خانه » همه » مذهبی » چطور شد حرام و واجب و مستحب و مکروه و مباح به افعال گوناگون اطلاق یافت؟

چطور شد حرام و واجب و مستحب و مکروه و مباح به افعال گوناگون اطلاق یافت؟

احکام پنج گانة که به افعال گوناگون تعلق گرفته است برای این است که کارهای انسان از پنج حالت خارج نیست ولذا این احکام به منظور راهنمایى بشر وتنظیم ومرز بندی آزادی تشریعی براى نیل به سعادت حقیقى وى از طریق انبیاء الهى بیان شده است واین احکام گرچه در ظاهر یک نوع مشقت آور هستند و به همین جهت «تکلیف» نامیده مى شوند ولى در واقع، لطف الهى هستند که بدون رعایت آنها حرکت تکاملى بشردر قالب کار کرد های مختلف ممکن نیست. احکام شرعى همان دستورات خداوند متعال است که حقیقت رستگارى (پاکى دل ها ، تقواى قلوب ، قرب الى الله و استعداد جذبه هاى ملکوتى ) و زمینه روحى انسان را فراهم مى کند، تعریف احکام پنجگانه حکمت اطلاق این ها را به افعال گونا گون بیشتر بیان می کند:
1. واجب‌; کاری که باید انجام شود و ترک آن جایز نیست و مجازات دارد; مانند: نمازهای یومیه‌، روزة ماه مبازک رمضان و…
2. حرام‌; کاری که ترک آن لازم است و انجام آن مجازات دارد. مانند: تهمت‌، غیبت‌، ظلم و…
3. مستحب‌; کاری که خوب است انجام یابد، ولی ترک آن نیز جایز است و مجازات ندارد; مانند: نمازهای نافله‌، خواندن نماز در مسجد، قرائت قرآن و…
4. مکروه‌، کاری که خوب است انجام نشود، ولی انجام آن نیز جایز است و مجازات ندارد; مانند: سخن دنیا گفتن در مسجد، نماز خواندن روبروی عکس و مجسمة موجود روح‌دار و…
5. مباح‌، کاری که انجام و ترک آن مساوی است‌، مانند: اغلب کارها.(ر.ک‌: آشنایی با علوم اسلامی شهید مطهری‌، ج 3، ص 70ـ71، انتشارات صدرا.)
احکام شرعی ازنظر حکمت وفلسفه دو گونه‌اند:
1ـ احکامی که برخی از حکمتهای آنها در قرآن و روایات اسلامی بیان شده است مانند روزه که یکی از حکمتهای آن را قرآن پرهیز از گناه دانسته است‌. (بقره‌، 183)
2ـ احکامی که در آیات و روایات اشاره‌ای به فلسفه آنها نشده و یا لااقل به دست ما نرسیده است‌. در این موارد ممکن است با دلیلهای عقلی یا تجربی به بخشی از آنها پی‌ببریم ولی چون علم و عقل ما محدود است نمی‌توانیم فلسفه کامل آن را بدست آوریم‌.
البته این بدین معنا نیست که انجام کار را مبتنی بر دانستن حکمتش کنیم‌; بلکه روحیة بندگی خداوند اقتضا می‌کند تا فرمانبرداری بی‌چون و چرای پروردگار خود باشیم و هر دستوری را ـ هر چند بدون آگاهی از حکمت آن ـ اطاعت کنیم و این به معنای تقلید کورکورانه نیست‌; چرا که فرض این است پروردگار خود را به خوبی می‌شناسیم و می‌دانیم که هرگز فرمانی را به ضرر بنده‌اش صادر نمی‌کند; بلکه تمام احکام الهی برای رساندن او به کمال و تأمین سعادت و خوشبختی او در آخرت است و هر دستوری به ما دهد، صلاح و خیر ما را در آن دیده است‌. همچنانکه یک بیمار چون می‌داند پزشک معالجش خیر و صلاح او را می‌خواهد و در پی بهبودی بیماری اوست‌، داروهایی را که برایش تجویز کرده است مصرف می‌کند بدون این‌که از حکمت آنها آگاهی داشته باشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد