کبر در قرآن و کلام پيامبر و ائمه عليهم السلام
و مي فرمايد: «به درستي که خدا دوست ندارد تکبر کنندگان را».
و ديگر مي فرمايد: «زود باشد که برگردانم از آيات خود، روي کساني را که تکبر مي ورزند».
و باز مي فرمايد: «داخل شويد در درهاي جهنم، در حالتي که مخلد (1) خواهيد بود در آن، پس بد مقامي است مقام تکبرکنندگان». (2)
و ديگر مي فرمايد: «زود باشد که برگردانم از آيات خود، روي کساني را که تکبر مي ورزند».
و باز مي فرمايد: «داخل شويد در درهاي جهنم، در حالتي که مخلد (1) خواهيد بود در آن، پس بد مقامي است مقام تکبرکنندگان». (2)
کبر در قرآن و کلام پيامبر و ائمه عليهم السلام
خداي تعالي مي فرمايد: «زنگ و چرک مي فرستد خدا بر هر دل متکبري».
و مي فرمايد: «به درستي که خدا دوست ندارد تکبر کنندگان را».
و ديگر مي فرمايد: «زود باشد که برگردانم از آيات خود، روي کساني را که تکبر مي ورزند».
و باز مي فرمايد: «داخل شويد در درهاي جهنم، در حالتي که مخلد (1) خواهيد بود در آن، پس بد مقامي است مقام تکبرکنندگان». (2)
و حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود که: «اين است و جز اين نيست که من بنده اي هستم که بر روي خاک مي نشينم و چيزي مي خورم و جامه پشمينه مي پوشم و شتر را مي بندم و چون بنده اي مرا بخواند، اجابت مي کنم. پس هر که طريقه مرا ترک کند از من نيست».
و مروي است که: «سيد انبياء صلي الله عليه و آله پيراهني را پوشيده بودند و در وقت وفات آن حضرت بيرون آوردند، از پشم بود و دوازده وصله داشت، که چند وصله آن از پوست گوسفند بود». (3)
و حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمودند که: «داخل بهشت نمي شود هر که به قدر يک دانه خردل کبر در دل او باشد. و هر که خود را بزرگ شمارد و تکبر کند در راه رفتن، ملاقات خواهد کرد پروردگار را در حالتي که بر او غضبناک باشد».
و فرمودند که: «در روز قيامت از آتش جهنم گردني بيرون خواهد آمد که دو گوش داشته باشد و دو چشم و يک زبان، و خواهد گفت که: من موکل به سه طايفه هستم: يکي: متکبرين. ديگري: کساني که با خدا، خداي ديگري را خوانده اند و سوم: کساني که صورت، نقش مي کرده اند». (4)
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند که: «سه نفرند که خداي – تعالي- در روز قيامت با ايشان سخن نخواهد فرمود، و عمل ايشان را پاک نخواهد ساخت، و عذاب دردناک از براي ايشان خواهد بود: پير زناکار، و پادشاه جبار، و متکبر بي خبر».
و نيز از آن حضرت مروي است که: «بد بنده اي است بنده اي که تکبر کند و از حد خود تجاوز نمايد، و پروردگار جبار اعلي را فراموش کند و خداوند کبير متعال را فراموش نمايد و بد بنده اي است بنده اي که به سهو و لهو بگذراند و گورستان و پوسيدن بدن ها را در آنجا فراموش کند». (5)
روايت کردند که پيغمبر صلي الله عليه و آله که گفت: «هر که پشم پوشد و نعلين پيراسته در پاي کند و بر خر نشيند و گوسفند بدوشد و با عيال طعام خورد و با درويشان نشيند، خداي عزوجل کبر از وي دور کند». (6)
و نيز از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت شده که: «دشمن ترين شما به سوي ما، و دورترين شما از ما در روز آخرت، پر گويان، نازک گويان و متکبران اند».
و فرمودند که : « متکبرين را در روز قيامت محشور خواهند کرد به صورت مورچه هاي کوچک، که به جهت بي قدري که در نزد خدا دارند پايمال همه مردم خواهند شد» .
و فرمودند که: «در جنهم وادي اي است که او را هبهب گويند و برخدا ثابت است که هر جبار متکبري را در آن جاي دهد». (7)
در خبر صحيح آمده است که: «به بهشت در نمي آيد هر که در دل او مقدار سپندان دانه اي کبر باشد».
چون حضرت نوح عليه السلام را هنگام رحلت رسيد فرزندان خود را طلبيد و گفت: «شما را به دو چيز امر مي کنم و از دو چيز منع مي کنم، منع مي کنم از شرک به خدا و کبر؛ و امر مي کنم به گفتن لا اله الا الله و سبحان الله و بحمده».
و روزي که حضرت سليمان بن داود عليه السلام امر کرد که: مرغان و جن و انس بيرون آيند، پس بر بساط نشست که دويست هزار نفر از بني آدم و دويست هزار نفر از جنيان با او بودند و بساط او به قدري بلند شد که صداي تسبيح ملائکه را در آسمان ها شنيد. سپس اين قدر ميل به پستي کرد که کف پاي او به دريا رسيد پس صدايي بلند شد که کسي مي گويد: «اگر در دل صاحب شما به قدر ذره اي کبر مي بود، او به زمين فرو مي بردند، بيشتر از آنچه بلند کردند او را». (8)
و مي فرمايد: «به درستي که خدا دوست ندارد تکبر کنندگان را».
و ديگر مي فرمايد: «زود باشد که برگردانم از آيات خود، روي کساني را که تکبر مي ورزند».
و باز مي فرمايد: «داخل شويد در درهاي جهنم، در حالتي که مخلد (1) خواهيد بود در آن، پس بد مقامي است مقام تکبرکنندگان». (2)
و حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود که: «اين است و جز اين نيست که من بنده اي هستم که بر روي خاک مي نشينم و چيزي مي خورم و جامه پشمينه مي پوشم و شتر را مي بندم و چون بنده اي مرا بخواند، اجابت مي کنم. پس هر که طريقه مرا ترک کند از من نيست».
و مروي است که: «سيد انبياء صلي الله عليه و آله پيراهني را پوشيده بودند و در وقت وفات آن حضرت بيرون آوردند، از پشم بود و دوازده وصله داشت، که چند وصله آن از پوست گوسفند بود». (3)
و حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمودند که: «داخل بهشت نمي شود هر که به قدر يک دانه خردل کبر در دل او باشد. و هر که خود را بزرگ شمارد و تکبر کند در راه رفتن، ملاقات خواهد کرد پروردگار را در حالتي که بر او غضبناک باشد».
و فرمودند که: «در روز قيامت از آتش جهنم گردني بيرون خواهد آمد که دو گوش داشته باشد و دو چشم و يک زبان، و خواهد گفت که: من موکل به سه طايفه هستم: يکي: متکبرين. ديگري: کساني که با خدا، خداي ديگري را خوانده اند و سوم: کساني که صورت، نقش مي کرده اند». (4)
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند که: «سه نفرند که خداي – تعالي- در روز قيامت با ايشان سخن نخواهد فرمود، و عمل ايشان را پاک نخواهد ساخت، و عذاب دردناک از براي ايشان خواهد بود: پير زناکار، و پادشاه جبار، و متکبر بي خبر».
و نيز از آن حضرت مروي است که: «بد بنده اي است بنده اي که تکبر کند و از حد خود تجاوز نمايد، و پروردگار جبار اعلي را فراموش کند و خداوند کبير متعال را فراموش نمايد و بد بنده اي است بنده اي که به سهو و لهو بگذراند و گورستان و پوسيدن بدن ها را در آنجا فراموش کند». (5)
روايت کردند که پيغمبر صلي الله عليه و آله که گفت: «هر که پشم پوشد و نعلين پيراسته در پاي کند و بر خر نشيند و گوسفند بدوشد و با عيال طعام خورد و با درويشان نشيند، خداي عزوجل کبر از وي دور کند». (6)
و نيز از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت شده که: «دشمن ترين شما به سوي ما، و دورترين شما از ما در روز آخرت، پر گويان، نازک گويان و متکبران اند».
و فرمودند که : « متکبرين را در روز قيامت محشور خواهند کرد به صورت مورچه هاي کوچک، که به جهت بي قدري که در نزد خدا دارند پايمال همه مردم خواهند شد» .
و فرمودند که: «در جنهم وادي اي است که او را هبهب گويند و برخدا ثابت است که هر جبار متکبري را در آن جاي دهد». (7)
در خبر صحيح آمده است که: «به بهشت در نمي آيد هر که در دل او مقدار سپندان دانه اي کبر باشد».
چون حضرت نوح عليه السلام را هنگام رحلت رسيد فرزندان خود را طلبيد و گفت: «شما را به دو چيز امر مي کنم و از دو چيز منع مي کنم، منع مي کنم از شرک به خدا و کبر؛ و امر مي کنم به گفتن لا اله الا الله و سبحان الله و بحمده».
و روزي که حضرت سليمان بن داود عليه السلام امر کرد که: مرغان و جن و انس بيرون آيند، پس بر بساط نشست که دويست هزار نفر از بني آدم و دويست هزار نفر از جنيان با او بودند و بساط او به قدري بلند شد که صداي تسبيح ملائکه را در آسمان ها شنيد. سپس اين قدر ميل به پستي کرد که کف پاي او به دريا رسيد پس صدايي بلند شد که کسي مي گويد: «اگر در دل صاحب شما به قدر ذره اي کبر مي بود، او به زمين فرو مي بردند، بيشتر از آنچه بلند کردند او را». (8)
پي نوشت :
1- مخلد: جاويدان.
2- معراج السعاده، ص 284.
3- همان، ص 293.
4- همان، ص 284-285.
5- همان، ص285.
6- گزيده در اخلاق و تصوف، ص 250.
7- معراج السعاده، ص 285.
8- همان،ص 286.
منبع: کتاب گنجينه ي 69-68 /س