1. حدیث ثقلین از طریق اهل سنت و شیعه به طور متواتر نقل شده است، از جمله کسانی که این حدیث را گزارش کرده جابر بن عبد الله است.
امام باقر(ع) میفرماید: نزد جابر بن عبد اللَّه رفتم و گفتم مرا از حجة الوداع خبر ده، جابر ضمن بیان حدیثی طولانى، گفت که رسول خدا(ص) فرمود: به راستى من در میان شما چیزى به جا میگذارم که بعد از من تا زمانی که بدان تمسک میجوئید هرگز گمراه نمیشوید؛ کتاب خدا و عترت و اهل بیتم، سپس سه بار فرمود خدایا گواه باش.[1]
اگرچه جابر بن عبد الله نیز از جمله کسانی است که حدیث ثقلین را گزارش کرده، امّا این حدیث به نام حدیث جابر شهرت ندارد، بلکه حدیث جابر خبری است که در اثبات مبانی تشیّع بدان استناد میشود.
2. جابر بن عبد اللَّه انصاریّ میگوید: خدمت حضرت فاطمه(س) مشرّف شدم، در مقابل حضرت لوحى قرار داشت که نورانیّت آن، نزدیک بود چشمم را کور کند، در آن لوح، دوازده اسم دیده مىشد، سه اسم در روى لوح، سه اسم، پشت آن و سه اسم در آخر آن و سه اسم در کنار آن، آنها را شمردم، دوازده نام بود. پرسیدم: اینها اسامى چه کسانى است؟ فرمودند: اینها اسامی اوصیاء است، اوّلین آنها پسر عمویم و یازده نفر دیگر، از فرزندان من هستند که آخرین آنها «قائم» است. جابر ادامه داد: در سه موضع از آن لوح نام «محمّد»، و در چهار موضع از آن نام «علىّ» دیده مىشد.[2]
با توجه به این دو حدیثی که بیان شد، تفاوت بین حدیث ثقلین و حدیث جابر روشن میشود؛ زیرا حدیث اول به حدیث ثقلین شهرت دارد، امّا حدیث دوم به حدیث جابر.
امام باقر(ع) میفرماید: نزد جابر بن عبد اللَّه رفتم و گفتم مرا از حجة الوداع خبر ده، جابر ضمن بیان حدیثی طولانى، گفت که رسول خدا(ص) فرمود: به راستى من در میان شما چیزى به جا میگذارم که بعد از من تا زمانی که بدان تمسک میجوئید هرگز گمراه نمیشوید؛ کتاب خدا و عترت و اهل بیتم، سپس سه بار فرمود خدایا گواه باش.[1]
اگرچه جابر بن عبد الله نیز از جمله کسانی است که حدیث ثقلین را گزارش کرده، امّا این حدیث به نام حدیث جابر شهرت ندارد، بلکه حدیث جابر خبری است که در اثبات مبانی تشیّع بدان استناد میشود.
2. جابر بن عبد اللَّه انصاریّ میگوید: خدمت حضرت فاطمه(س) مشرّف شدم، در مقابل حضرت لوحى قرار داشت که نورانیّت آن، نزدیک بود چشمم را کور کند، در آن لوح، دوازده اسم دیده مىشد، سه اسم در روى لوح، سه اسم، پشت آن و سه اسم در آخر آن و سه اسم در کنار آن، آنها را شمردم، دوازده نام بود. پرسیدم: اینها اسامى چه کسانى است؟ فرمودند: اینها اسامی اوصیاء است، اوّلین آنها پسر عمویم و یازده نفر دیگر، از فرزندان من هستند که آخرین آنها «قائم» است. جابر ادامه داد: در سه موضع از آن لوح نام «محمّد»، و در چهار موضع از آن نام «علىّ» دیده مىشد.[2]
با توجه به این دو حدیثی که بیان شد، تفاوت بین حدیث ثقلین و حدیث جابر روشن میشود؛ زیرا حدیث اول به حدیث ثقلین شهرت دارد، امّا حدیث دوم به حدیث جابر.