1ـ کمالات بشری بر دو گونه اند ؛ برخی از این کمالات از طریق افعال اختیاری حاصل می شوند ؛ و برخی دیگر به طور طبیعی و در اثر حرکت جوهری بدن به دست می آیند. برای مثال وقتی کودکی بزرگ می شود ، اوصافی که قبلاً نداشت برای او حاصل می گردد ؛ امّا نه از راه اختیار بلکه به نحو طبیعی. روشن است که بعد از مرگ ، امکان کسب کمالات اختیاری وجود ندارد ؛ امّا اگر بدن شخص ، نصیبی از یک نحوه حیات داشته باشد ، در اثر حرکت جوهری آن ، کمالاتی طبیعی برای صاحب بدن حاصل خواهد شد. مثلاً افرادی که دچار حالات کما یا مرگ مغزی می شوند ، حرکت ارادی ندارند ؛ امّا بدنشان در حدّ نباتی زنده است. لذا بدن در همین حالت نیز به فعالیّت طبیعی خود ادامه می دهد ؛ و در اثر همین نوع فعالیّت ، کمالات طبیعی خاصّی برای شخص حاصل می شود. یا وجود ذرّی ما قبل از آنکه نطفه شویم ، در اصلاب پدران و رَحِم مادرانمان ـ از زمان آدم(ع) ـ می گشت و کسب کمالات طبیعی می نمود تا اینکه وارد آخرین صلب و آخرین رَحِم گشت و مسیر نطفه و علقه و مضغه و … را طیّ نمود. لذا خداوند متعال فرمود: « هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً ؛ إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً ــــ آیا زمانى طولانى بر انسان گذشت که چیز قابل ذکرى نبود؟ ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم، و او را مى آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم» (الإنسان:1،2)
پس ما قبل از نطفگی نیز مراحلی را سپری نموده ایم که در آن حالت اسم و رسم مشخّصی نداشتیم تا ذکر شویم. این همان دوران ذرّی ما بوده که با خلقت حضرت آدم (ع) آغاز می شود تا به هنگام تولّد.
خداوند متعال در سوره اعراف آیه 172می فرماید: « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلین ــــــ و آن گاه که پروردگار تو از پسران آدم، از پشت هایشان، ذرّیه ی آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه کرد که: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا! گواهى دادیم. تا در روز رستاخیز نگویید ما از آن غافل بودیم. »
پس معلوم می شود که تک تک فرزندان حضرت آدم (ع) تا روز قیامت ، از زمان خود آن حضرت وجود داشته اند ، لکن در پشت حضرت آدم و پشت پدران خود بوده اند و به نوبت و به مرور زمان تبدیل به اسپرم شده به رحم مادران منتقل گشته و به صورت جنین در آمده و متولّد شده اند. ظاهراً آیه ی اوّل سوره مبارکه دهر نیز به همین حقیقت اشاره دارد که انسان زمانی طولانی وجود داشته ولی به صورت ذرّاتی بوده و نسل به نسل می گشته تا در نهایت به صلب پدر خود رسیده ، وارد رحم مادر خویش شود و در آنجا صورت نطفه به خود گرفته رشد بشری خویش را آغاز نماید. در روایات اهل بیت (ع) نیز به این حقیقت شگفت اشاره شده است.
« سُئِلَ النَّبِیُّ ص أَیْنَ کُنْتَ وَ آدَمُ فِی الْجَنَّةِ قَالَ کُنْتُ فِی صُلْبِهِ وَ هُبِطَ بِی إِلَى الْأَرْضِ فِی صُلْبِهِ وَ رَکِبْتُ السَّفِینَةَ فِی صُلْبِ نُوحٍ وَ قُذِفَ بِی فِی النَّارِ فِی صُلْبِ أَبِی إِبْرَاهِیمَ لَمْ یَلْتَقِ لِی أَبَوَانِ عَلَى سِفَاحٍ قَطُّ وَ لَمْ یَزَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَنْقُلُنِی فِی الْأَصْلَابِ الطَّیِّبَةِ إِلَى الْأَرْحَامِ الطَّاهِرَةِ هَادِیاً مَهْدِیّاً حَتَّى أَخَذَ اللَّهُ بِالنُّبُوَّةِ عَهْدِی وَ بِالْإِسْلَامِ مِیثَاقِی وَ بَیَّنَ کُلَّ شَیْ ءٍ مِنْ صِفَتِی وَ أَثْبَتَ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ ذِکْرِی وَ رَقَانِی إِلَى سَمَائِهِ وَ شَقَّ لِیَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى أُمَّتِی الْحَمَّادُونَ فَذُو الْعَرْشِ مَحْمُودٌ وَ أَنَا مُحَمَّد ـــــ از پیغمبر (ص) سؤال شد شما کجا بودید آنگاه که آدم در بهشت بود؟ فرمود در پشت او بودم و مرا به زمین فرود آورد و در پشت نوح بر کشتى سوار شدم و در پشت ابراهیم به آتش افکنده شدم و هیچ پدر و مادرى بر من هرگز به زنا ملاقات نکردند و همیشه خدا مرا از اصلاب پاک به ارحام پاک نقل کرد، در طریق هدایت ، تا به نبوّت از من تعهد گرفت و پیمان اسلام از من ستاند و همه ی صفات مرا بیان کرد و در تورات و انجیل مرا یاد کرد و به آسمانش بالا برد و اسمی برایم برگرفت از اسماء حسنای خویش ؛ امّتم حمّادند (بسیار حمد کننده اند) و پروردگار عرش ، محمود است و من محمّدم.» ( أمالی الصدوق ،ص624 )
در زیارت اربعین نیز مشابه همین تعابیر در مورد امام حسین (ع) وارد شده است.« بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الطَّاهِرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا » (تهذیب الأحکام ،ج6 ،ص113 )
همچنین امام حسین (ع) در دعایی فرمودند: « ابْتَدَأْتَنِی بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ أَنْ أَکُونَ شَیْئاً مَذْکُوراً وَ خَلَقْتَنِی مِنَ التُّرَابِ ثُمَّ أَسْکَنْتَنِی الْأَصْلَابَ أَمْناً لِرَیْبِ الْمَنُونِ وَ اخْتِلَافِ الدُّهُورِ فَلَمْ أَزَلْ ظَاعِناً مِنْ صُلْبٍ إِلَى رَحِمٍ فِی تَقَادُمِ الْأَیَّامِ الْمَاضِیَةِ وَ الْقُرُونِ الْخَالِیَةِ لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِکَ بِی وَ لُطْفِکَ لِی وَ إِحْسَانِکَ إِلَیَّ فِی دَوْلَةِ أَیَّامِ الْکَفَرَةِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَ کَذَّبُوا رُسُلَکَ لَکِنَّکَ أَخْرَجْتَنِی رَأْفَةً مِنْکَ وَ تَحَنُّناً عَلَیَّ لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدَى الَّذِی یَسَّرْتَنِی وَ فِیهِ أَنْشَأْتَنِی وَ مِنْ قَبْلِ ذَلِکَ رَؤُفْتَ بِی بِجَمِیلِ صُنْعِکَ وَ سَوَابِغِ نِعْمَتِکَ فَابْتَدَعْتَ خَلْقِی مِنْ مَنِیٍّ یُمْنى ثُمَّ أَسْکَنْتَنِی فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَ جِلْدٍ وَ دَمٍ لَمْ تُشَهِّرْنِی بِخَلْقِی وَ لَمْ تَجْعَلْ إِلَیَّ شَیْئاً مِنْ أَمْرِی ثُمَّ أَخْرَجْتَنِی إِلَى الدُّنْیَا تَامّاً سَوِیّاً وَ حَفِظْتَنِی فِی الْمَهْدِ طِفْلًا صَبِیّاً وَ رَزَقْتَنِی مِنَ الْغِذَاءِ لَبَناً مَرِیئاً و … ــــــــ آغاز آفرینشم کردى به نعمت خود پیش از آنکه شیء قابل ذکری باشم ، مرا از خاک آفریدى و در پشت پدرها جا دادى آسوده از مرگ و میر و پیوسته از صلبى به رحمى کوچیدم در روزگاران گذشته، از مهر و لطف و احسانت به من ، در دولت کافرانم بیرون نیاوردى که عهد تو را شکستند و رسولانت را دروغ شمردند، و از مهربانى و توجّه خودت مرا در دوران هدایتى که آماده کردى به دنیا آوردى، و از آن پیش با من خوبی کردى و نعمت دادى و از منىّ ریخته شده [از صلب پدر ] خلقت مرا شروع کردى و مرا در سه ظلمت ، میان گوشت و پوست و خون نهادى ، و مرا به آفرینشم انگشت نما نکردى و کارم را به خودم وانگذاردى و مرا با خلقت کامل به دنیا آوردى و در گهواره که کودکى خرد بودم نگه داشتى، شیر گوارا به من روزى دادى، و … .» (بحار الأنوار ، ج 57 ،ص372)
2ـ از نظر برخی حکما ، و طبق ادلّه ای که دارند ، ائمه (ع) از زمانی که متولّد می شوند و بلکه از بدو خلقت ذرّی خودشان ، تمام کمالات اختیاری را به نحو بالفعل دارا می باشند ؛ لذا ایشان (ع) فاعل بالتّجلی هستند نه فاعل بالقصد ؛ یعنی کمالات موجود خود را اظهار می کنند ؛ نه اینکه از راه فعل ، کسب کمال نمایند. امّا باید دانست که این نظریّه منافاتی با این ندارد که ائمه (ع) کمالات طبیعی خود را به مرور زمان به دست آورند. مثلاً ائمه (ع) نیز زمانی نوزاد بوده اند و سپس کودک ، خرد سال ، نوجوان ، جوان و میان سال شده اند ؛ و برخی به پیری نیز رسیده اند. این همان کمال طبیعی است که به تدریج برای آن بزرگواران حاصل گشته است. پس اگر بدن شریف امام (ع)بعد از رحلت سالم باقی بماند و یک نحوه ارتباط بین آن بدن شریف و نفس امام (ع) موجود باشد ، همچنان امکان ادامه ی تکامل طبیعی وجود خواهد داشت. حتّی برخی حکما پا را فراتر از این گذاشته و گفته اند: حتّی نفس ارتباط خود را با ذرّات بدن پوسیده نیز کاملاًَ قطع نمی کند بلکه همواره یک نحوه ارتباط بین نفس و جسد متلاشی نیز وجود دارد. پس یقیناً این ارتباط در جسد سالم مانده بیشتر خواهد بود. این ارتباط به اندازه ای است که مانع از متلاشی بدن می شود.
3ـ واسطه ی فیض بودن آن بزرگواران نیز منافاتی با این معنا ندارد ؛ چون آنچه واسطه ی فیض است روح قدسی امام می باشد نه نفس جزئی او که تعلّق خاصّ با بدن مادّی دارد. توضیح آنکه نفس را مراتبی است که اوج مرتبه ی آن را روح القدس گویند. لذا بدن امام و نفس جزئی او در مراتب مادون وجود قرار دارند ؛ و خود دو مرتبه ، به وساطت روح قدسی ، که حامل مقام ولایت است ، محتاج می باشند. پس تکامل پذیر بودن نفس جزئی امام ـ بخصوص از نوع تکامل طبیعی ـ منافاتی با واجد کمالات بودن امام ندارد. شاید از همین باب باشد که حضرت فاطمه زهرا (س) را امّ ابیها خوانده اند. چرا که حضرتش ظهور دنیایی نفس کلّی است ؛ پس نفس کلّی آن بزرگوار نقش مادری دارد نسبت به نفس جزئی و بدن شریف رسول خدا (ص). کما اینکه نفس کلّی حضرتش مادر تمام انسانهاست و از جمله مادر صورت دنیایی خود فاطمه زهرا (س).
سخن آخر:
الف ـ از آنجا که سوالات عزیزان به گروههای مختلف فرستاده می شوند، لذا ممکن است برخی از سوالات شما ، که مرتبط به هم هستند ، به خاطر اینکه بحث حدیثی دارند به گروه قرآن و حدیث فرستاده شوند. پس اگر می خواهید سوالاتتان دین پژوهانه پاسخ داده شوند ، حتماً هنگام ارسال ، گروه دین پژوهی را انتخاب نمایید و چه بسا بهتر باشد که در ابتدای سوال ذکر نمایید که سوالتان در گروه دین پژوهی جواب داده شود. البته اگر سوالتان مربوط به کلام یا فلسفه یا عرفان نظری یا رابطه علم و دین باشد.
ب ـ اگر سوالی مشتملّ بر چند سوال باشد ؛ بخصوص اگر هر سوالی به گروه خاصّی مربوط باشد ، سوالات تفکیک شده و جداگانه پاسخ داده می شوند. لذا سعی فرمایید که در هر ارسال تنها یک سوال یا چند سوال مرتبط به هم را جای دهید.