خانه » همه » مذهبی » چه دليلي وجود دارد که الزاما امامت بايد در حضرت ولي عصر ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ خاتمه پيدا کند و نبايد امامي بعد از ايشان وجود داشته باشد؟ آيا عادلانه و حکيمانه است؟ چرا؟

چه دليلي وجود دارد که الزاما امامت بايد در حضرت ولي عصر ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ خاتمه پيدا کند و نبايد امامي بعد از ايشان وجود داشته باشد؟ آيا عادلانه و حکيمانه است؟ چرا؟

سوال به شکل کلي و مبهم مطرح شده است به گونه اي که دو احتمال در آن داده مي شود، براي اين که جواب وافي و کامل به آن بدهيم هر دو احتمال آن را مطرح نموده و به هر کدام به طور جداگانه پاسخ مي دهيم:
الف. ممکن است مقصود از سئوال مورد نظر اين باشد که چرا امامت و رشته آن به امام دوازدهم ـ عليه السلام ـ ختم شد، به اين معنا که چرا امام مهدي ـ عليه السلام ـ مثل بقيه امامان امامت اش سير طبيعي پيدا نکرد و بعد از او امام ديگر نيامد تا بحث غيبت و محروميت مردم در طول تاريخ پيش نيايد؟ زيرا وقتي سلسله امامت به يک نفر خاتمه پيدا نکند و طبق معمول بعد از اين که امامي شهيد مي شود و يا رحلت مي کند امام ديگري جايش را مي گيرد، مردم براي هميشه از حضور امام و حجت خدا بهره مند مي گردند؟!
ب. ممکن است مقصود از سئوال مورد نظر اين باشد که چرا بعد از دوران امامت امام زمان ـ عليه السلام ـ بعد از ظهور امام ديگري نيست و امامت با حکومت آن بزرگوار بعد از ظهور پايان مي يابد؟!
در پاسخ به احتمال اول که ظاهراً مقصود هم همين باشد، بايد گفت: مناصب و مقاماتي که انسان ها به طور کلي ممکن است به آن ها دست يابند، بر اساس يک محاسبه دقيق مي باشد که ممکن است خيلي از اسرار و حکمت هاي آن از ما پنهان باشد و يا لا اقل نسبت به آن بي توجه هستيم. در اين که افراد در هر قسمتي از زندگي و در مسائل مختلف آن به اندازه استعداد، لياقت و ظرفيت وجودي خودش بروز و ظهور مي کنند جاي هيچ گونه  ترديدي وجود ندارد و واقعيت هاي خارجي در اجتماعات شاهد اين مدعا است، همه به وضوح مي بينيم که منصب ها و مقامات موقت در اداره امور مردم در يک کشور و حتي يک استان و شهرستان به افرادي واگذار مي گردد که توان اداره يک مملکت و يا شهر و محله را دارند و اساس اداره و مديريت زندگي بشر و حتي در بعضي حيوانات بر همين بنا استوار است که در واگذاري هر پست و مديريتي توانايي و استعداد اشخاص در نظر گرفته مي شود.
در خصوص امامت که از مهم ترين شئوون زندگي بشر در بخش هاي مختلف مربوط به دين و دنياي انسان ها  است، لحاظ و رعايت اين اصل يعني شايستگي و دارا بودن اوصاف رهبري و پيشوائي انسان ها بيش از هر چيزي ديگر ضروري و لازم است. مسلما کساني مي توانند به مقام امامت و رهبري جوامع بشري آن هم در بالاترين حد آن که مقام خليفة اللهي  است برسند که داراي اوصاف و خصوصيات و ويژگي هاي فوق العاده باشند که ديگران فاقد آن هستند و اين اوصاف و شايستگي را خداوند متعال بر اساس علم ازلي خود به همه امور مي داند و لذا بر اساس حکمت و مصلحت ربوبي که برخاسته از علم ازلي او به امور است به بعضي از افراد واگذار فرموده است و اين که به کساني ديگر واگذار نکرده، قطعا شايستگي و ظرفيت آن مقام را نداشته اند و اينکه عده انبياء و اوصياء خصوصاً امامان ـ عليهم السلام ـ مشخص و محدود اند، قطعا به خاطر محدوديت افراد شايسته و صالح که بتوانند به اين مقامات برسند مي باشد و در واقع اين که رسول مکرم اسلام در جاهاي متعدد و در زمان هاي مختلف مي فرمود: «… امامان بعد از من دوازده نفراند که نه نفر آن ها از فرزندان حسين اند که خداوند علم مرا به آن ها عطا فرموده و فهم مرا، پس واي بر کساني که با آن ها بغض و عداوت بورزند.»[1] به اين معنا است که افراد شايسته براي امامت که خداوند آن ها را بر اساس لياقت و شايستگي به رهبري مردم بعد از من انتخاب کرده است دوازده  نفر هستند، زيرا ممکن است خيلي کساني پيدا بشوند که ادعاي امامت بکنند و يا عده اي آن ها را امام بپندارند و يا شبهه بکنند که چرا امام نشدند و يا امامت چرا محدود به عده خاصي شده اند، که در حقيقت شايستگي براي اين مقام را نداشته و ندارند و لذا نمي توانند امام باشند.
اما اگر مقصود از سوال مورد نظر احتمال دوم باشد که بعيد به نظر مي رسد، در پاسخ آن بايد گفت که: بر اساس روايات، بعد از ظهور امام زمان ـ عليه السلام ـ بحث رجعت ائمه طاهرين ـ عليهم السلام ـ مطرح است و همه امامان و يا بعضي از آن بزرگواران رجعت خواهند فرمود و امامت و حکومت مي کنند. و لذا با اين وضعيت ديگر سئوال مورد نظر جايي ندارد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. امامت و رهبري، شهيد مطهري.
2. امامت، آيه الله مکارم شيرازي.
 
پي نوشت:
[1]. منتخب الاثر، آيت الله صافي گلپايگاني، ص 72، حديث 18.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد