لازمه تأثیرگذاری روی دیگران و جهت دادن به افراد یا به عبارت دیگر ایجاد انگیزه دینی در دیگران مستلزم چند امر است:
1. در فلسفه یک مطلبی هست که می گویند: معطی شیء باید واجد شیء باشد و فاقد شیء نمی تواند معطی باشد. یعنی کسی می تواند انگیزه دینی در دیگران ایجاد کند که خود دارای انگیزه قوی دینی باشد و در رفتار نیز به صورت عملی آن را نشان دهد یعنی خودش در انجام تکالیف دینی مقید باشد و رعایت مسائل دینی را بکند. به قول معروف «بی مایه فتیر است» اگر کسی که خود واجد برخی ویژگیها نیست بخواهد در دیگران تأثیر بگذارد قطعا موفق نخواهد شد.
2. لازمه تأثیرگذاری روی دیگران یا ایجاد انگیزه دینی در افراد، ایجاد حس اعتماد در فرد یا افرادی است که می خواهید روی آنها تأثیربگذارید به عبارت دیگر تا بر اثر اعتمادسازی یک رابطه عاطفی بین آدما ایجاد نشود، امکان تأثیرگذاری بسیار کم است. به عنوان مثال اگر شما به یک مشاور روانشناس یا یک پزشک و … مراجعه کنید در صورتی آن مشاور یا پزشک می تواند در درمان شما موفق باشد که اعتماد شما را جلب کرده باشد والا امکان موفقیت آن پزشک یا روانشناس در درمان شما خیلی کم خواهد بود.
3. با توجه به نکته دوم، باید راهکارهای اعتماد سازی را بدانید تا در این کار موفق شوید در اینجا به برخی از راهکارها اشاره می کنیم:
الف. شناخت صحیح از مشکل فرد مراجع یا فرد مورد هدف.
ب. پذیرش مثبت و بدون شرایط او یعنی اگر در صدد کمک به دیگران هستید و می خواهید انگیزه دینی در آنها ایجاد کنید به جای آنکه رفتارهای غلط آنها را ملاک پذیرش قرار دهید باید به آنها به عنوان انسان و افرادی که نیازمند به کمک شما هستند، نگاه کنید و بدون شرط آنها را با خوشرویی تمام بپذیرید.
ج. دلسوزی و صمیمت بگونه ای که طرف مقابل این دلسوزی را واقعا ببیند.
د. همدلی با فرد مورد نظر یعنی مسائل را از زاویه نگاه او مورد توجه قرار داد به عبارت دیگر باید او را درک کنید نه اینکه مسائل را زاویه نگاه خودتان، نگاه کنید. همدلی یعنی خود را جای فرد مقابل قرار دادن.
ه. خوب گوش دادن، فرد تأثیرگذار باید قبل از هر چیز به حرفها و در دلهای طرف مقابل خوب گوش کند تا احساس کند او به نیازهای او توجه دارد و مشکلات او را خوب فهمد و خوب گوش می دهد البته خوب گوش دادن یک مهارت.
با انجام راهکارهای فوق اعتمادسازی می شود و بین شما و افرادی که مورد نظر شما هستند نوعی ارتباط عاطفی بوجود می آید. آن گاه باید سراغ نیازهای آن افراد بروید. اگر بتوانید گرایش به دین و معارف دینی را به عنوان یک نیاز اساسی و مهم انسانها که در زندگی دنیا و آخرت آنها نقش اساسی دارد را خوب مطرح کنید و به طرف مقابل تفهیم کنید دین امری فطری است و دین در واقع پاسخی است به نیازهای فطری انسان و رشد و کمال واقعی انسان در گرو بهره گیری از معارف دینی است و دین هیچ جایگزینی ندارد و در صورت عدم تأمین این نیاز فطری، خسارت بزرگی به سعادت انسان وارد می شود آن گاه دلهای خفته این گونه افراد بیدار می شود و انگیزه دینی خود به خود در آنها ایجاد می شود زیرا اصل این انگیزه در همه انسانها به صورت فطری وجود دارد ولی در اثر گناه تا دوری از معارف دین و عوامل دیگر در حال حاضر این انگیزه در آنها فعال نیست شما باید کاری کنید که این انگیزه خفته بیدار شود از طریق همان راهکارهایی که بیان شد.
1. در فلسفه یک مطلبی هست که می گویند: معطی شیء باید واجد شیء باشد و فاقد شیء نمی تواند معطی باشد. یعنی کسی می تواند انگیزه دینی در دیگران ایجاد کند که خود دارای انگیزه قوی دینی باشد و در رفتار نیز به صورت عملی آن را نشان دهد یعنی خودش در انجام تکالیف دینی مقید باشد و رعایت مسائل دینی را بکند. به قول معروف «بی مایه فتیر است» اگر کسی که خود واجد برخی ویژگیها نیست بخواهد در دیگران تأثیر بگذارد قطعا موفق نخواهد شد.
2. لازمه تأثیرگذاری روی دیگران یا ایجاد انگیزه دینی در افراد، ایجاد حس اعتماد در فرد یا افرادی است که می خواهید روی آنها تأثیربگذارید به عبارت دیگر تا بر اثر اعتمادسازی یک رابطه عاطفی بین آدما ایجاد نشود، امکان تأثیرگذاری بسیار کم است. به عنوان مثال اگر شما به یک مشاور روانشناس یا یک پزشک و … مراجعه کنید در صورتی آن مشاور یا پزشک می تواند در درمان شما موفق باشد که اعتماد شما را جلب کرده باشد والا امکان موفقیت آن پزشک یا روانشناس در درمان شما خیلی کم خواهد بود.
3. با توجه به نکته دوم، باید راهکارهای اعتماد سازی را بدانید تا در این کار موفق شوید در اینجا به برخی از راهکارها اشاره می کنیم:
الف. شناخت صحیح از مشکل فرد مراجع یا فرد مورد هدف.
ب. پذیرش مثبت و بدون شرایط او یعنی اگر در صدد کمک به دیگران هستید و می خواهید انگیزه دینی در آنها ایجاد کنید به جای آنکه رفتارهای غلط آنها را ملاک پذیرش قرار دهید باید به آنها به عنوان انسان و افرادی که نیازمند به کمک شما هستند، نگاه کنید و بدون شرط آنها را با خوشرویی تمام بپذیرید.
ج. دلسوزی و صمیمت بگونه ای که طرف مقابل این دلسوزی را واقعا ببیند.
د. همدلی با فرد مورد نظر یعنی مسائل را از زاویه نگاه او مورد توجه قرار داد به عبارت دیگر باید او را درک کنید نه اینکه مسائل را زاویه نگاه خودتان، نگاه کنید. همدلی یعنی خود را جای فرد مقابل قرار دادن.
ه. خوب گوش دادن، فرد تأثیرگذار باید قبل از هر چیز به حرفها و در دلهای طرف مقابل خوب گوش کند تا احساس کند او به نیازهای او توجه دارد و مشکلات او را خوب فهمد و خوب گوش می دهد البته خوب گوش دادن یک مهارت.
با انجام راهکارهای فوق اعتمادسازی می شود و بین شما و افرادی که مورد نظر شما هستند نوعی ارتباط عاطفی بوجود می آید. آن گاه باید سراغ نیازهای آن افراد بروید. اگر بتوانید گرایش به دین و معارف دینی را به عنوان یک نیاز اساسی و مهم انسانها که در زندگی دنیا و آخرت آنها نقش اساسی دارد را خوب مطرح کنید و به طرف مقابل تفهیم کنید دین امری فطری است و دین در واقع پاسخی است به نیازهای فطری انسان و رشد و کمال واقعی انسان در گرو بهره گیری از معارف دینی است و دین هیچ جایگزینی ندارد و در صورت عدم تأمین این نیاز فطری، خسارت بزرگی به سعادت انسان وارد می شود آن گاه دلهای خفته این گونه افراد بیدار می شود و انگیزه دینی خود به خود در آنها ایجاد می شود زیرا اصل این انگیزه در همه انسانها به صورت فطری وجود دارد ولی در اثر گناه تا دوری از معارف دین و عوامل دیگر در حال حاضر این انگیزه در آنها فعال نیست شما باید کاری کنید که این انگیزه خفته بیدار شود از طریق همان راهکارهایی که بیان شد.