الف ) عوامل خارجي: «ماهيت امپرياليستي آمريكا»
ايران تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي, تحت سلطه كامل آمريكا قرار داشت. در آن زمان ايران از سه جهت براي آمريكا حايز اهميت بود:
1 ـ وجود منابع غني انرژي همچون نفت و گاز و ساير منابع زير زميني در ايران
2 ـ موقعيت ويژه جغرافيايي ـ استراتژيكي ايران:
ايران علاوه بر آن كه خود داراي منابع بسيار غني انرژي بود، از طرف شمال, مرزي طولاني با بزرگترين رقيب سرمايه داري يعني «كمونيسم» داشت و از طرف جنوب به خليج فارس و تنگه هرمز منتهي مي شد. منطقه اي كه حداقل نيمي از انرژي مورد نياز كشورهاي صنعتي و اروپايي از آن عبور مي كرد, تحت نظارت و كنترل ايران قرار داشت. نيكسون رئيس جمهور اسبق آمريكا، به هنگام ديدار رسمي محمد رضا از آمريكا، با تاكيد بر اهميت ايران براي آمريكا گفته بود:«ايران در منطقه اي واقع شده است كه نسبت به جميع مناطق جهان كه صلح در آن ها تهديد مي شود جنبه مركزيت اساسي دارد و به همين جهت حايز اهميت ويژه اي است.»[1]رژيم حاكم بر ايران در زمان شاه بطور كامل در خدمت آمريكا و گوش به فرمان غرب بوده دستگاه نظامي ايران حافظ منافع آمريكا در منطقه و ايفاگر نقش ژندارمي آمريكا در خليج فارس را بر عهده داشت. اين كشور عملاً به مركز توطئه عليه ملتها و جنبش هاي آزاديبخش و پايگاه جاسوسي عليه آنها و شوروي تبديل شده بود و ….
ب) عوامل داخلي؛ مهم ترين عوامل داخلي را بايد در ويژگي هاي خاص جمهوري ايران دانست . از بارزترين اين ويژگي ها ـ علاوه بر امتيازات خاص جغرافيايي و موقعيت حساس استراتژيكي ايران ـ خصلت استكبار ستيزي نظام جمهوري اسلامي است كه دشمني آمريكا عليه اين كشور را بر انگيخته است. رهبر معظم انقلاب حضرت آية الله خامنه اي در ديداري كه با كار گزاران كنگره عظيم حج در فروردين 1374 داشتند تأكيد كردند:
«اگر جمهوري اسلامي شعارهاي اسلامي هم مي داد, نماز و دعا و عبادت و قرآن را هم گرامي مي داشت اما در مقابل استكبار سينه سپر نمي كرد و هر چه آنها مي گفتند اجرا مي كرد , هيچ كاري با او نداشتند.»
ايشان در فرازي ديگر ضمن تمايز قايل شدن ميان اسلام ناب محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ با غير آن, اين ويژگي را از نشانه هاي اسلام ناب محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ دانسته و تاكيد مي كنند كه دشمني غرب و آمريكا با اسلام ناب محمدي است:
«دو نوع اسلام وجود دارد كه شايد بعضي از ظواهر اين دو با هم شبيه باشند اما روح و جهت گيري آنها يكسان نيستند: يكي اسلام حقيقي و قرآني و ناب محمدي است يعني همان اسلامي كه پيرامون خود را به وضع جديدي از زندگي دعوت مي كند و در خدمت صاحبان قدرت و رؤساي شرق و غرب قرار نمي گيرد. ديگري همان اسلامي است كه ظواهر و اسم اسلام را دارد اما به آساني در خدمت آمريكا و غرب و شرق قرار مي گيرد ….»[2]بديهي است داعيه نظام نظام جمهوري اسلامي مبني بر دفاع از اسلام ناب محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ مهم ترين دليل دشمني و خصومت پايان ناپذير قدرت هاي سلطه گر و در رأس آنان آمريكا با اين نظام مي باشد. استكبار گرچه براي ابراز دشمني خود به بهانه ها ي متعددي چون دفاع از حقوق بشر , مبارزه با تروريسم و …. توسل مي جويد لكن كاملاً آشكار است كه دليل اصلي آنان همان اسلامي بودن انقلاب و دفاع از مباني حقه اسلام ناب محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ است. از طرف ديگر اگر اين ويژگي فقط اختصاص به جمهوري اسلامي داشت و اثرات آن از چار چوب مرزهاي ايران فراتر نمي رفت, تا اين حد وحشت استكبار را بر نمي انگيخت. اما آنان خوب مي دانند كه پيام انقلاب اسلامي هرگز محدود به حدود جغرافيايي ايران نمي ماند و آزاديخواهان جهان در هر نقطه از عالم با الگو گرفتن از حركت آزاديخواهانه انقلاب اسلامي عليه سلطه استكبار قيام مي كنند و اين نكته اي است كه دشمني و خصومت استكبار را عليه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بيش از پيش بر انگيخته است .
نتيجه گيري : با توجه به ماهيت استكباري آمريكا و ويژگي هاي خاص جمهوري اسلامي ايران كه همواره با سلطه استكبار در ستيز است، مي توان به دلايل دشمني آمريكا با ايران و تنگ تر نمودن حلقه محاصره عليه نظام جمهوري اسلامي پي برد. آمريكا كه تا پيش از انقلاب اسلامي بر عرصه هاي مختلف فرهنگي, اقتصادي, نظامي و سياسي ايران سلطه و نفوذ فراوان داشت، با قيام گسترده مردمي عليه اين سلطه طلبي مواجه شد و به يكباره تمامي منافع نا مشروع خود را در معرض خطر و نابودي يافت. ملت ايران كه از دخالت هاي مكرر امپرياليسم آمريكا در ايران و ظلم هاي رژيم دست نشانده پهلوي و مورد حمايت غرب در اين كشور به ستوه آمده بود, با انقلابي گسترده بر اين سلطه استعماري پايان داد. از سوي ديگر به لحاظ وضعيت خاص ايران و برخورداري اين كشور از موقعيت هاي حساس و استراتژيك فراوان و نيز قابليت تاثيرگذاري بر ملت هاي منطقه و جهان, آمريكا به راحتي نمي توانست از كنار اين واقعه بگذرد. دركنار اين مسائل بايد اضافه نمود كه آمريكا منافع حياتي خود را در منطقه به بقاي رژيم اشغالگر قدس و سلطه و منابع انرژي مي داند و اين امر بدون وجود رژيم هايي دست نشانده در اين منطقه حساس دست يافتني نيست. و به اين ترتيب در حالي كه جمهوري اسلامي ايران با ويژگي استكبار ستيزانه خود مهم ترين دشمن رژيم اشغالگر قدس و تهديد كننده منافع نا مشروع آمريكاست, مي توان به دلايل تلاش آمريكا در محاصره كامل نظام جمهوري اسلامي ايران و زير نظر گرفتن تمام تحركات و عملكردهاي اين نظام مقدس پي برد .
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مارك گازوريوسفكي، سياست خارجي آمريكا و شاه، فريدون كاظمي، تهران، نشر مركز 1371.
2. يوسف ترابي، روابط ايران و آمريكا، نشر عروج، 1379.
3. موسسه فرهنگي قدر ولايت، مذاكره با آمريكا، ماهيت و عملكرد آمريكا، 1378.
پي نوشت ها:
[1] . چرا آمريكا ايران را مسلح كرد, بي نا, بي تا, انتشارات 15خرداد, ص 46.
[2] . حديث ولايت, ج3, ص11 ـ 12.