عريضه نويسي و رقعه نويسي به معناي ابراز خواسته خود از طريق کتابت و نوشتن است. انسان گاهي خواسته و نيازش را با نوشتن ابراز ميکند، به تعبير ديگر گاهي با استفاده از زبان مکنونات قلبي خود را اظهار مي نمايد و از کسي که مخاطب انسان است بر آوردن و تحقق عيني آن را مي خواهد.
روي اين جهت بايد گفت ابراز نياز و درخواست حاجت از راه هاي مختلف و در قالب هاي لفظي شفاهي يا کتبي صورت مي گيرد. با اين بيان مي توان گفت رقعه و عريضه نوشتن به امام زمان(ع) و يا همه معصومين ( عليهم السلام )که شامل انواع توسل، استغاثه و استمداد مي باشد ، شيوه خاصي از توسل به ذوات مقدس آنان است. اصل توسل در متون ديني تأييد شده و هيچ منع و ردع عقلي و شرعي ندارد و همان طوري که اصل توسل هيچ ارتباطي با شرک ندارد اين شيوه خاص از توسل نيز ربطي به شرک ندارد. زيرا انساني که عريضه به امام زمان ( عليه السلام) مي نويسد مي خواهد با آن واسطه فيض در عالم تکوين و تشريع ارتباط برقرار نموده و عرض حال کرده باشد و از اين طريق دردها و نيازهاي خود را ابراز کند ، برآوردن حوائج و درمانش را از او بخواهد که او به اذن خدا و به موجب ولايت تکويني و قدرت تصرفي که در عالم دارد بر حال هر کس در هر جا دانا و بر اجابت خواسته اش تواناست.
بدون ترديد اگر کسي با اذعان و اعتقاد به برخورداري امامان عليهم (ع) از چنين موهبتي که پشتوانه قرآني وروايي دارد و با اعتراف و اقرار به اينکه غير خداوند هيچ کس استقلال در تأثير و جلب نفع و دفع ضرر از خود و غير را ندارد؛ به ائمه معصومين ( عليهم السلام ) به طور شفاهي يا کتبي عرض حال بکند نه به سنگلاخ،نه گرفتار شرک مي شود و نه اين کارش سبب انکار قدرت و اراده مطلقه خداوند مي گردد زيرا استمداد و استغاثه به امام زمان ( عليه السلام ) و عرض حال و ابراز نياز و حاجت ما، همراه با اين اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل و بي نياز از غيرخودش است و غير از او همه اسباب و علل، مادي و معنوي در تأثيرگذاري خود تحت قدرت و اراده خدا و متکي به خداوند متعال است و استمداد ما از غير خدا به اين معني نيست که او متصرف بلامنازع و فاعل مايشاء است و حتي برخلاف اراده تکويني خدا مي تواند کاري را انجام دهد. اگر با چنين اعتقادي از غير خدا چيزي را بخواهيم بدون ترديد دچار شرک شده ايم پس خواستن حاجت از غير خدا به اين معني است که خداوند آن را سبب و واسطه قرار داده و چنين درخواستي عين توحيد و اخلاص است.
بنابراين اگر بخواهيم از طريق نوشتن عريضه به امام زمان ( عليه السلام ) با آن حضرت ارتباط برقرار کنيم و از شرک و هر محذور ديگري در أمان باشيم، با توجه به متون عريضه هاي موجود در کتب ادعيه و زيارات که دستور نوشتن و کيفيت نوشتن آن از معصومين(ع) صادر شده و روح دعا، استغاثه و توسل در آن ها موج مي زند؛ بايد چهار عنصر توجه، تقرب، توسل و توکل در عريضه هاي ما وجود داشته باشد که شايد بتوان گفت مهم ترين عنصر «توجه» است که عناصر ديگر را به دنبال دارد.
کسي که عريضه مي نويسد به عظمت پروردگار توجه پيدا مي کند و معناي اين التفات اين است که هر چه هست خداوند است و ديگران هر چه دارند از قدرت، عنايت و تفضل او است.
و نيز توجه به مقام واسطه بودن معصومين (عليهم السلام )در ميان عنايات خدا به مخلوقات به اين معني که هنگام عريضه نوشتن با توجه به اين مقام معصومين ( عليهم السلام ) از خداوند خواستار حاجتي بشويم يعني همان امري که در ادعيه و زيارت نامه ها با عباراتي از اين قبيل منعکس شده است که «أتوجه اليک بنبيک نبي الرحمه، اتوجه اليک بحق محمد و آل محمد».
علاوه بر اين توجه به فقر، نياز و کوچکي خود و معرفي نمودن ماهيت خود که فقر و نياز مطلق و مسکنت و ذلت محض مي باشد. نتيجه اين توجهات سه گانه تقرب، توسل و توکل است. بنا بر اين توجه به عظمت خدا موجب تقرب و توجه به خالق يکتا مي شود. زيرا با درک صحيح از ماهيت خويش و ساير مخلوقات و پي بردن به مقام کبريايي و بي نيازي خالق، انسان در مي يابد که يگانه موجودي که مي توان به او توکل و اعتماد کرد خداوند است. وقتي نوبت به توکل رسيد؛ کسي که از طريق نوشتن عريضه به واسطه فيض خدا نيازهايش را اظهار کرده به خداوند توکل مي کند تا هر چه او صلاح مي داند همان شود و اين همان معناي حسبنا الله و نعم الوکيل است.
لذا وقتي متن هاي عريضه هاي موجود در کتب ادعيه و زيارات[1] را بررسي مي کنيم مي بينيم وجه مشترک تمام آن ها امور ذيل است:
1. شروع با بسم الله؛ 2. شهادت به عظمت خدا؛ 3. استفاده از اسماء و صفات الهي که ارتباط مستقيم با خواسته عريضه نويس دارد، مثلا کسي که طالب رزق است، از اسم مقدس «رزاق» استفاده مي کند و همين طور کسي که طالب عفو است از اسم مبارک غافر و… استفاده مي کند؛ 4. توسل به معصومين(ع) و آوردن نام آنان در متن عريضه؛ 5. درود و سلام بر معصومين(ع)؛ 6. اقرار به عجز و کوچکي خود و اينکه سرتا پا نياز است؛ 7. مطرح نمودن درخواست و حاجت خويش؛ 8. استمداد براي رفع خواسته و نياز خويش؛ 9. اذعان به اينکه همه امور به مشيت خدا تحقق مي يابد؛ 10. توکل بر خدا.
اما بخش ديگري از سئوال که آيا مي شود به خدا هم عريضه(نامه) نوشت؟ در پاسخ بايد گفت: که هيچ منع و ردعي وجود ندارد که انسان همان خواسته هائي را که با زبان بيان مي کند و برآوردن آن را از خداوند مي خواهد با کتابت و نوشتن بيان کند. بنابراين عريضه گاهي خطاب به خداوند است که در آن فرد نيازمند ضمن اشاره به مشکل و حاجت مورد نظرش که از طريق عادي امکان حل شدن را نداشته و يا مشکل بوده، به مقام اولياي خدا در پيشگاه خداوند متوسل مي شود. دليل بر جواز اين مسأله روايتي است که مؤلف بلد الامين از امام صادق( عليه السلام ) آورده و در آن کيفيت و آداب نوشتن عريضه به خداوند را بيان کرده است.[2]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ نجم الثاقب، نويسنده:ميرزا حسين نوري.
2.عريضه نويسي به اهل بيت، نويسنده:سيد صادق سيدنژاد.
پي نوشت ها:
[1]. ر.ک: ابراهيم کفعمي، بلد الامين، بي تا، بي نا، ص157؛ کفعمي،مصباح، انتشارات رضي، دوم، 1405ق، فصل 36، ص403.
[2]. ابراهيم کفعمي،همان، ص157 و شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، اسوه، بي تا، ص587.