براي پاسخ كامل به اين سوال بايد به اين نكته دقت كنيد كه تمام اشياي عالم دو چهره دارند: چهره ملكي و چهره ملكوتي. چهره ملكي اشيا همان چهره ظاهري آنهاست و چهره ملكوتي آنها نشانگر ارتباطشان با خداي سبحان است. قرآن كريم در آيات متعددي همه اشياي عالم را مسبّح(تسبيح گوي) خداوند عالم مي داند:
«تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً»آسمانهاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند، همه تسبيح او مى گويند و هر موجودى، تسبيح و حمد او مى گويد ولى شما تسبيح آنها را نمى فهميد، او بردبار و آمرزنده است.[1]
چهره ملكوتي اشيا و ارتباط تام آنها با خداي سبحان و وجه الله و جند الله بودن آنها را هركسي نمي تواند ببيند و چيزي نيست كه با احساس يا با علوم تجربي بتوان آنرا دريافت و تنها كساني كه از چشم بيناي دروني برخوردار باشند، آنرا مشاهده مي كنند و آنهايي كه از شنوايي باطني سهمي داشته باشند، تسبيح آنها را مي شنوند. اين همان چهره ملكوتي اشيا است كه خداوند به ابراهيم خليل نشان داد:« وَ كَذَالِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِين»[2]
مشاهده اين چهره عالم براي انسان هاي ديگر نيز ممكن است و به همين جهت خداوند همگان را به نظر نمودن در ملكوت آسمانها و زمين تشويق مي فرمايد:«أَ وَ لَمْ يَنظُرُواْ فىِ مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»[3].[4]
در واقع انسان اين توانايى را دارد كه زمزمه تسبيح موجودات را از درون همه ذرات جهان بشنود، و به خداوند يگانه قادر متعال پى ببرد، ولى كوتاهى مى كند، خداوند همه را به اين كوتاهى فورا مؤاخذه و مجازات نمى كند، بلكه حد اكثر مجال و فرصت را در راه شناخت توحيد و ترك شرك به انسان مى دهد.[5]
حال اين تسبيح ملكوتي موجودات مي تواند به هر طريقي باشد. انسان از شيوه سخن گفتن و استفاده از صوت براي تسبيح خداوند استفاده مي كند؛ اما اين بدان معنا نيست كه ديگر موجودات هم از همين شيوه استفاده مي كنند. مهم اين است كه در آيه مي فرمايد تمامي موجودات آگاه به اين ارتباطشان با خداوند هستند و آنرا با تسبيح خداوند اظهار مي كنند و اگر انسان قدري از سطح ماديات فراتر رود مي تواند تسبيح آنها را بشنود، همان گونه كه ابراهيم خليل ديد و شنيد.[6]
براي اينكه نشان دهيم شنيدن اين صداها و درك حقايق عالم ملكوت غيرممكن نيست، يك مثال ذكر ميكنيم. اين مثال را شهيد مطري از زبان آيه الله گلپايگاني نقل مي كند كه ايشان در منبر شيخ عباس قمي شنيده بودند. در اين داستان مرحوم شيح عباس قمي كه انسان بسيار باتقوا و خداترسي بوده، نقل مي كند: «من در جواني كه حالم خوب بود، يك وقت كه حالي داشتم به زيارت وادي السلام در نجف رفتم. يك وقت احساس كردم صداي مهيبي از آن دوردست ها مي آيد، درست مثل اينكه شتري را بخواهند داغ كنند و اين شتر نعره بكشد. ولي هرچه اطرافم را نگاه كردم شتري نديدم. وادي السلام خلوت بود. در اين بين متوجه شدم در آن سوي وادي السلام چند نفر حركت مي كنند. گفتم شايد اينها دارند شتر داغ مي كنند. همين طور آرام آرام به سمت آنها راه افتادم. ديدم بله صدا از همان جا مي آيد ولي وقتي رسيدم ديدم آنجا شتري نيست؛ ميتي را آورده اند مي خواهند دفن كنند و اين صدا صداي همين ميت است ومن به اين شدت صدايش را مي شنوم و ديگران نمي شنوند.»[7] بنابراين در اين عالم اتفاقات و ماجراهاي بسياري است كه بسياري از ما به دليل علاقه به ماديات از درك آن محروميم. اين مثال را ذكر كرديم تا روشن شود كه اين حرف ها، اصلا بعيد نيست و اگر گوش باطن ما هم باز شود ما هم مي شنويم و فقط پيامبران نيستند كه قادرند اين صداها را بشنوند و با عالم ملكوت ارتباط برقرار كنند.
پي نوشت:
[1] اسراء،44
[2] . و اين چنين، ملكوت آسمانها و زمين (و حكومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهيم نشان داديم (تا به آن استدلال كند،) و اهل يقين گردد.انعام،75
[3] . آيا در ملكوت و نظام آسمانها و زمين، و آنچه خدا آفريده است، (از روى دقت و عبرت) نظر نيفكندند؟ اعراف،185
[4] . قرآن در قرآن، عبدالله جودي آملي، مركز نشر اسراء، 1378، ص173
[5] . تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية،تهران،1374،ج12، ص: 133
[6] . الميزان في تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1417ق ،ج13، ص: 109-111
[7].مجموعه آثار استاد شهيد مطهري، انتشارات صدرا،تهران، 1388، ج 26، ص516