خانه » همه » مذهبی » چه کنیم تا در عبادت دچار غرور نشویم؟

چه کنیم تا در عبادت دچار غرور نشویم؟

اگر عبادات ما همراه با معرفت کامل و قصد اخلاص انجام شود بدون تردید اینگونه عبادات در کمال انسان مؤثر است و سبب نجات انسان از گمراهی است.
نکته مهم آن است که اسلام یک مجموعه به هم پیوسته است که باید به کلیت آن عمل شود یعنی ابعاد اعتقادی، عملی، اخلاقی و… اگر در کنار عبادت حدود الهی هم محترم شمرده شود و از گناهان پرهیز گردد این عبادت نجات بخش است ولی اگر عبادات آگاهانه و آن طور که دین مقرر کرده نباشد یا در کنار آن به سایر برنامه های اسلام توجهی نشود این عبادت گرفتار موانع می شود و سبب گمراهی می شود. خودسازی و مراقبت دائم و افزایش آگاهی و معرفت دینی و عرضه کردن افکار و عقاید بر قرآن و افراد اسلام شناس کاری لازم و ضروری است.
از سؤال شما اینگونه برداشت کردیم که شما از آسیب های عبادت و آفاتی که ممکن است آن را بی خاصیت نماید نگرانی دارید، بنابراین مطلبی را تحت عنوان آفات عبادت انتخاب نموده ایم که امید است مفید باشد.
آفات عبادت
شیطان ، این دشمن قسم خورده و دیرینه انسان ، که همواره در کمین انسان است تا عبادت هایش را تباه و بی نتیجه سازد، از این راه ها برای فاسد کردن و باطل نمودن عبادات ما وارد می شود:1
ریا
کسی که نه برای خدا، بلکه برای جلب نظر مردم یا رسیدن به موقعیّت و شهرت ، عبادت می کند، او گرفتار دام شیطان است و عباداتش به هدر می رود. این اخلال در عبادت ، توسّط شیطان حتّی گاهی پیش از عمل هم ، در نیّت پدید می آید و از ((قصد قربت )) باز می دارد.2
عجب
شیطان انسان را در حین عبادت ، به خودپسندی و مهم دانستن عبادت ها می کشد، و اگر کار، با نام و برای خدا هم شروع شده باشد، در نیمه راه ، شیطان آنرا تباه می سازد و انسان را به غرور، دچار می سازد.3
گناه
بی شک ، گناهان ، آثار خوب عبادات را از بین می برند. کشاورزی که پس از ماهها تلاش وزحمت درراه به ثمر رساندن مزرعه وباغ، در اثر یک غفلت ، گرفتار آتش سوزی و حریق خرمن می شود، رنجهایش هدر رفته است . گناهان ، آتشی در خرمن عبادات و اعمال ما هستند که آنها را بر باد می دهند. خلاصه آنکه : شیطان ، یا جلوی ورود آب زلال را به جام دل انسان می گیرد، یا پس از پر شدن این ظرف ، آنرا آلوده و فاسد می سازد و یا ((زیراب )) آنرا کشیده ، آب ها را هدر می دهد.
امام سجاد (ع) در دعای ((مکارم الاخلاق )) از خداوند چنین می طلبد: ((الهی عبدنی لک و لا تفسد عبادتی بالعجب … اعزنی ولاتبتلینّی بالکبر…)) (29) خدایا، مرا بنده خودت ساز، ولی عبادتم را با عجب ، فاسد مگردان ، مرا عزیز کن ولی به تکبّر مبتلایم مساز. صدقه هم که نوعی عبادت مالی است ، به تعبیر قرآن ، با منّت نهادن باطل و تباه می شود. (30)
کاشتن نهال ، وقت چندانی نمی برد، ولی به ثمر رساندن و مواظبت از سلامت آن و زدودن آفت ها دشوار است . گاهی گناهان یا حالات ناپسند روحی ، همه نیکی ها را بر باد می دهد. در حدیث می خوانیم : ((ان الحسد یاکل الحسنات کما تأکل النّار الحطب )) (31) آنگونه که آتش ، هیزم را می خورد، حسد هم حسنات را می خورد. در روایتی آمده که : عابدی مغرور و فاسقی شرمنده ، هر دو وارد مسجد شدند، فاسق ، بخاطر حالت توبه و پشیمانی ، دگرگون گشت و مومنی صالح شد ولی عابد، به خاطر غرورش ، فاسق از کار درآمد. (32)

راههای دوری از عجب و غرور

از آفت های بزرگ عبادت ، ((غرور)) و عجب است . چگونه می توان آنرا درمان کرد، یا به آن گرفتار نشد? توجّه به نکات زیر، حالت پیشگیری یا درمان نسبت به این آفت تباه کننده نماز و سایر عبادت ها دارد:1 آیا واقعا عبادت کرده ایم ?
گاهی انسان در ((جهل مرکب )) است و می پندارد که به عبادت خدا مشغول است در حالیکه به بیراهه می رود و کارهای خود را بیش از حدّ بها می دهد. گاهی کارهای ناپسند، در نظر انسان ((کار نیک )) جلوه می کند و ابلیس نیز در این زمینه ، فعّال است . قرآن در آیاتی چند به این ((تزیین عمل سوء)) اشاره دارد. از جمله در این آیه ها: ((أفمن زین له سوء عمله فرئاه حسنا)) (33) و((الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا وهم یحسبون أنهم یحسنون صنعا)) (34) و ((زین لهم سوء أعملهم )) (35) 2
آیا عبادت های ما قبول شده است ?
در بحث شرایط و نشانه های قبولی عبادت ، خواهید خواند که ارزش مهم ّ عبادت ها و نماز به قبولی آنهاست و خداوند از بندگان شایسته و اهل تقوا عبادت را می پذیرد و انفاق و صدقات را قبول می کند. (36) انسانی که به قبولی عبادت مطمئن نیست ، چرا مغرور به آن شود?…3 آیا عبادت های ما تباه نشده است ? برخی از گناهان است که نماز و عبادت های یک عمر را ((حبط)) و تباه می کند و
افراد، از بازار عمل ، تهیدست برمی گردند. نماز و عباداتی که همراه با برخی معصیت هاست ، آیا از حبط شدن به سلامت گذشته است تا به آنها دل خوش کنیم ?(َ37)4 آیا حسن عاقبت خواهیم داشت ?
بسیارند آنانکه گرفتار فرجام بد و عاقبت سوء شدند. حسن عاقبت و عاقبت بخیری نعمت بزرگی است که اولیاء خدا همواره از خداوند می طلبیده اند. حضرت یوسف از خدا خواسته که : مرا مسلمان بمیران ((و توفنی مسلما)) (38)
قرآن می گوید: خردمندان ، یکی از خواسته هایشان از خدا آنست که آنان را با نیکان بمیراند. ((وتوفنا مع الا برار)) (39) درخواست هدایت به ((صراط مستقیم ))، دعا به تداوم این راه است و قرآن در چند جا عاقبت را از آن اهل تقوا می شمارد:
((والعاقبة للمتقین )) (40)
مگر شیطان با آنهمه عبادت ، از محضر خدا رانده نگشت ? مگر افرادی پس از یک عمر نماز و عبادت ، در بدترین وضع روحی و عملی و گمراهی از دنیا نرفتند? پس نباید به وضع فعلی مغرور شد!5
مقایسه عبادت ها و نعمت ها
ما هر چه داریم از خداوند است . نعمت سلامتی ، اعضاء، امکانات و رزق ، همه از الطاف خداوند می باشد. توفیق عبادت هم از اوست . سراپا غرق در نعمت های اوییم ، او برای آنکه مارا به سعادت برساند، دعوت می کند، راهنما می فرستد، تشویق می کند، وسیله می دهد، مارا در هر مکان و زمان و شرایط و سن ّ و وضعی که هستیم به حضور می پذیرد، فراریان را هم قبول می کند، از تکرار درخواست و حضور خسته نمی شود، از پذیرایی کم نمی کند، عبادت های ناقابل را هم می پذیرد و گران هم می خرد، عیوب را می پوشاند و صدها لطف و انعام دیگر.
