چرخش بین مال و جان و دین
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «إذا حَضَرَت بَلِیّةُ فَاجعَلُوا أموالَکُم دُونَ أَنفُسِکُم، وَإذا نَزَلَت نازِلَةُ فَاجعَلُوا أَنفُسَکُم دُونَ دینِکُم، وَ اعلَمُوا أنَّ الهالِکَ مَن هَلَکَ دینُهُ و الحَرِیبُ مَن سَلَبَ دِینُهُ؛ هرگاه بلایی رخ داد مال را فدای جان کنید، و
نویسنده: سیدمحمد عبداللهزاده
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «إذا حَضَرَت بَلِیّةُ فَاجعَلُوا أموالَکُم دُونَ أَنفُسِکُم، وَإذا نَزَلَت نازِلَةُ فَاجعَلُوا أَنفُسَکُم دُونَ دینِکُم، وَ اعلَمُوا أنَّ الهالِکَ مَن هَلَکَ دینُهُ و الحَرِیبُ مَن سَلَبَ دِینُهُ؛ هرگاه بلایی رخ داد مال را فدای جان کنید، و چون ناگواری رسید جان را فدای دین کنید، و بدانید هلاک شده کسی است که دینش از دست برود و غارت شده کسی است که دینش را بردهاند». (1)
اصولاً غالب کارهای انسان در دنیا دوران و چرخش بین محذورین است و لذا همیشه باید اولویتها را در نظر بگیرد. بینش انسان در انتخاب این اولویتها دخالت دارد، عدّهای هستند که جان را آسانتر از مال میدهند و عدّهای هستند که دینشان را فدای جان یا مال خود میکنند و تفاوت بین مؤمن راستین و دروغین در این اولویتها ظاهر میشود.
در اینجا به تناسب لازم است بحثی دربارهی دنیا داشته باشیم، وقتی به آیات و روایات مراجعه میکنیم به دو دسته از روایات و آیات بر میخوریم که به ظاهر با هم تضاد دارند اما با کمی دقت و تأمّل معلوم میشود که هیچگونه تضادی با هم ندارند.
اما آیاتی که دنیا را مدح میکند: در بعضی از آیات، مال به عنوان خیر، معرفی شده: «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ» (2)
در بعضی از آیات، مواهب مادّی به عنوان فضل خدا نام برده شده: (وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ). (3)
در جای دیگر میفرماید: همهی نعمتهای روی زمین را برای شما آفریده است. (خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً). (4)
از طرف دیگر آیاتی داریم که دنیا را تحقیر میکند. در یک جا دنیا را عرض و متاع فانی میشمرد: (تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا). (5)
در جای دیگر دنیا را مایهی غرور و غفلت میشمرد: (وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ). (6)
و در جای دیگر دنیا را وسیلهی سرگرمی و بازیچه شمرده: (وَ مَا هذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ). (7)
و در جایی دنیا را مایهی غفلت از یاد خدا میداند: (رِجَالٌ لاَ تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لاَ بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ). (8)
این تعبیرات دوگانه در روایات هم آمده است:
دربارهی مدح دنیا در حدیثی علی (علیه السلام) از کسی شنید که دنیا را مذمت میکند وآن را فریبنده میشمرد، رو به او کرد و فرمود: «أَیُّهَا الذَّامُّ، المُغتَرُّ بِغُرُورِهَا، الَمخدُوعُ بِأَبَاطِیلِهَا! أَتَغتَرُّ بِالدُّنیَا ثُمَّ تَذُمُّهَا؟ أَنتَ المُتَجَرِّمُ عَلَیهَا، أَم هِیَ المُتَجَرِّمَةُ عَلَیکَ؟ مَتَی استَهوَتکَ، أَم مَتَی غَرَّتکَ؟ أَبِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ البِلَی، أَم بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحتَ الثَّرَی؟!… إنَّ الدُّنیَا دارُ صِدقٍ لِمَن صَدَقَهَا، وَ دَارُ عَافِیَةٍ لِمَن فَهِمَ عَنهَا، وَ دَارُ غِنیً لِمَن تَزَوَّدَ مِنهَا، وَ دَارُ مَوعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا. مَسجِدُ أَحِبَّاءِ اللهِ، وَ مُصَلَّی مَلاَئِکَةِ اللهِ، وَ مَهبِطُ وَحیِ اللهِ، وَ مَتجَرُ أَولِیَاءِ اللهِ…؛ ای کسی که نکوهش دنیا میکنی، در حالی که تو خود به غرور دنیا گرفتار شدهای، و فریفتهی باطلهای آن هستی. تو خود مغرور به دنیا شدهای، سپس از آن مذمت میکنی؟ تو از جرم دنیا شکایت داری، یا دنیا باید از جرم تو شکایت کند؟ کی دنیا تو را گول زده؟ و چه موقع تو را فریب داده است؟ آیا به محل سقوط پدرانت در دامن فنا، و یا به خوابگاه مادرانت در زیر خاک تو را فریب داده است؟… امّا بدان این دنیا جایگاه صدق و راستی است برای آن کسی که با آن به راستی رفتار کند، و خانهی تندرستی است برای آن کسی که از آن چیزی بفهمد، و سرای بینیازی است برای آن کس که از آن توشه برگیرد، و محل اندرز است برای آنکه از آن اندرز گیرد، دنیا مسجد دستان خداست، و نمازگاه فرشتگان پروردگار، و محل نزول وحی الهی و تجارتخانهی اولیای حق…». (9)
و در حدیثی امام حسن مجتبی (علیه السلام) میفرمایند: «إعمَل لِدُنیاکَ کأنّکَ تَعیشُ أَبَداً وَاعمَل لِآخِرَتِکَ کَأنَّکَ تَمُوتُ غَداً؛ برای دنیای خودت چنان کار کن که گویا همیشه زندهای، و برای آخرتت چنان کار کن که گویا فردا میمیری». (10)
دربارهی ذمّ دنیا هم روایات فراوان است که چند نمونه را ذکر میکنیم:
1. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «لَو وَزَنَتِ الدُّنیا عِندَاللهِ جَناحَ بَعُوضَةِ ما سَقی الکافِرَ مِنها شَربَةَ ماءٍ؛ (11) اگر دنیا به اندازهی بال مگسی نزد خدا وزن داشت خداوند به کافر حتّی یک شربت آب نمینوشانید.»
2. امام علی (علیه السلام) فرموده است: «إحذَرُوا الدُّنیا فَإنَّ فی حَلالِها حِساباً وَ فی حَرامِها عِقاباً وَ أَوَّلُها عَناءُ وَ آخِرُها فَنَاءُ…؛ از دنیا بر حذر باشید که در حلال آن حساب و در حرامش کیفر است. آغازش رنج و زحمت و پایانش نابودی است». (12)
و همان حضرت فرمود: «الدُّنیا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ». (13)
جمع بین این دو دسته آیات و روایات به این است که: آنجا که از دنیا و مواهبش نکوهش میکند، منظور کسانی هستند که این زندگی را هدف خود قرار داده و آخرت را به دنیا میفروشند و برای رسیدن به دنیا از هیچ خلاف و جنایتی ابا ندارند. امّا آنجا که دنیا را تعریف و تمجید میکند جایی است که از این دنیا و مواهب آن به عنوان وسیلهای برای رسیدن به سعادت و تکامل معنوی استفاده میکنند. لذا حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «مَن أَبصَرَ بِها بَصَّرَتهُ، وَ مَن أَبصَرَ إلَیها أعمَتهُ؛ کسی که به دنیا به عنوان یک وسیله بنگرد چشمش را بینا میکند، و کسی که به عنوان یک هدف نگاه کند نابینایش خواهد کرد». (14)
در همین زمینه امام باقر (علیه السلام) فرموده است: «نِعمَ العَونُ الدُّنیا عَلی طَلَبِ الآخِرَةِ؛ دنیا کمک خوبی است برای رسیدن به آخرت». (15)
یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) خدمت آن حضرت آمد و شکایت کرد که ما دنبال دنیا هستیم و به آن علاقهمندیم. امام (علیه السلام) فرمود: با این ثروت دنیا چه میخواهی انجام دهی؟ عرض کرد: هزینهی خود و خانوادهام را تهیه کنم، و به خویشاوندانم کمک نمایم، در راه خدا انفاق کنم، و حج و عمره بجا آورم. امام فرمود: «لَیسَ هذا طَلَبُ الدّنیا، هذا طَلَبُ الآخِرَة؛ این دنیاطلبی نیست این طلب آخرت است». (16)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «مَن کانَت نِیّتُهُ الدُّنیا فَرَّقَ اللهُ عَلَیهِ أمرَهُ وَ جَعَلَ الفَقرَ بَینَ عَینَیِه وَ لَم یَأتِهِ مِنَ الدُّنیا إلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَهُ، وَ مَن کانَت نِیَّتُهُ الآخِرَةَ جَمَعَ اللهُ شَملَهُ وَجَعَل غِناهُ فی قَلبِهِ و أتَتهُ الدُّنیا و هِیَ راغِمَة؛ کسی که نیّتش دنیا باشد خداوند کار او را پریشان میسازد، فقر را در برابر او قرار میدهد و جز آنچه برای او مقرر شده چیزی از دنیا به چنگ نمیآورد، و کسی که نیتش سرای آخرت باشد خداوند پراکندگی او را به جمعیّت مبدل میکند، و غنا و بینیازی را در قلبش قرار میدهد، دنیا تسلیم او میگردد و به سراغ او میآید». (17)
لذا انسان باید در زندگی سعی کند تا دنیا را وسیله و پل و مزرعه برای رسیدن به آخرت قرار دهد نه این که خدای نکرده دنیا هدفش باشد. و لذا رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) میفرمایند: «یا عَلیُّ شَرُّ النّاسِ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیاهُ وَ شَرُّ مِن ذِلکَ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیا غَیرِهِ؛ ای علی بدترین مردم کسی است که آخرتش را به دنیاش بفروشد، و بدتر از آن کسی است که آخرتش را به دنیای دیگری بفروشد». (18)
اصولاً غالب کارهای انسان در دنیا دوران و چرخش بین محذورین است و لذا همیشه باید اولویتها را در نظر بگیرد. بینش انسان در انتخاب این اولویتها دخالت دارد، عدّهای هستند که جان را آسانتر از مال میدهند و عدّهای هستند که دینشان را فدای جان یا مال خود میکنند و تفاوت بین مؤمن راستین و دروغین در این اولویتها ظاهر میشود.
در اینجا به تناسب لازم است بحثی دربارهی دنیا داشته باشیم، وقتی به آیات و روایات مراجعه میکنیم به دو دسته از روایات و آیات بر میخوریم که به ظاهر با هم تضاد دارند اما با کمی دقت و تأمّل معلوم میشود که هیچگونه تضادی با هم ندارند.
اما آیاتی که دنیا را مدح میکند: در بعضی از آیات، مال به عنوان خیر، معرفی شده: «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ» (2)
در بعضی از آیات، مواهب مادّی به عنوان فضل خدا نام برده شده: (وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ). (3)
در جای دیگر میفرماید: همهی نعمتهای روی زمین را برای شما آفریده است. (خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً). (4)
از طرف دیگر آیاتی داریم که دنیا را تحقیر میکند. در یک جا دنیا را عرض و متاع فانی میشمرد: (تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا). (5)
در جای دیگر دنیا را مایهی غرور و غفلت میشمرد: (وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ). (6)
و در جای دیگر دنیا را وسیلهی سرگرمی و بازیچه شمرده: (وَ مَا هذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ). (7)
و در جایی دنیا را مایهی غفلت از یاد خدا میداند: (رِجَالٌ لاَ تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لاَ بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ). (8)
این تعبیرات دوگانه در روایات هم آمده است:
دربارهی مدح دنیا در حدیثی علی (علیه السلام) از کسی شنید که دنیا را مذمت میکند وآن را فریبنده میشمرد، رو به او کرد و فرمود: «أَیُّهَا الذَّامُّ، المُغتَرُّ بِغُرُورِهَا، الَمخدُوعُ بِأَبَاطِیلِهَا! أَتَغتَرُّ بِالدُّنیَا ثُمَّ تَذُمُّهَا؟ أَنتَ المُتَجَرِّمُ عَلَیهَا، أَم هِیَ المُتَجَرِّمَةُ عَلَیکَ؟ مَتَی استَهوَتکَ، أَم مَتَی غَرَّتکَ؟ أَبِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ البِلَی، أَم بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحتَ الثَّرَی؟!… إنَّ الدُّنیَا دارُ صِدقٍ لِمَن صَدَقَهَا، وَ دَارُ عَافِیَةٍ لِمَن فَهِمَ عَنهَا، وَ دَارُ غِنیً لِمَن تَزَوَّدَ مِنهَا، وَ دَارُ مَوعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا. مَسجِدُ أَحِبَّاءِ اللهِ، وَ مُصَلَّی مَلاَئِکَةِ اللهِ، وَ مَهبِطُ وَحیِ اللهِ، وَ مَتجَرُ أَولِیَاءِ اللهِ…؛ ای کسی که نکوهش دنیا میکنی، در حالی که تو خود به غرور دنیا گرفتار شدهای، و فریفتهی باطلهای آن هستی. تو خود مغرور به دنیا شدهای، سپس از آن مذمت میکنی؟ تو از جرم دنیا شکایت داری، یا دنیا باید از جرم تو شکایت کند؟ کی دنیا تو را گول زده؟ و چه موقع تو را فریب داده است؟ آیا به محل سقوط پدرانت در دامن فنا، و یا به خوابگاه مادرانت در زیر خاک تو را فریب داده است؟… امّا بدان این دنیا جایگاه صدق و راستی است برای آن کسی که با آن به راستی رفتار کند، و خانهی تندرستی است برای آن کسی که از آن چیزی بفهمد، و سرای بینیازی است برای آن کس که از آن توشه برگیرد، و محل اندرز است برای آنکه از آن اندرز گیرد، دنیا مسجد دستان خداست، و نمازگاه فرشتگان پروردگار، و محل نزول وحی الهی و تجارتخانهی اولیای حق…». (9)
و در حدیثی امام حسن مجتبی (علیه السلام) میفرمایند: «إعمَل لِدُنیاکَ کأنّکَ تَعیشُ أَبَداً وَاعمَل لِآخِرَتِکَ کَأنَّکَ تَمُوتُ غَداً؛ برای دنیای خودت چنان کار کن که گویا همیشه زندهای، و برای آخرتت چنان کار کن که گویا فردا میمیری». (10)
دربارهی ذمّ دنیا هم روایات فراوان است که چند نمونه را ذکر میکنیم:
1. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «لَو وَزَنَتِ الدُّنیا عِندَاللهِ جَناحَ بَعُوضَةِ ما سَقی الکافِرَ مِنها شَربَةَ ماءٍ؛ (11) اگر دنیا به اندازهی بال مگسی نزد خدا وزن داشت خداوند به کافر حتّی یک شربت آب نمینوشانید.»
2. امام علی (علیه السلام) فرموده است: «إحذَرُوا الدُّنیا فَإنَّ فی حَلالِها حِساباً وَ فی حَرامِها عِقاباً وَ أَوَّلُها عَناءُ وَ آخِرُها فَنَاءُ…؛ از دنیا بر حذر باشید که در حلال آن حساب و در حرامش کیفر است. آغازش رنج و زحمت و پایانش نابودی است». (12)
و همان حضرت فرمود: «الدُّنیا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ». (13)
جمع بین این دو دسته آیات و روایات به این است که: آنجا که از دنیا و مواهبش نکوهش میکند، منظور کسانی هستند که این زندگی را هدف خود قرار داده و آخرت را به دنیا میفروشند و برای رسیدن به دنیا از هیچ خلاف و جنایتی ابا ندارند. امّا آنجا که دنیا را تعریف و تمجید میکند جایی است که از این دنیا و مواهب آن به عنوان وسیلهای برای رسیدن به سعادت و تکامل معنوی استفاده میکنند. لذا حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «مَن أَبصَرَ بِها بَصَّرَتهُ، وَ مَن أَبصَرَ إلَیها أعمَتهُ؛ کسی که به دنیا به عنوان یک وسیله بنگرد چشمش را بینا میکند، و کسی که به عنوان یک هدف نگاه کند نابینایش خواهد کرد». (14)
در همین زمینه امام باقر (علیه السلام) فرموده است: «نِعمَ العَونُ الدُّنیا عَلی طَلَبِ الآخِرَةِ؛ دنیا کمک خوبی است برای رسیدن به آخرت». (15)
یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) خدمت آن حضرت آمد و شکایت کرد که ما دنبال دنیا هستیم و به آن علاقهمندیم. امام (علیه السلام) فرمود: با این ثروت دنیا چه میخواهی انجام دهی؟ عرض کرد: هزینهی خود و خانوادهام را تهیه کنم، و به خویشاوندانم کمک نمایم، در راه خدا انفاق کنم، و حج و عمره بجا آورم. امام فرمود: «لَیسَ هذا طَلَبُ الدّنیا، هذا طَلَبُ الآخِرَة؛ این دنیاطلبی نیست این طلب آخرت است». (16)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «مَن کانَت نِیّتُهُ الدُّنیا فَرَّقَ اللهُ عَلَیهِ أمرَهُ وَ جَعَلَ الفَقرَ بَینَ عَینَیِه وَ لَم یَأتِهِ مِنَ الدُّنیا إلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَهُ، وَ مَن کانَت نِیَّتُهُ الآخِرَةَ جَمَعَ اللهُ شَملَهُ وَجَعَل غِناهُ فی قَلبِهِ و أتَتهُ الدُّنیا و هِیَ راغِمَة؛ کسی که نیّتش دنیا باشد خداوند کار او را پریشان میسازد، فقر را در برابر او قرار میدهد و جز آنچه برای او مقرر شده چیزی از دنیا به چنگ نمیآورد، و کسی که نیتش سرای آخرت باشد خداوند پراکندگی او را به جمعیّت مبدل میکند، و غنا و بینیازی را در قلبش قرار میدهد، دنیا تسلیم او میگردد و به سراغ او میآید». (17)
لذا انسان باید در زندگی سعی کند تا دنیا را وسیله و پل و مزرعه برای رسیدن به آخرت قرار دهد نه این که خدای نکرده دنیا هدفش باشد. و لذا رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) میفرمایند: «یا عَلیُّ شَرُّ النّاسِ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیاهُ وَ شَرُّ مِن ذِلکَ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیا غَیرِهِ؛ ای علی بدترین مردم کسی است که آخرتش را به دنیاش بفروشد، و بدتر از آن کسی است که آخرتش را به دنیای دیگری بفروشد». (18)
پینوشتها:
1. تحفالعقول، حکمت 102.
2. بقره، آیهی 180.
3. جمعه، آیهی 10.
4. بقره، آیهی 29.
5. نساء، آیهی 94.
6. حدید، آیهی 20.
7. عنکبوت، آیهی 64.
8. نور، آیهی 37.
9. نهجالبلاغه، حکمت 131.
10. مستدرک الوسائل، ج1، ص 18؛ و جامع احادیث الشیعة، ج1، ص 415.
11. تفسیر کشّاف، ج4، ص 250.
12. بحارالانوار، ج78، ص 23.
13. نهجالبلاغه، حکمت 415.
14. همان مدرک، خطبهی 82.
15. وسائل الشیعه، ج12، ص 17.
16. وسائل الشیعه، ج12، ص 19.
17. مجمعالبیان، ج9، ص 46؛ و تفسیر نمونه، ج2، ص 400.
18. بحارالانوار، ج77، ص 46.
منبع مقاله :
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.