در تعريف «دين» بين دانشمندان، اختلاف وجود دارد و تا كنون تعريف جامع و مانعي براي دين پيدا نشده است. حال اگر دين را به معناي «اعتقاد به يك امر قدسي»[1] بگيريم يا آن را «ايمان به موجودات روحاني»[2] تعريف كنيم، ميتوانيم ادعا كنيم كه آئين «شينتو» هم يك دين است. با اين همه نميتوان آن را جزو اديان آسماني دانست، بلكه بايد آن را نوعي «آنيميسم»[3] به شمار آورد.
«واژه شينتو مركب از دو كلمه «شين» به معني روانهاي نيك و «تائو» به معني راه و روش است … و روي هم رفته شينتويي به معني «راه روانهاي نيك» ميباشد.»[4]شينتو كه نام مذهب بومي كشور ژاپن است، در آغاز ديني كه مبتني بر اصول و فروع كلامي باشد، نبود، بلكه بعدها داراي مبادي اساسي شده است[5] و دو ويژگي مهم يعني حبّ وطن و اطاعت بيچون و چرا از امپراطور، اساس آن را تشكيل ميدهد.
آيين شينتو در طول تاريخ سه جلوه و نمود پيدا كرده است.
1 . شينتوي قديم.
2 . شينتوي تركيبي (ريوبو) كه تركيبي از آيين بومي و قديم شينتو و آيين بودايي بود و بعدها وارد ژاپن شده و در قرن هشتم ميلادي با تركيب اين دو آيين، آيين «ريوبو» به وجود آمد.[6]3 . شينتوي جديد: در قرن نوزدهم بعد از تصويب قانون اساسي ژاپن اسطوره قديمي شينتو دوباره احيا شد[7] و سعي شد عناصر بودايي از آن زدوده شود و از اين پس بود كه آيين شينتو به دو گونه نمود پيدا كرد.
الف) شينتوي دولتي و رسمي كه از آن تعبير به «ژينژا ـ شينتو» ميشود.
ب) شينتوي عمومي و ملي كه از آن تعبير به «كيوها ـ شينتو» ميشود.
با توجه به مطالب پيش گفته معلوم شد كه آيين شينتو چارچوب مشخص و معيني ندارد و نقد آن براساس قواعد كلامي متداول در ميان اديان ابراهيمي مشكل مينمايد. با اين همه ميتوان نقدهاي كلي بر اين آيين را در موارد زير خلاصه كرد:
1 . فقدان اصول و فروع كلامي:
آيين شينتو مجموعهاي از اوهام ديرين درباره آلهه متعدد كشور ژاپن ميباشد و فاقد اصول و فروع كلامي است[8] به همين دليل به سادگي تغيير شكل داده و بر هيچ اصل اصيلي استوار نميماند به طوري كه در طول تاريخ بارها تغيير شكل و روش داده است. به عنوان مثال به محض رودررويي با آيين بودا به شدت تحت تأثير آن واقع شده و در آن منحل شد.[9] و در دورههاي اخير نيز كه با تمدن غرب مرتبط شده در زير سايه فرهنگ غرب كاسه داغتر از آش و به قول غربيها كاتوليكتر از پاپ شده و سمبلي براي فرهنگ و تمدن غرب گشته است و همة اينها بدان دليل است كه آيين شينتويي هيچ بنيانگذار تاريخي، متون مقدس ديني و يا اصول جزمي و … ندارد.[10]2 . نژادپرستي
پايه اصلي آيين شينتو، الهي دانستن سرزمين ژاپن و ساكنين آن ميباشد. آنان فرمانروايان خود را بلاواسطه فرزند خداي آفتاب، آماتراسو، ميدانند و معتقدند همه آن جزاير و مردم آن مبدأ و منشأ الهي علوي دارند.[11] از همين رو اين آيين و مؤمنين به آن دچار نژادپرستي افراطي شدهاند. و ساير نژادها را به هيچ ميانگارند. «موتوري» يكي از دانشمندان آيين شينتو ميگويد: «هيچ خلقي در شأن و منزلت برابر با ژاپنيها نميباشد.. و ديگران بايد همه دون مقام او قرار گيرند»[12] 3 . طبيعت پرستي و روحپرستي.
آيين شينتو دچار نوعي طبيعتپرستي و «آنيميسم» است و براي هر يك از مظاهر طبيعت، الههاي متصور بوده و آنها را ميپرستد. الهههايي چون «آماتراسو» يعني الهه خورشيد يا «تسوكي ـ يومي» يعني خداي قمر و همچنين «سوسا ـ نو ـ وو» خداي طوفان و… از جمله صدها خدايي است كه مورد پرستش مؤمنين به آيين شينتو واقع ميشود.
از ديدگاه آيين شينتو، ارواح مردگان همگي قابل پرستش هستند و ارواحپرستي جزو اصول اين آيين ميباشد و به قول يكي از بزرگان اين آيين در مملكت ژاپن خدايان، همان نياكان ميباشند. وي ميگويد: «هر چند در كشور ما هنوز تا حدي عبادت حيوانات و جمادات و اشجار و جبال نيز معمول است، ولي خداياني كه در محراب شينتو عبادت ميشوند فقط نياكان مقدس مايند كه آنها را مانند خدا ميپرستيم»[13] آيين شينتو مانند ساير اديان ابتدايي «توتم» و «تابو»ي فراوان دارد. وحتي فِتيشيسم يعني احترام به يك شي مادي كه نيرويي جادويي در آن نهفته است، رواج كامل دارد. «سحر و جادو و احترام به تابوها و ايمان به مبادي بسيار ساده ديني درهم آميخته و در آن جامعه بدوي ريشه و رسوخ پيدا كرده است از آن جمله جانور روباه نزد ايشان رسول خدايان علوي شمرده ميشده و مورد پرستش بوده است همچنين تير و كمان را «فتيش» مقدس دانسته و آن را مانند مظهر خدايان عبادت ميكردهاند».[14] هنوز مهمترين جشنهاي ژاپنيها به نام «عيد خرس» معروف است،[15] چرا كه خرس نيز از تابوهاي آنان به شمار ميآيد.
4. تعدد خدايان
آيين شينتو تفسيري عقلي براي توضيح مبدأ عالم و انسان و همچنين عاقبت و معاد او ندارد و سعي ميكند همه چيز را با افسانههاي اساطيري پاسخ گويد. توحيد كه اصل شناخته شده اديان آسماني است، جايگاهي در اين آيين ندارد و از كثرت خدايان ميتوان آيين شينتو را آيين هزاران خدا ناميد. «عدد خدايان آن قوم (ژاپن) ازحد شمار و حساب بيرون است و از آنجاست كه از ديرباز ژاپنيان باستاني كشور خود را سرزمين خدايان، نام نهادهاند و عدد آنها را به هشتاد گروه و بعد به هشتصد گروه و هر گروه شامل هزاران خدا به حساب آوردهاند»[16] و گاهي ادعا ميشود ژاپن سرزمين مادري هشت ميليون خدا ميباشد.[17] و البته معلوم نيست با كدام دليل عقلي و منطق استواري، ميتوان اين همه خدا را پرستش كرد و قصههاي كودكانه را به نام دين بر مردم القاء كرد.
6. انعطاف و تأويلپذيري
به خاطر مطالبي كه در مورد اوهامپرستي، طبيعتپرستي و اصول و فروع كلامي نداشتن آيين شينتو گفته شده، معلوم شد كه اين آيين نميتواند منطق استواري براي دفاع از خود داشته باشد و در مقابل منطق اديان ديگر چارهاي جز انعطاف ندارد. اين آيين خيلي بيش از اندازه منعطف و تأويلپذير است و هر گونه تأويلي ولو با اختلاف صد و هشتاد درجه با اصل آيين را ميپذيرد. به همين دليل بعد از جنگ جهاني دوم آنگاه كه دولت ژاپن حمايت رسمي خود را از آيين شينتو به عنوان دين دولتي قطع كرد. اين دين در مدت كوتاهي يعني در عرض چند دهه به بيش از هشتصد فرقه تقسيم شد كه هر فرقهاي تفسيري خاص از آيين شينتو، ارايه ميدادند[18] و هر كدام داراي عقايد و رسوم جداگانه و متباين و متضادي با هم بودند.
در نهايت ميتوان چنين گفت كه «شينتو» آييني است ابتدايي كه تنها به عنوان يك باستانشناس ميتوان به تحليل و بررسي آن پرداخت و در مقابل اديان خاورميانه، دين ناميدن اين آيين دور از انصاف است و بايد آن را مجموعهاي از پيشينه اساطيري مردمي دانست كه امروزه به يمن رشد اقتصادي رنگ و لعابي به خود گرفته است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . رساله در تاريخ اديان، ميرچا الياده، ترجمه جلال ستاري.
2 . آشنايي با تاريخ اديان، دكتر غلامعلي آريا.
3 . تاريخ جامع اديان، جان بيناس، ترجمه علي اصغر حكمت.
4 . آشنايي با اديان بزرگ، حسين توفيقي.
پي نوشت ها:
[1] . توفيقي، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، انتشارات سمت، چاپ اول، 1379 هـ . ش، ص 13.
[2] . همان.
[3] . آنيميسم به معناي مقدس دانستن اشياء است.
[4] . آريا، غلامعلي، آشنايي با تاريخ اديان، انتشارات پايا، چاپ سوم، 1379، هـ . ش، ص 43.
[5] . بيناس، جان، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامي، چاپ پنجم، 1370، ص 421.
[6] . آشنايي با اديان بزرگ، ص 59.
[7] . تاريخ جامع اديان، ص 433.
[8] . همان، ص 421.
[9] . آشنايي با اديان بزرگ، ص 59.
[10] . وير، رابرت، جهان مذهبي، (اديان در جوامع امروز)، ترجمه عبدالرحيم گواهي، تهران، انتشارات نشر و فرهنگ اسلامي، چاپ دوم، 1378، ص 533.
[11] . تاريخ جامع اديان، ص 424.
[12] . همان، ص 431.
[13] . همان، ص 435.
[14] . همان، ص 426.
[15] . آريا، غلامعلي، آشنايي با تاريخ اديان، انتشارات پايا، چاپ سوم، 1379، ص 42.
[16] . تاريخ جامع اديان،ص 424 و 425.
[17] . جهان مذهبي (اديان در جوامع امروز) ص 539.
[18] . تاريخ جامع اديان، ص 444.