و… بلکه محور این وحدت اتحادی استراتژیکی برای نیل به آرمان های انقلاب و اعتلای کشور و فرهنگ جامعه است. جامعه ما و بلکه تمامی جوامع اسلامی بارها طعم تلخ جدایی این دو طیف از یکدیگر را چشیده اند. زمانی هجوم و سیطره غربزدگی جایی برای طرح اندیشه های حوزه و تقارب افکار باقی نگذاشته بود. در نقطه مقابل برخی حوزویان نیز دانشگاهیان را به هیچ می انگاشتند و راه خویش را در تضاد با آن می دیدند.
در حقیقت جدایی آرمانی این دو از یکدیگر بهترین راه نفوذ برای بیگانگان و ایادی آنهاست. این وحدتی است که امام، حوزویان و دانشگاهیان را به آن فرا می خواندند. ولی اینکه آنان از نظر رشته ها متحد شوند و یا… نه امری عملی است و نه مفید. بنابراین آنان که می گویند این وحدت ممکن نیست اگر وحدت قسم اول را می گویند سخت در اشتباهند؛ ولی اگر مراد آنها قسم دوم است ما نیز برآن مهر تایید می زنیم. وحدت حوزه و دانشگاه در کلام امام؛ یعنی وحدت آرمانی و همنوایی برای ساختن کشور و اعتلای فرهنگ و تمدن و رشد آن از جنبه های گوناگون.
در حقیقت جدایی آرمانی این دو از یکدیگر بهترین راه نفوذ برای بیگانگان و ایادی آنهاست. این وحدتی است که امام، حوزویان و دانشگاهیان را به آن فرا می خواندند. ولی اینکه آنان از نظر رشته ها متحد شوند و یا… نه امری عملی است و نه مفید. بنابراین آنان که می گویند این وحدت ممکن نیست اگر وحدت قسم اول را می گویند سخت در اشتباهند؛ ولی اگر مراد آنها قسم دوم است ما نیز برآن مهر تایید می زنیم. وحدت حوزه و دانشگاه در کلام امام؛ یعنی وحدت آرمانی و همنوایی برای ساختن کشور و اعتلای فرهنگ و تمدن و رشد آن از جنبه های گوناگون.