طلسمات

خانه » همه » مذهبی » «کبیر» و «عظیم» در مورد پروردگار چه معنایی دارند و آیا «الله اکبر» و «الله اعظم» با هم متفاوتند؟ یکی در امور مادی است و دیگری در امور معنوی؟!

«کبیر» و «عظیم» در مورد پروردگار چه معنایی دارند و آیا «الله اکبر» و «الله اعظم» با هم متفاوتند؟ یکی در امور مادی است و دیگری در امور معنوی؟!

در لغت‌نامه‌های عربی بین «اکبر» و «اعظم» فرقی نگذاشته‌اند، و این دو را مترادف هم قرار می‌دهند.[1] از نظر روایات و منابع دینی نیز (آن مقدار که جست‌وجو کردیم)، تفاوقی بین «الله اکبر» و «الله اعظم» از جهت معنا پیدا نکردیم.
 البته ذکر «الله اکبر» از نظر روایات اهل بیت(ع) دارای جایگاه ویژه است؛ ذکر برجسته حضرت حق است و دارای ثواب‌های بسیاری زیادی است.[2]
در مورد معنای الله اکبر، روایات تفسیرهای متعددی از آن بیان کرده‌اند؛[3] یکی از آن معانی این است که خدا بالاتر از آن است که توصیف شود:
محمد بن یحیى عن أحمد بن محمد بن عیسى عن مَروَک بن عبید عن جُمَیع بن عُمَیر قال: قالَ أَبُو عَبْدِ الله(ع): أَیُّ شَیْ‏ءٍ اللهُ أَکْبَرُ فَقُلْتُ اللهُ أَکْبَرُ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ فَقَالَ وَ کَانَ ثَمَّ شَیْ‏ءٌ فَیَکُونُ أَکْبَرَ مِنْهُ فَقُلْتُ وَ مَا هُوَ قَالَ اللهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف؛[4]‏ جُمیع بن عمیر می‌گوید: امام صادق(ع) از من پرسید: «معناى الله اکبر چیست؟» گفتم: خدا بزرگ‌تر از همه چیز است. فرمود: «مگر آن‌جا چیزى بود که خدا بزرگ‌تر از آن باشد؟» گفتم: پس چیست؟
فرمود: «خدا بزرگ‌تر از آن است که وصف شود».
درباره این روایت باید به نکاتی توجه داشت:
1. همه راویان این حدیث ثقه و مورد اطمینان هستند مگر جمیع بن عمیر که شخصی مجهول است. لذا این حدیث از جهت سندی ضعیف است، اما از لحاظ محتوا، این روایت به مطلبی دقیق و منطبق با آموزه‌های اسلامی اشاره می‌کند.
2. در همین راستا باید توجّه داشت که واژه «بزرگ» یا «بزرگ‌تر»، درباره خداوند متعال به معنای بزرگی اندازه یا مقام و مرتبه وجودی و امثال آن نیست؛ چون در همه این معانی، نوعی مقایسه لحاظ شده است و خدا قابل مقایسه با هیچ موجودی نیست. وقتی گفته می‌شود «خدا بزرگ است» منظور این است که او بزرگ‌تر از آن است که با خلق خود قیاس گردد، و بزرگ‌تر از آن است که خلق، به درک حقیقت او نائل گردند. به تعبیر دیگر، خدا بزرگ‌تر از آن است که ذهن متفکّر و قلب عارفان و بلکه پیامبران قادر به ادراک حقیقت او باشند. اینگونه است که قرآن کریم خود را با وصف «متکبر» می‌ستاید و عنوان می‌دارد که «له الکبریاء». پس آنچه انسان از خدا می‌داند تنها ظهورات اسماء او است نه کُنه ذاتش. به فرموده امام علی(ع): «خدایی که همّت‌های عالی از درکش عاجزند و غوّاصان دریای اندیشه به او دست نمی‌یابند».[5]
3. گفته‌اند: گرچه «الله أَکْبَر» به صیغه أفعل تفضیل آمده، ولى به معناى «کبیر» است و «أفعل» به جاى «فعیل» گذارده شده که صفت مشبهه است، بنابراین معنایش می‌شود: خدا بسیار بزرگ است، و ظاهراً امام(ع) در صدد ردّ قول نحویین است که گفته‌اند: اصلش «الله أَکْبَرُ مِنْ‏ کلّ شى‏ء» بوده و به جهت وضوح معنایش حذف گردیده است.[6]
4. بنابراین، انسان درباره موجودى بحث می‌کند که اصلاً برتر است از وصف و از توصیف او، منزّه است از هر گونه محدودیتى و از هر گونه نقصى.[7]
در هر صورت روشن است که هیچ‌کدام از اعظم و اکبر را در مورد خداوند نمی‌توان به معنای مادی و بزرگی جسم دانست.
 

[1]. ر. ک: فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج 2، ص 91؛ ج 5، ص 361، هجرت، قم، 1410ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 5، ص 125؛ ج 12، ص 409، لسان العرب، دار صادر، بیروت، 1414 ق.
[2].  «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) التَّسْبِیحُ نِصْفُ الْمِیزَانِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ یَمْلَأُ الْمِیزَانَ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ یَمْلَأُ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج، ص 506، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[3]. ر. ک. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 4، ص 66، مؤسسه آل البیت، قم، 1408ق.
[4]. کافی، ج ‏1، ص 118.
[5]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه اول، ص 39، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[6].  ‏طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی‏، سید احمد، ج ‏3، ص 468، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.
[7]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ‏4، ص 31، تهران، صدرا.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد