چهل حدیث موضوعی از امام جواد(ع)
عدد چهل یکی از اعدادی است که جایگاه ویژهای در روایات دارد. در زمینه احادیث هم همیشه گردآوری ۴۰ حدیث از امامان معصوم (ع) جایگاه ویژهای داشته است.
۱. زیارت حضرت معصومه (س)
مَن زارَ قَبرَ عَمَّتی بِقُمَّ، فَلَهُ الجَنَّهُ.
هر کس قبر عمه ام (حضرت معصومه (س)) را در قم زیارت کند، بهشت پاداش اوست.
(کامل الزیارات، ص. ۵۳۶)
۲. ایمان به خدا
الثِّقَهُ بِاللّه ثَمَنٌ لِکُلِّ غالٍ و سُلَّمٌ إلی کُلِّ عالٍ.
اعتماد به خدا بهای هر چیز گرانبها و نردبانی به سوی هر بلندایی است.
(بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۶۴)
۳. نیت اعمال
القَصدُ إلَی اللّه تعالی بِالقُلُوبِ، أبلَغُ مِن إِتعابِ الجَوارِحِ بِالأعمالِ.
به دل آهنگ خدا داشتن برتر است تا خسته کردن جوارح به عبادت.
(تحف العقول، ص. 235)
۴. نیاز مومن
المُؤمِنُ یَحتاجُ إلی تَوفِیقٍ مِنَ اللّه ِ و واعِظٍ مِن نَفسِهِ و قَبولٍ مِمَّن یَنصَحُهُ.
مؤمن به توفیق از جانب خدا، پند دهندهای از درون خویش و پذیرش خیرخواهیِ آن که خیرخواه اوست، نیازمند است.
(تحف العقول، ص. ۴۵۷)
۵. صله رحم
مُلاقاهُ الإخوانِ نُشرَهٌ و تَلقیحٌ لِلعَقلِ و إن کانَ نَزرا قَلیلاًِ.
دیدار برادران مایه سلامتی و رشد عقل است، اگرچه بسیار اندک باشد.
(الأمالی، مفید، ص. ۳۲۹)
۶. اطمینان به افراد ناشناس
مَنِ انقَادَ إلَی الطُّمأ نینَهِ قَبلَ الخُبَرهِ فَقَد عَرَضَ نَفسَهُ لِلهَلَکَهِ و العاقِبَهِ المُتعِبَهِ.
هر که پیش از آزمودن، به کسی اطمینان کند، خود را در معرض هلاکت و فرجامی رنج آور قرار داده است.
(بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۶۴)
۷. مقابله با ستمگر
لا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَن رِضاهُ الجَورُ.
خشم کسی که خشنودی اش ستمگری است، به تو زیان نمیرساند.
(بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۳۸۰)
۸. توانگری
غِنَی المُؤمِنِ غِناهُ عَنِ النّاسِ.
توانگری مؤمن در بی نیازی از مردم است.
(بحارالانوار، ج. ۷۵، ص۱۰۹)
۹. پیروی از هوس
قَد عاداکَ مَن سَتَرَعَنکَ الرُّشدَ اتِّباعا لِما تَهواهُ.
آن که برای پیروی از هوس تو، راه پیشرفت را از تو پنهان کند، با تو دشمنی کرده است.
(بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۶۴)
۱۰. درس گرفتن از روزگار
الأیامُ تَهتِکُ لَکَ الأمرَ عَنِ الأسرارِ الکامِنَهِ.
روزگار رازهای نهان را بر تو آشکار میکند.
(بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۶۵)
۱۱. خدا بیناست
إعلَم أنَّکَ لَن تَخلُوَ مِن عَینِ اللّه ِ فَانظُر کَیفَ تَکُونُ.
بدان که از دید خداوند پنهان نیستی، پس بنگر چگونه ای.
(تحف العقول، ص. ۴۵۵)
۱۲. شراکت در کار زشت
مَنِ استَحسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ.
هر که کار زشتی را نیک بشمارد، در آن کار شریک است.
(بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۸۲)
۱۳. توکل بر غیر خدا
مَنِ انقَطَعَ إلی غَیرِ اللّه ِ وَ کَلَهُ اللّه ُ إلَیهِ.
آن که به غیر خداوند روی آورد، خداوند به همو واگذارش کند.
(بحارالانوار، ج. ۶۸، ص. ۱۵۵)
۱۴. پیروی از هوای نفس
مَن أطاعَ هَواهُ أعطی عَدُوَّهُ مُناهُ.
آن که از هوای نفس خود پیروی کند، آرزوی دشمنش را برآورده است.
(بحارالانوار، ج. ۶۷، ص. ۷۸)
۱۵. ریاکاری
لاتَکُن وَلِیّا لِلّهِ فِی العَلانِیَهِ، عَدُوّا لَهُ فِی السِّرِّ.
در ظاهر، دوست خدا و در باطن، دشمن خدا مباش.
(بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۳۶۵)
۱۶. تاخیر در توبه
تَأخیرُ التَّوبَهِ إغتِرارٌ.
تأخیر در توبه کردن فریب خوردن است.
(تحف العقول، ص. ۴۵۶)
۱۷. مدارا با مردم
مَن هَجَرَ المُداراهَ قارَبَهُ المَکرُوهُ.
آن که سازش و مدارا را ترک کند، ناگواری به او روی آورد.
(بحارالانوار، ج. ۶۸، ص. ۳۴۱)
۱۸. مهارت در کار
مَن لَم یَعرِفِ المَوارِدَ أعیَتْهُ المَصادِرُ.
کسی که راه ورود به کاری را نشناسد، راه برون شدن از آن درمانده اش میکند.
(بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۳۶۴)
۱۹. تواضع در مجالس
مَن رَضِیَ بِدونِ الشَّرَفِ مِنَ المَجلِسِ لَم یَزَلِ اللّه ُ و مَلائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیهِ حَتّی یَقومَ.
هر که از نشستن در پایین مجلس خرسند باشد، خدا و فرشتگانش پیوسته بر او درود میفرستند تا آن گاه که برخیزد.
(تحف العقول، ص. ۴۸۶)
۲۰. توجه به زیردستان
مَن رَضِیَ بِالعافِیَهِ مِمَّن دُونَهُ رُزِقَ السَّلامَهَ مِمَّن فَوقَهُ.
هر کس از عافیت زیردستانش خشنود باشد، از بالا دستش در امان میماند.
(تحف القعول، ص. ۵۴)
۲۱. انتظار فرج
أفضَلُ أعمالِ شیعَتِنَا انتِظارُ الفَرَجِ
برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج [ظهور امام زمان (عج)]است.
(کمال الدین، ص. ۳۷۷)
۲۲. توصیف اهل بیت
نَحنُ خُزّانُ اللّه ِ عَلی عِلمِهِ وغَیبِهِ وحِکمَتِهِ وأوصِیاءُ أنبِیائِهِ وعِبادٌ مُکرَمونَ.
ما گنجوران خداوندیم در علم و غیب و حکمت او و اوصیای پیامبرانش و بندگان ارجمند او هستیم.
(الثاقب فی المناقب: ۵۲۲ / ۴۵۵)
۲۳. توصیف اهل بیت
الحَمدُ للّهِِ الَّذی خَلَقَنا مِن نورِهِ بِیَدِهِ واصطَفانا مِن بَرِیَّتِهِ وجَعَلَنا اُمناءَهُ عَلی خَلقِهِ.
سپاس خدایی را که ما را با دست خود از نور خویش آفرید و از میان بندگانش ما را برگزید و ما را معتمدان در میان خلایقش قرار داد.
(دلائل الإمامه: ۳۸۴ / ۳۴۲، المناقب لابن شهرآشوب: ۴ / ۳۸۷)
۲۴. دعای امام جواد (ع) در قنوت
اللّهُمَّ أدِل لِأَولِیائِکَ مِن أعدائِکَ الظّالِمینَ… الَّذینَ… اتَّخَذوا _. اللّهُمَّ _. مالَکَ دُوَلاً وعِبادَکَ خَوَلاً وتَرَکُوا اللّهُمَّ عالَمَ أرضِکَ فی بَکماءَ عَمیاءَ ظَلماءَ مُدلَهِمَّهٍ، فَأَعیُنُهُم مَفتوحَهٌ وقُلوبُهُم عَمِیَهٌ ولَم تُبقِ لَهُمُ اللّهُمَّ عَلَیکَ مِن حُجَّهٍ. لَقَد حَذَّرتَ اللّهُمَّ عَذابَکَ وبَیَّنتَ نَکالَکَ ووَعَدتَ المُطیعینَ إحسانَکَ وقَدَّمتَ إلَیهِم بِالنُّذرِ، فَآمَنَت طائِفَهٌ، فَأَیِّدِ اللّهُمَّ الَّذینَ آمنَوا عَلی عَدُوِّکَ وعَدُوِّ أولِیائِکَ، فَأَصبَحوا ظاهِرینَ وإلَی الحَقِّ داعینَ ولِلإِمامِ المُنتَظَرِ القائِمِ بِالقِسطِ تابِعینَ.
بار خدایا، دوستانت را بر دشمنان ستمگرت پیروز گردان… همانان که… اموال تو را در میان خود دست به دست چرخاندند و بندگانت را به بردگی گرفتند و جهان سرزمین تو را، بار خدایا، در کری و کوری و تاریکی شدید رها کردند، چشمانشان باز است و دلهایشان کور و برای آنان، بار خدایا، بر تو حجتی نمانده است؛ بار خدایا، تو آنان را از عذاب خود بر حذر داشتی و کیفرت را برایشان روشن ساختی و به فرمانبرداران، وعده احسانت را دادی و پیشاپیش به آنان هشدار دادی، پس طایفهای ایمان آوردند _. بار خدایا، کسانی را که ایمان آوردند در برابر دشمن خود و دشمن دوستانت تأیید فرما _. و آشکار (و پیروز) گردیدند و دعوتگر به سوی حق شدند و پیروی از امام منتظر عدالت گستر را پیشه کردند.
(مهج الدعوات: ۶۰)
۲۵. شرایط دوست یابی
ثَلاثُ خِصالٍ تُجتَلبُ بِهِنَّ المَحَبَّهُ: الإِنصافُ فِی المُعاشَرَهِ، وَالمُؤاساهُ فِی الشِّدَّهِ وَالاِنطِواعِ، وَالرُّجوعُ إلی قَلبٍ سَلیمٍ.
با سه خصلت، دوستی را به دست میآورند: انصاف در معاشرت، همدردی [با دیگران]در خوشی و ناخوشی و داشتن قلبی پاک [از گناهان].
(کشف الغمّه: ۳ / ۱۳۹، بحار الأنوار: ۷۸ / ۸۲ / ۷۷)
۲۶. همنشینی با شرور
إیّاکَ و مُصاحَبَهَ الشِّرّیرِ؛ فَإِنَّهُ کَالسَّیفِ المَسلولِ؛ یَحسُنُ مَنظَرُهُ ویقَبُحُ أثَرُهُ.
از مصاحبت با شخص شریر بپرهیز، که، چون شمشیرِ برهنه است؛ منظره اش نیکو و اثر (زخم) آن زشت است.
(الدرّه الباهره: ۴۰، أعلام الدین: ۳۰۹ ولیس فیه «المسلول»، بحارالأنوار: ۷۴/۱۹۸/۳۴ و ج. ۷۸/۳۶۴/۵)
۲۷. علاقه به دنیا
أمّا هذِهِ الدُّنیا فَإِنّا فیها مُغتَرِفونَ ولکِن مَن کانَ هَواهُ هَوی صاحِبِهِ ودانَ بِدینِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَیثُ کانَ والآخِرَهُ هِیَ دارُ القَرارِ.
اما این دنیاست که ما از آن بهره گیرانیم؛ لیکن هرکه علاقه اش، همان علاقه دوستش باشد و به دین او گرای، هرجا که باشد، همراه او خواهد بود و آخرت، سرای ماندن است.
(تحف العقول: ۴۵۶، تنبیه الخواطر: ۱ / ۱۷، بحارالأنوار: ۷۸ / ۳۵۸ / ۱)
۲۸. توصیف ذوالکفل
بَعَثَ اللّهُ تعالی جَلَّ ذِکرُهُ مِائهَ ألفِ نَبیٍّ وأربَعهً وعِشرینَ ألفَ نَبیٍّ، المُرسَلونَ مِنهُم ثلاثُمِائهٍ وثلاثَهَ عَشَرَ رجُلاً، وإنّ ذا الکِفلِ مِنهُم صلواتُ اللّه ِ علَیهِم. وکانَ بَعدَ سُلیمانَ بنِ داوودَ علیه السلام، وکانَ یَقضی بینَ النّاسِ کما کانَ یَقضی داوودُ، ولَم یَغضَبْ إلّا للّه ِ عَزَّوجلَّ، وکانَ اسمُهُ عُویدیا، وهُو الّذی ذَکرَهُ اللّه ُ تعالی جَلّت عظَمتُهُ فی کِتابهِ حیثُ قالَ: «واذْکُرْ إسْماعیلَ والیَسَعَ وذا الکِفْلِ وکُلٌّ مِنَ الأخْیارِ».