آیا عبادت ما در مقابل نیکی های او به چه حسابی می آید? ((و ما قدر اعمالنا فی جنب نعمائک ?))6
مقایسه عبادت ها و غفلت ها
. به خانه زهرا(س ) رفتم تاخبر دهم ، فرمود: این حالت ، از خوف خدا برای علی (ع) پیش می آید. سپس ، آبی آوردیم وعلی (ع) به هوش آمد ومن نیز می گریستم . وقتی به هوش آمد، گفت : ای ابودرداء! چگونه مرا می بینی ، آنگاه که در قیامت ، مرا به سوی حساب ، فرا خوانند و گنهکاران به عذاب خدای یقین کنند. (43)
آری ، غرور به عبادت های ناچیز، در مقابل وسعت نیاز ما به رحمت پروردگار، نشان غفلتی دیگر است .8
مقایسه عبادت خود با عبادت اولیاء خدا
عبادات ناچیز ما، در مقایسه با عبادت های اولیاء اللّه ، به راستی که اندک است . با آنکه آنان ، معصوم بودند و در عبادت و نیایش و بندگی ، سرآمد عصر خویش و همه دوران ها به حساب می آمدند، امّا آنهمه اهل توجّه به پروردگار و عبودیّت در آستان او بودند. ما که سراپا نقص و عجز و نیازیم ، باید بسی بیشتر عبادت کنیم . توجّه و شناخت نسبت به عبادت اولیاء خدا، مارا از مغرور شدن به نماز و دعایمان باز می دارد. اینک به چند نمونه اشاره می کنیم : (44) 1 پیامبر خدا (ص ) بسیار عبادت می کرد و خود را به مشقّت می انداخت ، تا آنکه این آیه نازل شد: ((طه . مآ اّنزلنا علیک القرّان لتشقی )) (45)
ای پیامبر! ما قرآن را بر تو نازل نساختیم که خود را به مشقّت بیفکنی !2 امام مجتبی (ع) می فرماید: ((ما کان فی الدنیا اعبد من فاطمه (س )، کانت تقوم حتّی تتوّرم قدماها)) (46)
عابدتر از حضرت فاطمه (س ) کسی در دنیا نبود. آنقدر به عبادت می ایستاد تا قدم هایش ورم می کرد.3
امام باقر (ع) می فرماید:
امام زین العابدین (ع) در شب و روز، هزار رکعت نماز می خواند، آنگونه که امیرالمومنین (ع) انجام می داد، وی پانصد نهال نخل داشت که پای هر نخلی دو رکعت نماز می خواند. (47) 4 امام باقر (ع) نقل می کند:
وارد شدم ، پدرم را دیدم که پایش ورم کرده ، رنگش متغیّر، چشمانش سرخ ، پیشانی اش نشان سجده دارد، به گریه افتادم . وقتی متوجّه من شد، فرمود: فلان نوشته را بیاور! در آن نوشته ، از عبادت های علی (ع) کمی برایم خواند و کنار گذاشت و فرمود: چه کسی می تواند همچون علی (ع) عبادت کند?(َ48)5
امام کاظم (ع) در زندان ، گاهی از صبح تا ظهر را به یک سجده می گذراند، و چنان سینه به زمین می چسباند، که گویی پارچه ای بر زمین افتاده است . (49)
وقتی بزرگان معصوم ما چنین اند و همواره به قصور خویش در عبادت اعتراف دارند و زبانشان به ((ما عبدناک حق عبادتک )) گویاست ، دیگر چه جای غرور و خودپسندی ، نسبت به آنچه بنام ((عبادت )) انجام می دهیم : میان عبادت ما و عبادت اولیاء خدا ((تفاوت از زمین تا آسمان است )) پس چرا مغرور شدن ?

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد