مشرکان در «دار النَدوه» که مرکز اجتماع و شوراى بزرگان خود بود، جمع شدند تا درباره پیامبر(صلى الله علیه وآله) تصمیم گیرى نهایى را به انجام برسانند؛ زیرا مهاجرت مسلمانان از مکه و شکل گیرى پایگاه مطمئنى در یثرب، آنان را بسیار پریشان و مضطرب ساخته بود گویا نظرات مختلفى در آن شورا مطرح شد؛ پیشنهاد حبس یا اخراج پیامبر آنان را قانع نمى ساخت و پیشنهاد قتل مورد پذیرش قرار گرفت.السیرة الحلبیه، ج 2، ص 25 و 26. خداوند در سوره انفال، مکر کافران را این گونه حکایت مى کند:
«وَاِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ اَوْ یَقْتُلوکَ او یُخْرِجُوکَ وَیَمْکِرونَ وَ یَمکِرُ اللهُ وَاللهُ خَیْرُ الْماکِرینَ»؛انفال (8)، آیه 30. «به خاطر بیاور هنگامى را که کافران نقشه مى کشیدند که تو را به زندان بیفکنند یا به قتل برسانند و یا (لااقل از مکه) بیرون کنند ؛ آنها نقشه مى کشیدند و خداوند هم تدبیر مى کرد و خداوند بهترین تدبیرکنندگان است».ر.ک: تفسیر قرطبى، ج 7، ص 397.
«وَاِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ اَوْ یَقْتُلوکَ او یُخْرِجُوکَ وَیَمْکِرونَ وَ یَمکِرُ اللهُ وَاللهُ خَیْرُ الْماکِرینَ»؛انفال (8)، آیه 30. «به خاطر بیاور هنگامى را که کافران نقشه مى کشیدند که تو را به زندان بیفکنند یا به قتل برسانند و یا (لااقل از مکه) بیرون کنند ؛ آنها نقشه مى کشیدند و خداوند هم تدبیر مى کرد و خداوند بهترین تدبیرکنندگان است».ر.ک: تفسیر قرطبى، ج 7، ص 397.