بايد در نظر داشت كه هدايت انسانها به دست خداوند است و ما جز وسيلهاي براي رساندن پيام الهي به گوش آنها، نيستيم چرا كه خداوند متعال در قرآن كريم خطاب به پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد:«هدايت آنان برعهده تو نيست، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدايت ميكند.»[1]وانگهي بايد به اين مطلب توجه اشت كه تبليغ و ارشاد، يك روش و ضابطهي كلي ندارد كه در چهارچوب آن بتوان تمام افراد را در هر زمان و هر مكان ارشاد و به تبليغ دين در آن چارچوب پرداخت. چرا كه روش ارشاد و تبليغ با توجه روحيات مختلف افراد و موطن و آداب و رسوم اجتماعي كه در آن زندگي ميكند فرق ميكند و به همين خاطر است كه خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايد: «ما هيچ پيامبري را جز به زبان قومش نفرستاديم»[2] اين كلام وحي بيانگر اين واقعيت است كه روش تبليغ براي هر قومي اختصاصي است چرا كه روحيات و آداب و رسوم آنها متفاوت است.
نكته ديگري كه بايد بدان توجه كرد اين مطلب است كه در تبليغ نبايد انتظار داشته باشيم كه طرف مقابل حتماً صحبت و عقيده ما را قبول كند يا به عبارت ديگر عقيدة خود را بر ديگران تحميل نكنيم و اجازه دهيم تا آنها خود انتخاب كنند.
پس چگونه بايد به تبليغ دين پرداخت؟
بهترين استاد و الگوي ما در طريق و روش هدايت انسانها آيات قرآنكريم و سيرة پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ ميباشد.
قرآن كريم براي هدايت انسانها چهار دستورالعمل مهم براي ما ارائه كرده است كه با عمل به آنها ميتوان سريعتر و صحيحتر و بيدردسرتر به مقصد برسيم.
و اما آن دستورات عبارتند از:
اول آنكه: رفتارمان با مردم سختگيرانه نباشد و با آنها مدارا كنيم و عذرشان را بپذيريم و بيش از آنچه قدرت دارند از آنها چيزي نخواهيم.[3]بديهي است كه اگر شخصي كه ميخواهد ديگران را هدايت كند، انسان سختگيري باشد به زودي جمعيت از اطراف او پراكنده ميشوند و نفوذ خود را در قلوب از دست خواهد داد، همانطور كه قرآن كريم خطاب به پيامبر گرامي اسلام ميفرمايد:«اگر سختگير و بداخلاق و سنگدل بودي به طور مسلم از گرد تو پراكنده ميشدند.»[4]دوم آنكه: «مرم را به كارهاي نيك و آنچه عقل و خرد شايسته ميدانند و خداوند آنها را نيك معرفي كرده است دعوت كنيم و در گفتن حقايق كوتاهي نكنيم.»[5]سوم آنكه: «در برابر جاهلان صبور و بردبار باشيم و با آنها ستيزه نكنيم يعني با آنها به بحث و جدل بيهوده نپردازيم چرا كه در هنگام مواجه با افراد لجوج و جاهل و بيخبر و افرادي كه سطح اخلاقي پاييني دارند بهترين كار تحمل و حوصله به خرج دادن است نه گلاويز شدن با آنها و تجربه نشان داده كه براي بيدار ساختن افراد لجوج و متعصب اين بهترين كار ميباشد.»[6]چهارم آنكه: «پيش از آنكه بخواهيم مردم را با سخن گفتن و صحبت كردن راهنمايي كنيم، سعي كنيم آنها را با اعمال و رفتار خود به راه مستقيم و دين مبين اسلام هدايت كنيم همچنان كه در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است مردم را با عمل خود، به نيكيها دعوت كنيد نه با زبان خود.
تأثير عميق دعوت عملي از اينجا سرچشمه ميگيرد كه هرگاه شنونده بداند گوينده از دل سخن ميگويد و به گفته خويش ايمان صد در صد دارد، گوش جان خود را به روي سخنانش ميگشايد و سخن كه از دل برخيزد بر دل مينشيند و در جان اثر ميگذارد. و بهترين نشانة ايمان گوينده به سخنش اين است كه خود قبل از ديگران عمل كند همانگونه كه علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: اي مردم به خدا سوگند شما را به هيچ طاعتي تشويق نميكنم مگر آنكه قبلاً خودم آن را انجام ميدهم و از هيچ كار خلافي باز نميدارم مگر اينكه پيش از شما از آن دوري جستهام.»[7]هنگاميکه اين مواردرعايت شود ممکن است توجه يک مسيحي و يا هر کسي ديگر جلب گرديده و راه هدايت بر رويش باز شود.
پي نوشت ها:
[1] . بقره، 272، ليس عليك هداهم و لكن الله يهدي من يشاء.
[2] . ابراهيم، 4.
[3] . برگرفته شده از تفسير نمونه، ج 7، ص 62، ذيل آيات 203-199 سوره اعراف.
[4] . آل عمران، 159.
[5] . برگرفته شده از تفسير نمونه، ج7، ص 62 و 63، ذيل آيات 203-199 اعراف.
[6] . همان.
[7] . برگرفته از تفسير نمونه، ج 1، ص 215، ذيل آيات 44 تا 46 بقره.