حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(س) ازدواج کرد و تا آن حضرت(ص) زنده بود با زن دیگری ازدواج نکرد ولی پس از وفات حضرت فاطمه با زنان متعددی ازدواج کرده است و این ازدواج ها قبحی نداشت.
برخی از امامان ما دارای همسران متعدد بودند و این در آن زمان اشکالی نداشت. پیامبر اسلام پس از وفات حضرت خدیجه و پس از هجرت به مدینه، همسران متعدد اختیار کرد و این ازدواج ها هر کدام فلسفه خاصی داشت. برای نمونه به برخی از این فلسفه ها اشاره می کنیم:
1. ازدواج با زینب دختر جحش
پیامبر، زینب دختر جحش را به همسری پسر خوانده اش زید بن حارثه در آورد. زید بن حارثه و زینب نتوانستند با هم زندگی کنند. زید بارها نزد پیامبر آمد و اجازه خواست تا زینب را طلاق بدهد و پیامبر راضی به طلاق نمی شد و آنان را به تفاهم توصیه می کرد و لکن آنان نتوانستند با هم به زندگی مشترک ادامه بدهند و زید زینب را طلاق داد. در آن زمان در میان مردم رسم این بود که پدر نمی تواند با زن طلاق داده شده پسر خوانده اش ازدواج کند همان طوری که نمی تواند با زن پسر خودش ازدواج کند. مردم عرب، زن پسر خوانده را مثل زن پسر واقعی به حساب می آوردند. اگر پسر خوانده می مرد، با زن او ازدواج نمی کردند همان طوری هک با زن پسر واقعی ازدواج نمی کردند. پس از آن که زید زینب را طلاق داد، خداوند به پیامبر دستور داد که خودت با زینب ازدواج کند تا مردم بفهمند که از نظر اسلام زن پسر خوانده مانند زن پسر واقعی نیست و پدر می تواند با زن پسر خوانده اش پس از طلاق او، ازدواج کند و حکم پسرخوانده با پسر واقعی یکسان نیست. بنابراین، ازدواج پیامبر اسلام(ص) با زینب که بیوه زید بود برای این بود که خداوند می خواست سنت و رسم باطل عرب را از بین ببرد و به مردم بفماند ه پدر می تواند با زن پسرخوانده اش پس از طلاق دادن او ازدواج کند.(المیزان، ج 4، ص 195، س 13، چاپ بیروت، چاپ سومع 1394 هجری قمری – 1974 میلادی)
2. ازدواج با ام سلمه
نام ام سلمه هند است و همسر عبدالله ابن ابی سلمه بود. شوهرش در گذشت و ام سلمه پیر شده بود و چند یتیم هم داشت. ام سلمه بسیار زاهد و دارای فضل و کمال بود. پس از وفات شوهرش، پیامبر او را به همسری انتخاب کرد. (همان، ص 196) و هدف پیامبر از ازدواج با او، این بود که زندگی او را اداره کند و او را از درد و رنج نجات بدهد. (همان، ص 196، س 11)
3. ازدواج با سوده
پیامبر اسلام پس از وفات حضرت خدیجه(س)، اول با سوده ازدواج کرد. پس از آن که از هجرت حبشه برگشتند، شوهرش درگذشت و سده از زنان بسیار مؤمن بود و او به حبشه هجرت کرده بود. اگر پس از درگذشت شوهرش به میان قوم و قبیله خودش می رفت، او را ازار و اذیت و شکنجه می کردند چون قوم و قبیله آن کافر بودند. پیامبر اسلام، با او ازدواج کرد و به این وسیله او را از شر کافران حفظ کرد.(همان، ص 196، س 18) پس فلسفه ازدواج پیامبر با سوده این بود که می خواست او را از شر قوم و قبیله اش نجات بدهد.(همان، ص 196، س 11)
4. ازدواج با زینب دختر خزیمه
شوهر این زینب عبدالله بن جحش بود و در جنگ احد کشته شد. این زن از زنان بزرگوار به حساب می آمد و در عصر جاهلیت او را ام المساکین می نامیدند (مادر مسکینان و فقراء) او نسبت به مساکین و فقراء، بسیار احسان می کرد، پیامبر پس از کشته شدن شوهر او، با او ازدواج کرد و به این وسیله آبروی او را حفظ کرد.(همان، ص 196، س 22)
5. ازدواج با جویریه
نام این زن «برّه» بنت حارث است. حارث رئیس طائفه بنی مصطلق بود. بنی مصطلق با پیامبر(ص) و مسلمانان درگیر شدند و مسلمانان آنان را شکست دادند. رئیس طایفه، جویریه و بسیاری دیگر از این طایفه اسیر شدند. آنها را به مدینه آوردند. پیامبر با جویریه که شوهرش در همین جنگ کشته شده بود ازدواج کرد و این طایفه با پیامبر(ص) خویشاوند شدند. مسلمانان وقتی دیدند که این طایفه با پیامبر خویشاوند شدند همه اسیران را آزاد کردند و همه این طایفه هم به خاطر اینعمل پیامبر و مسلمانان مسلمان شدند و مسلمان شدن این طایفه، در مسلمانی عرب آن زمان بسیار مؤثر واقع شد.
بر این اساس، هدف پیامبر از این ازدواج این بود که آن همه عرب مسلان بشوند و آنها هم مسلمان شدند. (همان، ص 196ع س 11 و 6)
6. ازدواج با ام حبیبه
سرسخت ترین دشمن پیامبر اسلام ابوسفیان بود و همه عرب را بر ضد پیامبر اسلام(ص) بسیج می کرد. دختر او ام حبیبه است. نام اصلی ام حبیبه، «رمله» است. شوهر ام حبیبه، عبیدالله بن جحش است. ام حبیبه و شوهرش مسلمان شدند با این که ابوسفیان دشمن شماره یک پیامبر بود. ام حبیبه و شوهرش به حبشه هجرت کردند تا از شر مردم مکه در امان بمانند. شوهر پیامبر اسلام با ام حبیبه ازدواج کرد و به این ترتیب، او را از خطرات حفظ کرد. (همان، ص 197، س 14)
پیامبر(ص) با این ازدواج با ابوسفیان فامیل شد و این فامیل شدن بسیار آثار خوبی دارد. ابوسفیان اکنون می بیند که حضرت محمد(ص) داماد اوست و انسان به طور طبیعی نسبت به دامادش نظر خوبی دارد و به خاطر همین دامادی بود که ابوسفیان پس از صلح حدیبیه، به راحتی به مدینه آمد و با پیامبر(ص) و دخترش دیدار کرد و کسی متعرض حال او نشد.
ازدواج با حفصخ دختر عمر بن خطاب و ازدواج با عایشه دختر ابوبکر هر کدام فلسفه خاص خود را دارد. بنابراین می توان گفت که پیامبر اسلام(ص) اهداف متعددی از این ازدواج ها داشت مانند:
1. کسب قدرت برای پیشرفت اسلام
2. زیاد کردن خویشان و فامیل ها
3. به دست آوردن دل ها
4. نجات دادن از شر و رنج و درد
5. اداره زندگی زنان از کار افتاده
6. از بین بردن رسم های باطل جاهلی
7. حفظ آبروی زنان آبرومند
اینها و امثال این ها اهدافی است که پیامبر اسلام(ص) در نظر داشته است.(همان، ص 196، س 10)
برخی، اهداف ازدواج های پیامبر(ص) را به این صورت ذکر کرده اند:
1. محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده.
2. وضع قانون و شکستن سنت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش
3. آزادسازی اسیران و بردگان مانند ازدواج با جویریه
4. بیان احکام دینی و شرعی از طریق همسران به زنان دیگر و پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین مانند ازدواج با عایشه، حفصه، ام حبیبه، صفیه و میمونه.(نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام(ص) از انتشارات مؤسسه در راه حق، ص 31، چاپ سال 1361)