انسان موجودي است اجتماعي كه با ديگران سرزنده و بيديگران پژمرده و افسرده است.در زندگي اجتماعي انسان بايد به همنوع خود به ديدة محبت بنگرد از گل نازكتر به آنها نگويد در سلام بر آنها تقدم جويد (البته با حفظ حريمهاي شرعي محرم و نامحرمها و…) از لغزشهايشان بگذرد و … اما در حريمهاي خصوصيتر مثل كسي كه انيس و همراز انسان است نياز به دقت بيشتري دارد كه در ذيل به برخي از آنها ميپردازيم:
1. دوست آئينه است: و عيوب دوست خود را با زبان نصيحت و خيرخواهي در جلوي روي او ميگويد و در پشت سر، آبرو و حيثيت او را حفظ مينمايد.
دوست بايد جمله عيب مرا
همچو آئينه روبرو گويد
نه كه چون شانه با هزار زبان
پشت سررفته مو به مو گويد
2. دوست خائن نيست: دوست خوب انسان را از روش ناپسندش باز ميگرداند والّا به او خيانت كرده است. او همچنين در امانت گفتاري و مالي دوستش كوشاست.
3. دستگير:
دوست آن باشد كه گيرد دست دوست
در پريشان حالي و درماندگي[1]پس اگر كسي دوست خودش را تنها در خوشيها بخواهد در واقع دوست حقيقي او نيست پس بايد توجه داشته باشيم كه چقدر دوستمان دلسوز و همدرد ماست.
4. عاقبتانديش: دوست خوب تنها به لحظات آني فكر نميكند. برنامهاي پايدار براي زندگي حتي زندگي ابدي و سراي ديگر ميريزد دركارهايش مقياس رضايت و عدم رضايت خدا حكم فرماست. انسان را دعوت به خوشيايي كه يك عمر ندامت در پي دارد نميكند.
5. بهترين همنشين: رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: بهترين دوست كسي است كه ديدنش شما را به ياد خدا آورد، سخن او به دانش شما بيفزايد و عمل او رغبت به آخرت در شما ايجاد كند.[2]6 . چاپلوس نباشد: دوستان چاپلوس معمولاً وقتي به انسان ميرسند از انسان تعريف و تمجيد بيحد و بيجا ميكنند بيش از اندازه از خود كوچكي و تواضع نشان ميدهند.[3] او به انگيزه ترس يا طمع، برخلاف عقيدة باطني و اعتقاد واقعي خود لب به تمجيد اين و آن ميگشايد. با مدح و ثناگويي نابجا شخصيت معنوي و ارزش انساني خويش را پايمال ميكند.
علايم دوستان چاپلوس در روايات:
الف) در حضور ستايشگرند و پشت سر بدگو ب) نسبت به نعمتهاي دوستش حسود است
ج) در گرفتاريها كمك نميكند د) منافق و سنگدل است هـ ) نافرماني خدا را ميكند و) نسبت به دنيا حريص است ز) دروغگو است ح) خُلف وعده ميكند ط) هميشه به سود خود عصباني ميشود ي) در كارهاي الهي و خدمات اجتماعي سست است. ك) نسبت به ديگران بياعتنا است و…
7 . محك آزمايش، راستگويي و امانتداري آنهاست نه زيادي عبادت آنها.
8 ، تو را به سختي نيندازد. علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: بدترين دوستان كساني هستند كه انسان براي آنان به رنج و زحمت افتد و دوستي با آنان رنجآور باشد.[4]حرف آخر: انسان بايد به ديگران محبت كند ولي هر كسي لايق اعتماد و اطمينان صددرصد نيست تنها كساني اين لياقت را دارند و يا به عبارتي شايستگي ورود به حريم خصوصي دوستي را دارند كه از محك آزمايش خوب بيرون آيند و بهتر اين است كه انسان رازها و اسرار خود را تنها به دوستان امتحان شده بگويد تا برايش مشكلي درست نكنند. دوستان واقعي نه تنها مشكلساز نيستند كه مشكلسوزند. البته ناگفته نماند كه هرگز دنبال دوست بدون عيب نيز مباش كه گل بيخار خداست.
پي نوشت ها:
[1] . مطهري، احمد، رابطه دوستي و محبت، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ص 75.
[2] . حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، ج 8، ص 413.
[3] . رابطه دوستي و محبت، ص 89.
[4] .نهجالبلاغه، كلمات قصار، شماره 471.