فیلسوفان و حکیمان بر این باورند که مجرّدات دو گونه هستند:
1. مجرّد تام.
2. مجرّد ناقص.
مجرّد تام -که به آن عقل نیز میگویند- مجرّدی است که هم از جهت ذات مجرد است و هم از جهت فعل. مجردات تام، دارای استکمال نیستند؛ زیرا تمام توان آنها، و آنچه به صورت بالقوّه در آنها امکان تحقق دارد، به صورت بالفعل در آنها وجود دارد و هیچ جهت بالقوّهای در آنها نیست و همه بالقوّهها فعلیت یافتهاند.
اما مجرد ناقص، مجردی است که هر چند از نظر ذات مجرد است، ولی در مقام فعل مادی است. مجردات ناقص دارای استکمال هستند؛ زیرا جهات بالقوّه در او وجود دارد؛ یعنی تمام توان و نیروهای بالقوه آنان به فعلیت نرسیده است. نفس نیز مجرد تام نیست؛ بلکه مجرد ناقص است؛ یعنی فقط از جهت ذات مجرد است ولی در مقام فعل مادی است. بنابراین استکمال نفس، منافات با تجرد آن ندارد.[1]
برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: 28610 (تجرد نفس) و 49813 (دلایل عقلی وجود روح)
1. مجرّد تام.
2. مجرّد ناقص.
مجرّد تام -که به آن عقل نیز میگویند- مجرّدی است که هم از جهت ذات مجرد است و هم از جهت فعل. مجردات تام، دارای استکمال نیستند؛ زیرا تمام توان آنها، و آنچه به صورت بالقوّه در آنها امکان تحقق دارد، به صورت بالفعل در آنها وجود دارد و هیچ جهت بالقوّهای در آنها نیست و همه بالقوّهها فعلیت یافتهاند.
اما مجرد ناقص، مجردی است که هر چند از نظر ذات مجرد است، ولی در مقام فعل مادی است. مجردات ناقص دارای استکمال هستند؛ زیرا جهات بالقوّه در او وجود دارد؛ یعنی تمام توان و نیروهای بالقوه آنان به فعلیت نرسیده است. نفس نیز مجرد تام نیست؛ بلکه مجرد ناقص است؛ یعنی فقط از جهت ذات مجرد است ولی در مقام فعل مادی است. بنابراین استکمال نفس، منافات با تجرد آن ندارد.[1]
برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: 28610 (تجرد نفس) و 49813 (دلایل عقلی وجود روح)