خداوند متعال ۱۲۴ هزار پیغمبر فرستاد که ۳۱۳ نفر آنان مرسل بودند و ذوالکفل یکی از آن مرسلین (ع) میباشد. او بعد از سلیمان بن داوود (ع) میزیست و در میان مردم مانند داوود قضاوت میکرد و جز برای خداوند عزوجل خشم نگرفت. نامش عویدیا بود و او همان کسی است که خداوند متعال در کتاب خود از وی نام برده است، آنجا که میفرماید: «و یاد کن اسماعیل و یَسَع و ذوالکفل را که همه از نیکانند».
(قصص الأنبیاء: ۲۱۳/۲۷۷)
۲۹. مرگ
هُوالنَّومُ الّذی یأتیکُم کُلَّ لیلَهٍ إلّا أنّهُ طویلٌ مُدَّتُهُ لا یُنتَبَهُ مِنهُ إلّا یَومَ القیامَهِ، فمَن رأی فی نَومِهِ من أصنافِ الفَرَحِ ما لا یُقادِرُ قَدرَهُ ومِن أصنافِ الأهوالِ ما لا یُقادِرُ قَدرَهُ فکیفَ حالُ فَرِحٍ فی النَّومِ ووَجِلٍ فیهِ؟ هذا هُو المَوتُ، فاستَعِدُّوا لَهُ.
(مرگ) همان خوابی است که هر شب به سراغ شما میآید، جز اینکه مدتش طولانی است و انسان از این خواب بیدار نمیشود مگر در روز رستاخیز. پس، مرده کسی است که در خواب خود انواع شادیهای بی شمار و انواع ترس و وحشتهایی که قادر به شمارش آنها نیست را میبیند. حال [بنگر]چگونه است حال آن کسی که در خواب شاد است و آن کسی که در خواب دچار ترس و هراس است؟ این است مرگ؛ پس خود را برای آن آماده سازید.
(معانی الأخبار: ۲۸۹/۵)
۳۰. انواع فضائل
الفَضائلُ أربَعهُ أجناسٍ: أحَدُها: الحِکمَهُ وقِوامُها فی الفِکرَهِ والثانی: العِفَّهُ وقِوامُها فی الشَّهوَهِ والثالثُ: القُوَّهُ وقِوامُها فی الغَضَبِ والرابِعُ: العَدلُ وقِوامُهُ فی اعتِدالِ قُوَی النفسِ.
فضیلتها چهار گونه اند: اول، حکمت که جانمایه آن اندیشه است. دوم، عفت که جانمایه اش شهوت است. سوم، قدرت که جانمایه اش خشم است و چهارم، عدل که قوام آن در اعتدال قوای نفسانی است.
(کشف الغمّه: ۳/۱۳۸)
۳۱. شاهد بودن بر کاری
مَن شَهِدَ أمرا فکَرِهَهُ کانَ کمَن غابَعَنهُ، ومَن غابَ عَن أمرٍ فرَضِیَهُ کانَ کمَن شَهِدَهُ.
کسی که شاهد کاری باشد و آن را ناخوش بدارد مانند کسی است که شاهد آن نبوده است و کسی که شاهد کاری نباشد، اما به آن راضی باشد، مانند کسی است که شاهد آن بوده است.
(تحف العقول: ۴۵۶)
۳۲. انجام کار نیک
أهلُ المَعروفِ إلَی اصطِناعِه أحوَجُ مِن أهلِ الحاجَهِ إلَیهِ؛ لأِنَّ لَهُم أجرَهُ وفَخرَهُ وذِکرَهُ، فمَهما اصطَنَعَ الرَّجُلُ مِن مَعروفٍ فإنَّما یَبدأ فیهِ بِنَفسِهِ، فلا یَطلُبَنَّ شُکرَ ما صَنَعَ إلی نَفسِهِ مِن غَیرِهِ.
نیکوکاران به نیکی کردن نیازمندترند تا کسانی که به آن نیازمندند؛ زیرا پاداش و افتخار و نیک نامی اش از آنِ آنهاست. بنابراین، آدمی هر خوبی که کند، نخست به خود کرده است. پس، نباید به خاطر کار خوبی که به خود کرده از دیگران سپاسگزاری بخواهد.
(کشف الغمّه: ۳/۱۳۷)
۳۳. برترین عبادتها
أفضَلُ العِبادَهِ الإخلاصُ.
برترین عبادت، اخلاص است.
(تنبیه الخواطر: ۲/۱۰۹)
۳۴. گوش دادن به سخن دیگران
مَن أصغی إلی ناطِقٍ فقَدعَبَدَهُ، فإن کانَ النّاطِقُ یُؤَدّی عَنِ اللّه ِ. عَزَّوجلَّ فقَد عَبَدَ اللّه َ وإن کانَ النّاطِقُ یُؤَدّی عنِ الشَّیطانِ فقَد عَبَدَ الشَّیطانَ.
هرکه به گویندهای گوش سپارد، او را بندگی کرده است؛ اگر آن گوینده از خداوند عزوجل بگوید شنونده خدا را عبادت کرده و اگر از طرف شیطان بگوید شیطان را عبادت کرده باشد.
(الکافی: ۶/۴۳۴/۲۴)
۳۵. صبر در مصیبتها
الصَّبرُ عَلَی المُصیبَهِ، مُصیبَهٌ عَلَی الشامِتِ بها.
صبر کردن بر مصیبت، مصیبتی است برای آن که از گرفتاری مصیبت دیده، شاد میشود.
(کشف الغمّه: ۳/۱۳۹)
۳۶. خیانت در امانت
کَفی بالمَرءِ خِیانَهً أنْ یکونَ أمینا للخَوَنَهِ.
در خیانتکاری مرد همین بس که امانتدار خیانتکاران باشد.
(بحارالأنوار: ۷۸/۳۶۴/۴)
۳۷. دل کندن از دنیا
أوْحی اللّه ُ إلی بعضِ الأنبیاءِ:أمّا زُهدُکَ فی الدُّنیا فَتُعَجِّلُکَ الرّاحَهَ، وأمّا انْقِطاعُکَ إلَیَّ فیُعَزّزُکَ بِی، ولکنْ هَل عادَیْتَ لی عَدُوّا ووالَیْتَ لی وَلیّا؟
خداوند به یکی از پیامبران وحی فرمود: دل برکندن تو از دنیا مایه آسودگی زودرس خود تو و دل بستن تو به من موجب ارجمندی تو نزد من است. لیکن آیا به خاطر من با کسی دشمنی ورزیدهای و از بهر من با کسی دوستی کرده ای؟
(تحف العقول: ۴۵۵)
۳۸. چگونگی بیعت زنان با پیامبر (ص)
کانتْ مُبایَعهُ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله النِّساءَ أنْ یَغْمِسَ یَدَهُ فی إناءٍ فیهِ ماءٌ ثُمّ یُخرِجُها، وتَغمِسَ النِّساءُ بأیْدیهِنَّ فی ذلکَ الإناءِ بالإقْرارِ والإیمانِ باللّهِ والتّصدیقِ برسولِهِ.
بیعت پیامبر خدا با زنان بدین گونه بود که دستش را در ظرف آبی فرو میبرد و بیرون میآورد و زنان نیز با اظهار اقرار و ایمان به خدا و تصدیق پیامبرش دستان خود را در آن فرو میبردند.
(تحف العقول: ۴۵۷)
۳۹. تعیین جانشین
إنّ الإمامَ بَعدی ابْنِی علیٌّ، أمرُهُ أمری وقَولُهُ قَولی وطاعَتُهُ طاعَتی والإمامهُ بعدَهُ فی ابنِهِ الحسنِ.
امامِ پس از من فرزندم علی است؛ فرمان او فرمان من است، سخن او سخن من و اطاعت از او اطاعت از من؛ و پس از او امامت به فرزندش حسن میرسد.
(بحارالأنوار: ۵۰ / ۱۱۸ / ۱)
۴۰. شکر نعمت
نِعْمَهٌ لاتُشْکَرُ، کَسَیِّئَهٍ لاتُغْفَرُ.
نعمتی که سپاسگزاری نشود، مانند گناهی است که آمرزیده نشود.
(أعلام الدین، ص. ۳۰۹)
منبع: سایت ستاره