در ابتدا انتقادپذيري را توضيح ميدهيم و مراحل آن را برميشماريم.
مرحلة نخست آن است كه گوش دهيم كه فرد منتقد چه ميگويد. برخي انسانها حتي حاضر به تحمل اين هم نيستند و فرد منتقد را به طريقي ساكت ميكنند و حتي ممكن است با او با تندي برخورد كنند و يا اينكه حداقل آن مكان را ترك ميكنند و حاضر به شنيدن انتقاد هم نيستند.
مرحلة دوم آن است كه در مورد آن انتقاد تفكر كنيم كه آيا وارد است يا نه؛ برخي انسانها هم ممكن است به انتقاد گوش دهند ولي آنها به اينكه نميخواهند هيچ ايرادي در نفسشان ببينند، باعث ميشود قبل از آنكه فكر كنند در صدد توجيه و جواب برآيند.
در مرحلة سوم: اگر انتقاد وارد بود خداوند رحمان را به اين نعمت شكر كنيم كه به ما توفيق آنكه كه بر عيبي از خود مطلع شويم داده شده است (اطلاع از عيب پلة اول اصلاح آن است) و در نتيجه در صدد اصلاح آن بر مي آئيم. و از آن فرد منتقد خيرخواه تشكر مي كنيم.
و همچنين وقتي كه آنها عادتاً بهجاي انتقاد از يك صفت، كل شخصيت را مورد اشاره قرار مي دهند.
نكته: توجه داشته باشيم كه افراد غالباً خواسته خود را به شكل انتقاد مطرح مي كنند و در واقعه قصد حمله به شخصيت ما را ندارد.
حال چه عواملي باعث ميشود كه انتقادپذير نباشيم:
يكي از علتها آن است كه به خاطب عشق به خودمان دانسته ها و رفتارهاي خود را عاري از هرگونه عيب بدانيم و يعني مطمئن هستيم كه هيچ ايرادي نداريم و خود را كامل مي دانيم، در نتيجه انتقاد و ايرادي را به خود وارد نمي دانيم و حتي ممكن است گوش به آن ندهيم. (توجه داشته باشيم كه همه انسان ها عيوبي دارند پس چه بهتر است با رفع عيب ها به سوي كمال حركت كنيم.)
حال آنكه اين اعتقاد باطلي است چون چه بسيار علوم كه ما نمي دانيم و چه بسيار رفتارها كه بعدها متوجه شديم كه غلط بوده اند. پس خود را عاري از عيب دانستن توهمي بيش نيست. مي دانيم ممكن است ايرادهايي داشته باشيم و حتي انتقادهايي كه به ما شده را وارد مي دانيم، ولي به عللي حاضر نيستيم در ظاهر خود را پذيرا و تسليم حق كنيم و به دفاع در مقابل آن انتقاد برمي آئيم، با اينكه مي دانيم حق با ما نيست. از جملة آن علتها، غرور، تكبّر، اين كه فكر كنيم با پذيرفتن انتقاد كوچك مي شويم، اينكه با پذيرش انتقاد منافعي كه به ناحق از آن برخوردار بوديم را از دست مي دهيم و… پس در اين قسمت براي ايجاد حالت انتقادپذيري بايد غرور و تكبر و ديگر علل نامبرده شده و غيره را از خود رفع كنيم تا موانع از سر راه ما برداشته شود.
3. باور غلط، اغلب ما اشتباهاً فكر ميكنيم كه پذيرش اشتباه يعني اقرار به آدم بد بودن و آدم بد بودن هم يعني طرد از سوي دوستان و اجتماع نه بلكه پذيرش اشتباه يعني گامي به سوي رشد.
نكته آخر آنكه بدانيم انتقاد ديگران چه بسا درست و بهجا باشد و ما را به عيب خودمان آگاه كند، در صورتي كه ما به آن توجه نداشته ايم و لذا در صدد اصلاح آن بر ميآئيم و در نتيجه هم از جهت فردي و هم در اجتماع تكامل مييابيم حال آنكه اگر پذيرا نبوديم اين اصلاح حاصل نميشد.
پس بايد ابتدا به خوبي گوش دهيم، سپس به خوبي تفكر كنيم و در نهايت اگر انتقاد وارد بود درصدد اصلاح برآئيم.
خود را عاري از هر عيب ندانيم و عواملي همچون غرور و تكبر را از خود رفع كنيم تا مانع پذيرش حق نشوند، و اين را بدانيم كه با پذيرش حق نه تنها كوچك نمي شويم بلكه بزرگ خواهيم بود.
در نقدپذيري فوائدي وجود دارد مثل شناخت خويشتن و ايجاد زمينه مناسب براي رفع اشكال و نتيجه آن رشد و بالندگي با نقدپذيري مهارت ارتباط هاي اجتماعي را در ما تقويت مي كند و باعث محبوبيت در جامعه مي گرديم.
خانه » همه » مذهبی » چگونه فرد انتقادپذيري باشيم تا اگر انتقاد ديگران درست ومنطقي بود آن را بپذيريم؟