اينكه قرآن مي فرمايد: « نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ»[1] و « ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ»[2] به معناي اين است كه همه آنچه براي هدايت مردم نياز است در قرآن آمده است، نه اينكه تمام علوم تجربي و انساني و فني در قرآن ذكر شده و مسلمانان مي توانند آنرا از قرآن استخراج كنند. بلكه ما مي توانيم سيستم و نظام فكري را از قرآن استخراج كنيم و در راستاي توليد علم از آن بهره ببريم.
شهيد صدر رحمه الله عليه كه توانست برخي از علوم روز خود را با استناد به مكتب اسلام تدوين كند در اين باره مي گويد: اسلام دين دعوت و نظام زندگي است و وظيفه اصلي آن اين نيست كه با مسائل علم سروكار داشته باشد. بلكه مقصود ما از تدوين علوم اسلامي، به عنوان مثال اقتصاد اسلامي، تدوين مكتب و سيستمي است كه در آن، روش اسلام در پياده سازي قوانين زندگي اجرا مي گردد. در واقع مي توان با استخراج سيستم يا مكتب يك پايگاه فكري تشكيل داد و بر اساس آن علوم را تدوين نمود.[3] بنابراين مدعي نيستيم كه تمامي علوم در نصوص ديني ما وجود دارند و ما موظفيم آنها را استخراج كنيم؛ بلكه وظيفه ما استخراج اصول و كليات است تا بر مبناي آن علوم را تدوين كنيم. يعني بايد ها و نبايد ها، آرمان ها، ارزش ها در قرآن بيان شده اند كه با كمك آنها مي توان يك نظام فكري براي جامعه اسلامي تشكيل داد. بقيه امور علمي مربوط به محققان و دانشمندان علوم مختلف است و نبايد تلاش كنيم علوم را از قرآن استخراج كنيم.
پي نوشت:
[1] . ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز است. نحل،89
[2] . ما هيچ چيز را در اين كتاب، فرو گذار نكرديم. انعام، 38
[3] . اقتصاد ما، شهيد محمد باقر صدر، ترجمه محمد كاظم موسوي، 1350،ج1، ص12و 13