طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چند نکته و خاطره از اعتکاف و ایام البیض

چند نکته و خاطره از اعتکاف و ایام البیض

چند نکته و خاطره از اعتکاف و ایام البیض

در سال‌هاي گراني مواد غذايي، مرحوم مقدس اردبيلي هر چه خوراکي در منزل داشت را بين نيازمندان تقسيم مي‌کرد و براي خود نيز سهمي مثل آنها برمي‌داشت. در يکي از سال‌ها که چنين کرد، همسرش به او تندي نمود و گفت: در مثل چنين سالي اولاد خود را فقير مي‌گذاري. آن مرحوم چيزي نفرمود و برخاست و براي اعتکاف به مسجد کوفه رفت و معتکف شد. روز دوم اعتکاف او بود که شخصي مقداري گندم اعلا و مقداري آرد نرم به خانه آن مرحوم آورد و گفت: صاحب منزل اينها را برايتان فرستاده

9414f439 3694 4c85 9ec8 7d9e68cec45b - چند نکته و خاطره از اعتکاف و ایام البیض
31199 - چند نکته و خاطره از اعتکاف و ایام البیض
چند نکته و خاطره از اعتکاف و ایام البیض

خاطره اعتکاف مقدس اردبيلي

نویسنده: محمد کاظم بدرالدين
در سال‌هاي گراني مواد غذايي، مرحوم مقدس اردبيلي هر چه خوراکي در منزل داشت را بين نيازمندان تقسيم مي‌کرد و براي خود نيز سهمي مثل آنها برمي‌داشت. در يکي از سال‌ها که چنين کرد، همسرش به او تندي نمود و گفت: در مثل چنين سالي اولاد خود را فقير مي‌گذاري. آن مرحوم چيزي نفرمود و برخاست و براي اعتکاف به مسجد کوفه رفت و معتکف شد. روز دوم اعتکاف او بود که شخصي مقداري گندم اعلا و مقداري آرد نرم به خانه آن مرحوم آورد و گفت: صاحب منزل اينها را برايتان فرستاده و خودش در مسجد کوفه معتکف است. پس از پايان اعتکاف که مقدس اردبيلي به خانه آمد، همسرش به او گفت : آذوقه‌اي که به وسيله آن عرب فرستاده بوديد، بسيار عالي و درجه يک بود. مرحوم مقدس اردبيلي که چيزي نفرستاده بود، فهميد که اين عنايت از سوي خداوند بوده است و حمد و ثناي الهي را به جا آورد.[4]

خاطره اين سه روز آسماني

نویسنده: شيرين احمدي
گرماي تابستان امانم را بريده بود. خدا خدا مي‌کردم زودتر به خانه برسم. در طول راه به فکر يک ليوان آب خنك بودم. هنوز زنگ آيفون را نزده بودم که مادرم با چهره‌اي خندان در را به رويم گشود. انگار پشت در منتظر من ايستاده بود.
ـ سلام مادر! اتفاقي افتاده؟
ـ سلام عزيزم! مژده بده!
ـ چي شده؟ اتفاقي افتاده؟!
ـ يکي از شاگردات آمد در خانه و برايت کارت اعتکاف آورد.
از خوشحالي مادر را در آغوش گرفتم. آن شب با اشتياق تمام، وسايل مورد نياز مراسمم را مهيا کردم. دومين سالي بود که لياقت معتكف شدن در خانه خدا را پيدا کرده بودم. آن شب پدر و مادرم مرا تا مسجد رساندند و دعاي خيرشان را بدرقه راهم کردند. زماني که وارد مسجد شدم، باز هم حال عجيبي سرتاپاي وجودم را فرا گرفت. اشک در چشمانم حلقه زد. با خود فکر کردم : آيا من لايق اين همه لطف و مرحمت خداوند هستم؟!
خادمان مسجد با احترام از معتکفان استقبال کردند. به راحتي توانستم جايم را پيدا کنم. وسايلم را با دقت و آرامش در کنارم قرار دادم. جابه‌جايي معتکفان تا نيمه‌هاي شب ادامه داشت. بعد از خوردن سحري و خواندن نماز صبح، همه جمعيت مشغول دعا و نيايش شدند. حال بسيار عجيبي تک تک افراد را دربرگرفته بود. گويي حالات دروني افراد معتکف در مسجد بر يکديگر تأثير مي‌گذارد. در طول اين سه روزي که قرآن مي‌خوانم، چهره مهربان پدر و مادرم پيش رويم است. دوست دارم اين سه روز تا ابد ادامه داشته باشد. آخرين روز که به پايان رسيد، بيشتر جمعيت معتکف به پهناي صورت گريستند. بوي اسپند تمام فضاي حياط مسجد را پر کرده بود. با چشمي گريان از خادمان مسجد خداحافظي کردم و از در مسجد خارج شدم، پدر و مادرم با گل به استقبالم آمدند. در اين فکر هستم که آيا تا سال بعد زنده مي‌مانم و مي‌توانم دوباره معتکف شوم؟

نقش اعتکاف در مقابله با تهاجم فرهنگي

نویسنده: سميه عزيزي
در فرهنگ اسلامي روي آوردن به اعتکاف، افزون بر بهره‌برداري از فيض معنوي آن، جهادي مقدس نيز به شمار مي‌آيد؛ زيرا اين مراسم عبادي ـ معنوي، نقش بسيار مهمي در رويارويي با نفوذ فرهنگ بيگانه ايفا مي‌کند.
جواني که در مراسم اعتکاف، طعم شيرين ايمان و انس با خداوند را مي‌چشد، لذت‌هاي مادي و شهواني در ديدگانش حقير و بي‌ارزش مي‌شود و به آساني در گرداب فساد و باورهاي ضد ديني نمي‌افتد. از سوي ديگر، چنين مراسمي خود پيامي عملي و درسي عبرت‌آميز براي مردمان است. حضور جمعي از مؤمنان در مسجد براي عبادت، در حقيقت نوعي دعوت به خداپرستي و دين‌مداري است و آثار سازنده‌اي در جامعه خواهد داشت. ازاين‌رو، در رويارويي با تهاجم فرهنگي دشمن، نبايد نقش مؤثر سنت‌هايي که در باور عمومي مردم ريشه‌هاي عميق دارند، ناديده انگاشته شوند. بي‌ترديد، مساجد، حسينيه‌ها، تکايا، هيئت‌هاي مذهبي، زيارت و اعتکاف نقش مهمي در تربيت جامعه و گسترش فرهنگ ديني ايفا کرده و مي‌کنند. اين مقوله‌ها با آثار مثبت جانبي که دارند، اهرم‌هاي توانمندي در مقابله با فرهنگ بيگانه‌اند.[5] در دوران ما که زندگي ماشيني و پيچيدگي‌هاي آن، ديدگان انسان را به خود خيره کرده، روابط اجتماعي گسترده شده و خلاصه دامنه سرگرمي انسان به جلوه‌ها و مظاهر مادي توسعه يافته است، تأکيد بر نقش سازنده اعتکاف، ضرورتي دو چندان مي‌يابد؛ زيرا اعتکاف انس با معشوق و تجربه ديني است که زمينه را براي گسترش فرد از سرگرمي‌هاي پوچ فراهم مي‌آورد و آدمي را با خداوند پيوند مي‌دهد و از آفت خدافراموشي و از خود بيگانگي نگه مي‌دارد.

دنيايي از نور و صفا

نویسنده: سميه عزيزي
وقتي وارد مسجد شدم، فکر کردم دنيايي نور و صفا به صورتم تابيده شد . آن وقت اشک از چشمانم جاري گرديد. دست خودم نبود. خود اشک‌ها بي‌تاب‌تر از من بودند. بسم‌الله گفتم و انگشت اشاره‌ام را بردم به طرف چشمم، قطره‌اي اشک برداشتم. انگشتم خيس شد، بوسيدمش. خيلي دلم براي خدا تنگ شده بود. امسال دوست دارم از ثانيه ثانيه‌هايش استفاده کنم. دوست دارم آن‌قدر خوب باشم تا خدا، سال ديگر برايم کارت دعوت عشق بفرستد.
خدايا! مي‌دانم اگر از تو بخواهم، حتما ًدعوتم مي‌کني. مگر مي‌شود کسي را که يک سال انتظار کشيده، دعوت نکني. مگر مي‌شود بنده حقيري را که براي عشق سر به سجده ساييده و اشک ريخته، تنها بگذاري. خدايا! مثل آفتابگردان، روي مرا به طرف خودت بگير و نگذار غير از تو را دوست داشته باشم.
خدايا! مرا از معتکفان واقعي‌ات قرار ده. آمين!

اعتکاف ؛ راهي براي انس با خدا

نویسنده: شيرين احمدي
انسان، موجودي است سالک و پويا كه به سوي معبود حقيقي خويش در حركت است. اديان الهي با توجه به همين نياز روحي، با آنکه انسان را به حضور در جامعه و شرکت در فعاليت‌هاي اجتماعي فرا‌مي‌خوانند، فرصت‌هايي را براي خلوت کردن او با خداوند فراهم آورده‌اند. يکي از اين فرصت‌ها، اعتکاف است.
اعتکاف، فرصت بسيار مناسبي است تا انساني که در پيچ‌وخم‌هاي زندگي مادي غرق شده، خود را بازيابد و به قصد بهره‌بردن از ارزش‌هاي معنوي، از خواسته‌هاي مادي دست بکشد و خود را در اختيار پروردگار بگذارد و تقاضا کند او را در راه راست ثابت نگاه دارد، تا بتواند به درياي بيکران انس و مهر خداوند بپيوندد که يکسره مغفرت و بخشش است. در اعتکاف مي‌توان دل را از غبار تهي کرد و نور محبت خدا را در آن جلوه‌گر ساخت. مي‌توان خود را وقف عبادت نمود و لذت ميهمان شدن بر سر سفره احسان و لطف الهي را چشيد. مي‌توان زمام دل و جان را به دست خدا سپرد و همه اعضا و جوارح را در حصار اراده حق به بند کشيد. مي‌توان به خويشتن پرداخت و کاستي‌هاي خود را شناخت و در جست‌وجوي درمان برآمد. مي‌توان نامه عمل را مرور کرد و به فکر تدارک و جبران فرصت‌هاي از دست رفته بود. مي‌توان به حرکت انديشيد و خود را براي حضور در پيشگاه خداوند مهربان آماده کرد.
آري، اعتکاف، فصلي است براي گريستن، براي ريزش باران رحمت، براي شستن آلودگي‌هاي گناه، براي پاک نمودن نامه اعمال، براي نوراني ساختن دل و صف بخشيدن به روح.
اعتکاف، بازگشت به اصل خويشتن است. در اين دشت بي‌انتهاي بخشش خداوند، سرت را بر زمين بگذار و آرام آرام نجوا را آغاز کن؛ آن‌گاه مي‌بيني چگونه باران الطاف خداوند بر سر و رويت مي‌بارد.
اسب سرکش نفس را مهار کن و دل و جانت را به خداوند بسپار. از اينکه قطره‌هاي اشک بر گونه‌هايت جاري مي‌شود، شاد باش. اين قطرات ريز و درشت، چشمه‌ساري است براي پاک کردن گناهان تو.

اعتکاف

نویسنده: سميه عزيزي
اعتکاف، دوره فشرده خودسازي و خودشناسي است.
اعتکاف، در خانه دل با حق سخن گفتن و از غير، لب فروبستن و به خدا پيوستن است.
اعتکاف، پشت پا زدن به تعلقات نفس است. معتکف مي‌کوشد از فرش زمينِ نفس، به عرش آسمان دل، پرواز کند و در آشيانه دوست منزل گزيند.
اعتکاف، به حساب خود رسيدن است، پيش از آنکه به حساب آدمي برسند.
از فضيلت‌هاي اعتکاف همين بس که معادل طواف خانه خداست.
اعتکاف، راهي براي انس با خداست.
اعتکاف، در حقيقت معجوني از چندين عبادت است: حضور در خانه خدا، انس با قرآن، روزه‌دار بودن و دعا و نماز شب.
اعتكاف، رهايي از هياهوها، تعلقات و آزادگي است.
اعتكاف، نه گفتن به هوس‌ها و آز و طمع‌هاست، و آري گفتن به همه فضيلت‌ها و زيبايي‌ها.

پي نوشتها:

[1] . امام خميني(رحمت الله علیه) ، تحرير الوسيله، چاپ نجف، ص 304 .
[2] . همان، ص 305.
[3]. همان، ص 306.
[4] . سيد مهدي شمس الدين، ره توشه سالکان، قم، انتشارات قدس، 1373، چ 1، صص86-87 .
[5]. رحيم نوبهار، اعتکاف؛ سنتي محمدي، قم، مؤسسه عمران مساجد، 1376، چ 2، صص50 و 51.

برگرفته از : گلبرگ : تیر و مرداد 1387، شماره 100
منبع: http://www.hawzah.net

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد