کیفیت نعمتهای بهشتی
پرسش و پاسخهایی پیرامون بهشت و بهشتیان
پذیرایی از مؤمنان در بهشت چگونه است؟
در ذیل تفسیر آیه شریفه: «امّا الذّین آمنوا و عملوا الصّالحات فلهم جنات المأوی نزلاً بها کانوا یعملون» (1): اما آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند باغهای جاویدان از آنها خواهد بود و این «جنات مأوی» وسیله پذیرایی خداوند از آنهاست در مقابل اعمالی که انجام میدادند. «نزل» به چیزی گفته میشود که برای پذیرایی مهمان آماده میکنند و اشاره ظریفی است به اینکه مؤمنان در بهشت دائماً همچون مهمان پذیرایی میشوند و در برخی تفاسیر دیگر آورده است که «نزل» نخستین چیزی است که با آن از مهمان تازه وارد پذیرایی میشود مانند چای و شربت در زمان ما، لذا این اشاره لطیفی است به اینکه «جنّات مأوی» با تمام نعمات و برکاتش نخستین وسیله پذیرایی از این مهمانان الهی است و به دنبال آن مواهب دیگری است که جز خدا کسی نمیداند.
آیا موازنه ای بین عمل و پاداش مؤمنان در بهشت وجود دارد؟
فضل الهی در مورد مؤمنان صالح بسیار است چنانچه در آیات قرآن میخوانیم: «والّذین امنوا و عملوا الصّالحات فی روضات الجنّات لهم ما یشاؤن عند ربّهم» (2): کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند در بهترین و سرسبزترین باغهای بهشت جای دارند و هرچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنها فراهم است لذا موازنه ای بین عمل و پاداش آنها وجود ندارد و «عند ربّهم» نشانگر لطف بی حساب خداوند به آنان است؛ و همانطور که در آیه شریفه ذیل در مورد شهدا میخوانیم «بل احیاء عند ربهم یرزقون» (3) در نزد پروردگارشان روزی میخورند در مورد مؤمنان هم، میفرماید: لهم ما یشاون عند ربهم هرچه را بخواهند و تمنا و آرزو کنند در نزد پروردگارشان و در جوار قرب او آن را مییابند. دلیل دیگری بر عدم موازنه بین عمل مؤمنین و پاداشهای فراوان بهشتی، مسئله خلود و جاودانگی مؤمنین متقّی در بهشت است چرا که آن چه در نزد خداست باقی است «ما عندکم ینفد و ما عند الله باق» (4) و آیات فراوان دیگری راجع به ابدیت نعمتها و لذات بهشتیان سخن میگوید و جمله «خالدین فیها» بارها و بارها در مورد «الذین امنوا و عملوا الصالحات» آمده است و در جای دیگر میفرماید «عطاءً غیر مجذوذ» (5) این نعمات الهی هرگز گسسته و قطع نمیشود؛ و یا میفرماید: این روزی ماست که به بهشتیان عطا میکنیم و هیچ انقطاع و تمام شدن هم برای آنها نیست، «اِنّ هذا لرزقنا ما له من نفاد» (6)؛ لذا با عنایت به آیات فوق الذکر، بدیهی است که برای چند صباحی (سالی) کار نیک کردن، پاداش دائمی و جاودان گرفتن موازنه ای وجود ندارد بلکه همهاش لطف و کرم بی انتهای خداوند است که شامل حال مؤمنین میشود.
اصحاب الیمین چه کسانی هستند؟
اصحاب الیمین همان مردان و زنان صالحی هستند که نامه اعمالشان به نشانه پیروزی به دست راستشان داده میشود. در آیاتی از قرآن از آنها یاد شده است و «امّا ان کان من اصحاب الیمین فسلام لک من اصحاب الیمین» (7): و به هنگام قبض روح، و در آستانه انتقال از دنیا، فرشتگان قبض روح سلام یارانش را به او میرساند و میگویند: سلام بر تو از طرف دوستانت که از اصحاب یمین هستند؛ و شاید این سلام از سوی خود فرشتگان باشد، که به او میگویند: سلام بر تو که از اصحاب یمین هستی. مؤید این کلام آیه شریفه ای است که میفرماید: الذین تتوفّاهم الملائکه طیبّین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنّه به ما کنتم تعملون (8): کسانی که فرشتگان قبض روحشان را میکنند، در حالیکه پاکیزهاند به آنها میگویند: سلام برشما، وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام میدادید. روایتی در ذیل تفسیر آیه فوق از امام باقر (ع) است که میفرماید: «هم شیعتنا و محبوبنا» (9) اصحاب یمین شیعیان ما و دوستان ما هستند.
بهشت «عدن» چه تفاوتی با سایر بهشتهای پروردگار دارد؟
در آیات زیادی از قرآن کریم به «جنات عدن» و ویژگیهای آن بر میخوریم از جمله «وعدالله المؤمنین و المؤمنات جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و مساکن طیبه فی جنّات عدن» (10) خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایی از بهشت را وعده داده است که از زیر درختانش نهرهایی جریان دارد و در این نعمت بزرگ زوال و فنا و جدایی راه ندارد و مسکنهای پاکیزه و منازل مرفّهی در بهشت عدن در اختیار آنها قرار میدهد. «عدن» از جهت لغت شبیه خلود است لیکن چون به مسئله خلود قبل از آن اشاره شده است معلوم میشود که جنات عدن محل خاصی از بهشت پروردگار است که بر سایر باغهای بهشت امتیاز دارد و در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) است که عدن را توضیح میدهد و میفرمایند: عدن آن خانه پروردگار است که هیچ چشمی آن را ندیده و به فکر کسی خطور نکرده و تنها سه گروه در آن ساکن میشوند پیامبران و صدیقین و شهیدان (11).
نعمتهای بهشتی «مقربّان» چگونه است؟
در آیاتی از سوره مبارکه واقعه خداوند کریم میفرماید: «اولئک المقرّبون فی جنّات النعیم. (12)… علی سُرُرٍ موضونه متّکئین علیها متقابلین یطوف علیهم ولدان مخلدون باکوابٍ و اباریقٍ و کاسٍ من مَعین لا یصدّعون عنها و لا ینزفون و فاکهه ممّا یتخیّرون و لحم طیر ممّا یشتهون و حورعین کامثال الّؤلؤ المکنون جزاءً به ما کانوا یعملون» (13) مقربان در تختهایی صف کشیده و روبروی هم قرار دارند و برآنها تکیه زدهاند و نوجوانان جاودانی با شکوه و طراوت پیوسته گرداگرد آنها میگردند و با قدحها و کوزهها و جامهایی از نهرهای جاری بهشتی و شراب طهور از آنان پذیرایی میکنند شرابهایی که نه از خوردن آن سر درد میگیرند و نه مست میشوند و میوه و گوشت پرنده از هر نوع که مایل باشند در آنجا موجود است و نیز همسرانی از حورالعین دارند که همچون مروارید در صدف پنهان میمانند و اینها پاداشی است در برابر اعمالی که انجام میدادند؛ و این چنین بهشت مقرّبان آماده پذیرایی از آنان گردیده است.
خدمتگزاران در بهشت چه کسانی هستند؟
در مورد نوجوانانی که خدمت به بهشتیان میکنند تفاسیر مختلفی است از جمله: الف – آنها فرزندان مردم دنیا هستند که پیش از بلوغ چشم از دنیا بسته و چون کار نیک و بدی نداشتهاند به لطف پروردگار چنین مزدی را یافتهاند و آنها نیز از این کار خود لذت میبرند چرا که در خدمت مقرّبان درگاه خداوند هستند.
ب – تفسیر دوّم با توجه به روایت حضرت علی (ع) است که میفرماید: اینها اطفال مشرکین هستند که به خاطر بی گناهی دارای چنین مرتبه ای شدهاند چرا که اطفال مؤمنان در آخرت به والدین خود ملحق میشوند؛ و تفسیر سوم در مورد این خدمتگزاران این است که خداوند آنها را برای این هدف خلق نموده است.
رستگاران در آیه شریفه «اصحاب الجنه هم الفائزون» چه کسانی هستند؟
در تفسیر آیه فوق که میفرماید فقط اصحاب بهشت رستگار وپیروزند (14) حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است که میفرماید: «اصحاب الجنه» کسانی هستند که از او اطاعت کردند و ولایت علی (ع) را پذیرا شدند؛ و اصحاب الجنه نه تنها در قیامت رستگار و پیروزند بلکه در این دنیا نیز پیروزی و آرامش و نجات، از آن آنها میباشد (15).
کلید بهشت در چه اعمالی است؟
در آیه شریفه «سابقوا الی مغفرهٍ من ربّکم و جنه عرضها کعرض السّماء و الارض اُعددّت للذّین امنوا بالله و رسله» (16) میفرماید:برای نیل به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن هم چون پهنه آسمان و زمین است و آماده برای کسانی که ایمان به خداوند و فرستادگان او آوردهاند بر یکدیگر سبفت گیرید و در حقیقت آیه مذکور، مغفرت پروردگار را، کلید بهشت میداند همان بهشتی که به پهنه آسمان تا زمین است و شبیه همین تعبیر در سوره آل عمران آمده است که میفرماید: «وسارعوا الی مغفره من ربّکم و جنهٍ عرضها السموات و الارض اعدّت للمتّقین» (17): برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و رسیدن به بهشتی که وسعت آن به اندازه آسمانها و زمین است سرعت بگیرید و آن بهشت برای پرهیزکاران مهیا شده است.
طبقات و درجات بهشت چگونه است؟ و آیا غیر از دو بهشت خائفان بهشت دیگری هم وجود دارد؟
قرآن غیر از دو بهشت خائفان که در سوره رحمن ذکر آن شده است از دو بهشت دیگری که در مرحله پایینتری قرار دارد سخن به میان میآورد و میفرماید: «و من دونهما جنتّان مدهامتان فیهما عینان نضّاختان فیهما فاکهه و نخل و رمّان و فیهن خیرات حسان حور مقصورات فی الخیام» (18). غیر از دو بهشت اصلی است که برای خائفان ذکر شد دو بهشت دیگری برای همان مؤمنان است که به عنوان تنوع در میان این باغها در گردشند و در بعضی ویژگیها هم مانند هم میباشند چنانچه میفرماید پایینتر از آنها، دو بهشت دیگر است هر دو کاملاً خرم و سرسبزند و در آنها دو چشمه در حال فوران است و میوه های فراوان و درختان نخل و انار است و در آن باغهای بهشتی زنانی هستند نیکو خلق و زیبا، حوریانی که در خیمه های بهشتی مستورند و هیچ انس و جنی قبلاً با آنها تماس نگرفتهاند.
و درحدیثی از پیامبر اکرم (ص) منقول است که در تفسیر این آیه «و من دونهما جنتان» فرمودند: «جنتان من فضه، آنیتهما و ما فیهما و جنتان من ذهب آنیتهما و ما فیهما» (19): دو بهشت که بنای آنها و هرچه در آنهاست از نقره است و دو بهشت است که بنای آنها و هرچه در آنهاست از طلاست؛ و البته تعبیر به طلا و نقره ممکن است اشاره به تفاوت ارزش مواهب آنها باشد؛ و در روایت دیگری از امام صادق (ع) میخوانیم که در ذیل تفسیر همین آیه فرمودند: نگویید بهشت یکی است چراکه خداوند میفرماید: غیر از آن دو بهشت، دو بهشت دیگر است، و نگویید درجه واحدی است چرا که خداوند میفرماید درجاتی است که بعضی بالاتر از بعض دیگر است و این تفاوت به خاطر اعمال میباشد (20).
بهشت خائفان از مقام خداوند، چه خصوصیاتی دارد؟
در ذیل تفسیر آیه مبارکه: «و لمن خاف مقام ربّه جنتّان فبایّ الاء ربّکما تکذّبان ذواتا افنان فیها عینان تجریان فیهما من کل فاکهه زوجان متکئین علی فرش بطائنها من استبرق و جنی الجنّتین دان» (21):آمده است: دو باغ بهشت است برای کسانی که از مقام پروردگار، خائف و ترسانند دارای انواع نعمتها و درختان پرطراوت است و در آنها دو چشمه دائماً جریان دارد و این در حالی است که خائفان از مقام خدا بر فرشهایی تکیه کردهاند که آستر آنها از پارچه های ابریشمین است و میوه های رسیده آن دو باغ بهشتی در دسترس همگان است.
و اما جنتان (دو باغ بهشت) ممکن است بهشت اول مادی و جسمانی باشد و بهشت دوم، معنوی و روحانی و آیه ای دیگر از قرآن تأیید این مطلب را میکند آنجا که میفرماید: «للذین اتقّوا عند ربّهم جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهّره و رضوان من الله» (22):در این آیه نیز علاوه بر بهشت جسمانی که نهرها از زیر درختان آن میگذرد و همسران پاک در آن هستند از بهشت معنوی که خشنودی خداست سخن میگوید؛ و باتوجه به این تفسیر دو نهری که در آن جاری است یکی چشمه معنوی که چشمه معرفت میباشد دیگری چشمه مادی مانند چشمه های آب زلال (طهور یا تسنیم) و یا عسل و شیر میباشد؛ و اشاره به آستری از جنس ابریشم گرانقیمت دلالت بر رویه و اصل پشتی با ارزشی میکند چرا که معمولاً آستر به علت اینکه مشهود نیست از چیز کم اهمیت است و در نتیجه کم اهمیتترین جنسهای آن جهان، پر اهمیتترین و با ارزشترین جنسهای این جهان است و بدیهی است که متاع پرارزش آن در مخیله و تصور ما نمیگنجد.
بهشت «عدن» چگونه بهشتی است؟
از روایاتی در ذیل تفسیر آیه مبارکه «و مساکن طیّبه فی جنّات عدن» (23) استفاده میشود که این بهشت عدن محل خاصی از بهشت پروردگار است که بر سایر باغهای بهشت امتیاز دارد.
در حدیثی ذیل تفسیر آیه فوق الذکر از قول پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند: «عدن دار الله التّی لم ترها عین و لم یخطر علی قلب بشر لایسکنها غیر ثلاثه النبّیین و الصّدیقین و الشّهداء» (24)، عدن آن خانه پروردگار است که هیچ چشمی آن را ندیده و به فکر کسی خطور نکرده و تنها سه گروه وارد آن میشوند پیامبران و صدیقین و شهداء.
به غیر از انبیاء و صالحین و شهداء چه کسانی در بهشت «عدن» قرار میگیرند؟
در روایتی که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است میفرمایند: «من سره ان یحیا حیاتی و یموت مماتی و یسکن جنتی التّی و اعدنی الله ربی، جنات عدن فلیوال علی بن ابیطالب (ع) و ذریته (ع) من به عده». کسی که دوست دارد حیاتش هم چون من و مرگش نیز مانند من بوده باشد و در بهشتی که خداوند به من وعده داده در جنات عدن ساکن شود باید علی ابن ابیطالب و فرزندان بعد از او را دوست دارد (25).از این حدیث روشن میشود که جنات عدن باغهایی از بهشت است که پیامبر (ص) و جمعی از خاصان او در آنها مستقر میشوند و محبین حضرت علی (ع) نیز از این دسته هستند.
چگونه بهشت «دارالسلام» است؟
1- «والملائکه یدخلون علیهم من کل باب سلام علیکم به ما صبرتم فنعم عقبی الدّار» (27). ملائکه از هر دری بر بهشتیان وارد میشوند و به آنها میگویند سلام بر شما به خاطر شکیبائی هایی که داشتید و چه پایان خوبی است این سرایی که نصیبتان شده است.
2- و گاه ساکنان اعراف آنها را صدا میزنند و میگویند سلام بر شما، «ونادوا اصحاب الجنه ان سلام علیکم» (28).
3- و گاهی پس از ورود در بهشت با سلام و تحیت فرشتگان روبرو میشوند؛ و گاه به هنگام قبض روح این سلام از سوی فرشتگان به آنان نثار میشود و میگویند: سلام بر شما وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام میدادید: «الذین تتوفیهم الملائکه طیّبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنه به ما کنتم تعملون» (29).
4- و گاهی خودشان به یکدیگر سلام میدهند و اصولاً تحیّت آنها در آنجا همان سلام است «تحیّتهم فیها سلام» (30).
5- بالاخره برترین و بالاترین سلامها به آنها، سلام پروردگار است «سلام قولاً من رب رحیم» و خلاصه اینکه در آنجا نه سخن لغوی است و نه کلام بیهوده ای و تنها کلامشان سلام است سلام، «لایسمعون فیها لغواً ولا تأثیما الا قیلاً سلاماً سلاماً» (31).
«جنه المأوی» چگونه بهشتی است؟
در آیات مبارکه سوره نجم میفرماید: «ولقد رآه نزلهً اخری عند سدره المنتهی عندها جنّه المأوی» (32): بار دیگر پیامبر او را مشاهده کرد و این شهود نزد سدره المنتهی روی داد همانی که جنه المأوی در کنار آن است ظاهر آیات نشان میدهد که «جنه المأوی» در آسمان است و به معنی بهشتی برزخی است که ارواح شهداء و مؤمنان موقتاً به آنجا میروند و در بسیاری از روایات معراج آمده است که پیامبر اکرم (ص) عده ای را در این بهشت متنعم دیدند که همان ارواح مؤمنین و شهداء میباشند.
فرق «جنه المأوی» با «جنه الخلد» در چیست؟
جنه المأوی همانگونه که در ذیل تفسیر آیه «عندها جنه المأوی» آمده است بهشت برزخی است حال آنکه «جنه الخلد»، یا بهشت جاویدان بهشتی است که وسعتش به اندازه آسمانها و زمین است و «جنه عرضها السموات و الارض» (33) و بهشتی است که هیچ کس قبل از روز قیامت وارد آن نمیشود و آیات دیگری دلالت بر این مطلب دارد که پرهیزکاران در قیامت بعد از محاسبه وارد آن میشوند به بلافاصله بعد از مرگ و ارواح شهدا نیز در بهشت برزخی (جنه المأوی) قرار دارد و آنها نیز تا قبل از وقوع قیامت وارد بهشت جاویدان نمیشوند.
باغهای فردوس چگونه جایی است و منزلگاه چه کسانی است؟
قرآن کریم در وصف حال مؤمنین در قیامت میفرماید: «اِنّ الّذین امنوا و عملوا الصالحات کانت لهم جنات الفردوس نزلا» (34): کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند باغهای فردوس منزلگاهشان است. به طوری که بعضی از مفسرین گفتهاند فردوس باغی است که همه نعمتها و تمام مواهب لازم در آن جمع است و همچنین در سوره مبارکه مؤمنون (35) بعد از ذکر هشت خصوصیات از مؤمنین «الذین هم فی صلاتهم خاشعون» کسانی که در نمازشان خضوع دارند، «والذین هم عن اللغو معرضون» کسانی که از لغو و بیهودگی روی گردانند، «والذین لزکوه فاعلون» آنها که زکات میدهند، «والذین هم لفروجهم حافظون» آنها که دامن خویش را از بی عفتی محفوظ میدارند، «اِلّا علی ازواجهم او ماملکت ایمانهم» و تنها با همسران و کنیزانشان آمیزش دارند، «والذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون» آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند «والذین هم علی صلوتهم یحافظون» آنها که بر نمازهایشان مواظبت میکنند. آنان را وارث فردوس میخواند و میفرماید: «الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون» (36): آری مؤمنین با آن خصوصیات ذکر شده فردوس را به ارث میبرند و در آن جا جاویدانند.
بالاترین باغهای بهشت کدام است و آرزوی ساکنان آن چه میباشد؟
در تفسیر آیه شریفه «ان الذین امنوا و عملوا الصالحات کانت لهم جنّات الفردوس نزلاً» (37): باغهای فردوس جایگاه مؤمنین و صالحین است، آمده است که فردوس جایی است که تمام نعمتها در آن جمع است و بهترین و برترین باغهای بهشت است چرا که همه مواهب الهی در آن موجود میباشد و ساکنان آن آرزوی میکنند هرگز از آنجا نقل مکان نکنند و روایتی است از پیامبر اکرم (ص) میفرمایند هرگاه از خدا تقاضای بهشت میکنید فردوس را تقاضا کنید که آن بهترین و بالاترین منزلگاههای بهشت است.
اگر فردوس جایگاه مؤمنان و صالحین است ساکنان مناطق دیگر بهشت چه کسانی هستند؟
بعد از آنکه جایگاه مؤمنین و صالحین در فردوس معین میگردد و به نظر میآید که سایر مناطق بهشت بایستی خالی از سکنه باشد چرا که غیر مؤمنین رابه بهشت راهی نیست. ولی پاسخ روشن است زیرا آیات فوق به هر فردی که ایمان دارد و عملی صالح انجام میدهد اشاره نمیکند بلکه درجه والایی از نظر ایمان و عمل صالح را معیاربرای دخول در فردوس قرار داده و توجه به مفهوم کلمه فردوس آن مؤمنین و صالحین را مقید میکند که بایستی درجه والایی از ایمان و عمل صالح داشته باشند. چنانچه در سوره مؤمنون بعد از ذکر خصوصیات مؤمنان آنان را وارث فردوس میداند.
بهشت مؤمنین دارای چه خصوصیاتی است؟
در روز قیامت ضمن دعوت خطاب به مؤمنین و کسانی که تسلیم حق بودهاند خطاب میشود: «الذین امنوا بایاتنا و کانوا مسلمین ادخلوا الجنه انتم و ازواجکم تحبرون یطاف علیهم به صحاف من ذهب و اکواب و فیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین وانتم فیها خالدون» داخل بهشتی شوید که ظرفهای غذا و جامهای شراب طهور از طلا گرداگرد آنها میگردانند و در آن جا، آن چه دل میخواهد و چشم از آن لذت میبرد وجود دارد و شما همیشه در آنجا خواهید ماند و نیز در ادامه آیات میفرماید: «لکم فیها فاکهه کثیره منها تأکلون» و برای شما در آن میوه های فراوان است که از آن تناول میکنید. در این آیات اگر چه از نوع غذا و نوشیدنی بحثی به میان نیامده لیکن با توجه به نوع ظرف با آن عظمت و ویژگی پیداست که مظروف آن هم بایستی از عظمت فوق العاده ای برخوردار باشد.
ویژگی همسران بهشتی چگونه است؟
در آیات زیادی از قرآن کریم در خصوص همسران بهشتی سخن به میان آورده است از جمله آیه شریفه «وعندهم قاصرات الطّرف اتراب» (38) نزد بهشتیان همسرانی است که فقط چشم به شوهرانشان دوخته و همگی جوان و با شوهران خود هم سن و سالند و اشاره به این است که تنها به همسران خود عشق میورزند و به غیر آنان نمیاندیشند و این از بزرگترین مزایای همسر است. علاوه بر آن هم سن و سالند که این توافق سنی نیز جاذبه را میان دو همسر میافزاید. در آیه دیگری به زیبایی چشمان این همسران اشاره دارد میفرماید «و زوجناهم به حور عین» (39): حورالعین را به همسری آنان در میآوریم و در تفاسیر حورالعین به کسی گفته شده که چشمان درشت و زیبا دارد به طوری که سفیدی و سیاهی آن کاملاً شفاف است. همچنین در سوره رحمن در آیاتی میفرماید: فیهنّ خیرات حسان… حور مقصورات فی الخیام… لم یطمثهنّ انس قبلهم و لا جانّ (40) در باغهای بهشتی زنانی هستند نیکو خلق و زیبا، حوریانی که در خیمه های بهشتی مستورند، زنانی که هیچ انس و جنّی قبلاً با آنها تماس نگرفته و دوشیزهاند و در تفسیر آیات شریفه آمده است که، «خیرات حسان» جمع میان حسن سیرت و حسن صورت است چرا که «خیر» معمولاً در مورد صفات نیک و جمال معنوی به کار میرود و «حسن» در مورد زیبایی و جمال ظاهری، پس زنان بهشتی دارای صفات و اخلاق نیک و زیبایی چهرهاند و خلاصه تمام صفات کمال و جمالی که در یک همسر مطلوب است آنها دارا هستند و لذاست که قرآن در جمله مختصر و پر معنی میفرماید «خیرات حسان». سپس در ادامه آیه در توصیف این همسران میفرماید حوریانی که در خیمه های بهشتی مستورند یعنی زنان زیبا چشمی که فقط تعلق به همسران خود دارند و از دید دیگران مستور و پنهانند و این حوریان نه تنهاد تعلق به همسران خود دارند بلکه قبل از آنها نیز دست هیچ بشر و جنی آنها را لمس نکرده و دوشیزهاند. سوره مبارکه واقعه (41) میفرماید: «و حور عین کامثال اللؤلؤ المکنون». از نعمتهایی که خداوند به بهشتیان افاضه میکند همسران زیبا چشمی است که مانند مروارید در صدف پنهانند و کنایه از آن است که آنان از طراوت و زیبایی منحصر به فردند مانند مرواریدی که درون صدف است و هنوز دستی به آن نرسیده شفافتر و زیباتر است و شاید هم اشاره به این است که آنان از چشم دیگران کاملاً مستورند نه دستی به آنها رسیده و نه چشمی برآنها افتاده است.
آیا همسران مؤمن در بهشت به شوهرانشان ملحق میشوند؟
در آیاتی از سوره مبارکه واقعه در این خصوص میفرماید: «انّا انشأناهنّ انشاءاً فجعلناهنّ ابکارا» (42): ما آنها را آفرینش نوینی بخشیدهایم و همگی آنها را بکر قرار دادهایم؛ و این جمله اشاره به همسران مؤمنان در این دنیاست که خداوند آفرینش تازه ای در قیامت به آنها میدهد و همگی در نهایت جوانی و طراوت و جمال و کمال ظاهر و باطن، وارد بهشت میشوند و مضافاً براینکه همه دوشیزه میشوند؛ و شاید این وصف همیشه برای آنها باقی باشد چنانکه بسیاری از مفسران به آن تصریح کردهاند و در روایات نیز به آن اشاره شده است یعنی با آمیزش وضع آنها دگرگون نمیشود (43)؛ و آیه دیگری تصریح دارد که همسران مؤمن همراه شوهرانشان به بهشت میروند چنانکه میفرماید «ادخلوا الجنه انتم و ازواجکم تحبرون» (44) شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید.
آیا بستگان بهشتیان هم به آنها ملحق میشوند؟
در آیه شریفه «جنّات عدن یدخلوتها و من صلح من ابائهم وازواجهم و ذریّاتهم»: به باغهای جاویدان بهشت، مؤمنین به همراه پدران و همسران و فرزندان صالح خود وارد میشوند (45). اشاره به حضور جمعی صالحین، در بهشت دارد و این در حقیقت برای تکمیل نعمتهای الهی بر آنان است تا هیچ کمبودی حتی از نظر فراق افراد مورد علاقه خود نداشته باشند و از آنجا که آن سرا، سرای نوین و متکاملی است همه چیز تازه و نو میشود آنها هم با چهره های تازه و نو و محبت و صمیمیتی داغتر و گرمتر وارد میشوند؛ محبتی که ارزش نعمتهای بهشتی را دو چندان میکند.
زینتهای بهشتی چگونه است و اثرات آن چیست؟
از آن جایی که زینت مناسب معمولاً اثر روانی دارد و به روح انسان نشاط و شادابی میدهد و اگر از حد اعتدال خارج نشود امری پسندیده است و همانطور که در روایات تأکید بر زینت کردن موقع نماز و عبادت است در بهشت هم مؤمنین زینت میکنند و از این لذات روحانی بهره کافی میگیرند. چنانچه در سه آیه از آیات قرآن اشاره به این زینتها دارد و میفرماید: یحلّون فیها من اساور من ذهب: آنها در بهشت با دستبندهایی از طلا آراسته شدهاند (46)؛ و در دو مورد از این سه آیه، علاوه بر طلا (ذهب) تصریح به مروارید و لؤلؤ هم شده است و در یک مورد دیگر هم اشاره به دستبندهای نقره ای شده است و میفرماید: «وحلّوا اساور من فضّه»: مؤمنین با دستبندهایی نقره آراسته شدهاند (47).
میوه های بهشتی دارای چه خصوصیاتی است؟
الف – در تفسیر آیه مبارکه «لکم فیها فاکهه کثیره فیها تأکلون» (48) برای شما در بهشت میوه های فراوانی است که از آنها تناول میکنید میفرماید: میوه های بهشتی آنقدر فراوان است که شما تنها جزئی از آن را تناول میکنید و با آمدن لفظ «منها» این را میرساند که درختان باغهای بهشتی همواره پر میوه و پر ثمر است که شما هرچه بخورید فقط جزئی از آن است و بدین ترتیب مجموعه فناناپذیری است. در حدیثی هم که تأکید بر این مطلب دارد میفرماید: «لا ینزع رجل فی الجنّه ثمره من ثمرها اِلّا بنت مثلاها»: هیچ انسانی میوه ای از درختان بهشتی نمیچیند مگر اینکه دو چندان جای آن میروید (49).
ب – در آیه ای دیگر، از یک خصوصیت دیگری نام میبرد و میفرماید: «و لهم فیها من کل الثمرات» (50): در بهشت از تمام انواع میوهها موجود است. میوه های رنگارنگ با طعمها و عطرهای متفاوت و آنچه در تصور میگنجد و یا انواعی که حتی امروزه تصورش برای ما ممکن نیست و همه در بهشت در اختیار مؤمنین قرار میگیرد.
ج – خصوصیت سوم میوه های بهشتی این است که میفرماید: «و فاکهه کثیره لا مقطوعه و لا ممنوعه» (51): در بهشت میوه های فراوانی است که نه قطع میشود و نه هیچگاه ممنوع میگردد؛ و همچون میوه های این جهان نیست که محدود به فصل معینی باشد و تنها چند هفته یا چند ماه در سال بر درخت ظاهر شود و یا همچون میوه های این جهان نیست که گاه خارها مانع چیدن آن است و گاه بلندی خطرناک درخت مانند نخل و یا مانعی در وجود خود انسان از تناول آن وجود داشته باشد و نه میزبان اصلی بهشت که خداوند منان است و مأموران او بخل و منعی دارند بنابراین هیچ منعی در کار نیست و به اصطلاح مقتضی کاملاً موجود و مانع در هر شکل و هر صورت مفقود است.
د – در سوره مبارکه رحمن به چهارمین ویژگی میوه های بهشتی اشاره میکند و میفرماید: «فیهما من کل فاکهه زوجان» (52): در آن باغهای بهشتی از هر میوه ای دو نوع وجود دارد، نوعی که در دنیا نمونه آن را دیدهاید و نوعی که هرگز شبیه و نظیر آن را در این جهان ندیدهاید؛ و بعضی از مفسران نیز آن را به دو نوع تابستانی و زمستانی، یا خشک و تر و یا کوچک و بزرگ تفسیر کردهاند ولی هیچیک از اینها دلیل واضحی ندارد؛ و همین قدر مسلم است که میوه های بهشتی کاملاً متنوع و گوناگون میباشد.
ه – میوه های بهشتی همه در دسترس هستند و مشکلات چیدن و زحمت درختان دنیایی را ندارد چنانچه میفرماید: «یدعون فیها به کلّ فاکهه امنین» بهشتیان هر نوع میوه ای را بخواهند تقاضا میکنند؛ و در اختیارشان قرار میگیرد (53)؛ و همگی در دسترس هستند «قطوفها دانیه» (54) و زحمت و رنج چیدن میوه از درختان بلند نیست.
ز- همیشه میوه های بهشت رسیده است چنانکه میفرماید: «و جنی الجنتین دان» (56): میوه های رسیده این دو بهشت در دسترس است. «جنی» به معنی میوه ای است که موقع چیدن آن فرارسیده است.
پی نوشت ها :
1- سجده / 19.
2- شوری / 22.
3- آل عمران / 169.
4- نحل / 96.
5- هود / 108.
6- ص / 54.
7- واقعه / 90 و 91.
8- نمل / 32.
9- تفسیر برهان، ج 4، ص 285.
10- توبه / 72.
11- مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث.
12- واقعه /11-12.
13- واقعه 15- 24.
14- حشر / 20.
15- نور الثقلین، ج 5، ص 292.
16- حدید / 21.
17- آل عمران / 133.
18- رحمن / 72 – 62.
19- مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث.
20- مجمع البیان ذیل تفسیر همین آیه.
21- رحمن / 54 – 46.
22- آل عمران / 15.
23- توبه / 72.
24- مجمع البیان ذیل همین آیه.
25- کتاب خصال طبق نور الثقلین، ج 2، صفحه 241.
26- یونس / 25.
27- رعد / 24.
28- اعراف / 46.
29- نحل / 32.
30- ابراهیم / 23.
31- واقعه / 26.
32- نجم / 15 – 13.
33- آل عمران / 133.
34- کهف / 107.
35- مؤمنون / 1 -9.
36- مؤمنون / 11.
37- کهف / 107.
38- ص / 53.
39- دخان / 54.
40- رحمن / 74، 72، 70.
41- واقعه/ 23 و 22.
42- واقعه /36 و 35.
43- روح المعانی، ج 27، ص 123.
44- زخرف / 70.
45- رعد / 23.
46- کهف / 31؛ حج / 23؛ فاطر /33.
47- انسان / 21.
48- زخرف / 73.
49- تفسیر روح البیان، ج 8، ص 392.
50- محمد / 15.
51- واقعه / 33 و 32.
2- رحمن / 52.
53- دخان / 55.
54- حاقه / 23.
55- واقعه / 20.
56- رحمن / 54.
منبع: کریمی، فاطمه؛ (1387) تصویر بهشت و بهشتیان در قرآن، قم، انتشارات جامعه القرآن الکریم، چاپ هشتم.