خانه » همه » مذهبی » گستره‌ي تحدي

گستره‌ي تحدي

گستره‌ي تحدي

يکي از مباحث مهم درباره‌ي تحدي، سخن از گستره‌ي تحدي است. مهم‌ترين مباحثي که در اين باره مطرح مي‌شود، شمول افرادي، شمول زماني و شمول اصنافي است.

gostareyetahaddi - گستره‌ي تحدي
gostareyetahaddi - گستره‌ي تحدي
نويسنده: محمدعلي محمدي

 

يکي از مباحث مهم درباره‌ي تحدي، سخن از گستره‌ي تحدي است. مهم‌ترين مباحثي که در اين باره مطرح مي‌شود، شمول افرادي، شمول زماني و شمول اصنافي است.

الف) شمول افرادي

درباره‌ي شمول افرادي تحدي، دو پرسش اصلي وجود دارد:
1. آيا تحدي قرآن مخصوص انسان‌هاست يا شامل غير انسان‌ها نيز مي‌شود؟
چنان‌که گذشت، غالب دانشمندان معتقدند تحدي قرآن شامل همه‌ي انسان‌ها حتي جنيان و در طول تاريخ است؛ (1) زيرا پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآل وسلم) خاتم پيامبران و دعوت وي جهاني و جاوداني است و همه‌ي انسان‌ها و جنيان از عصر نزول تا پايان جهان، مخاطب قرآن‌اند. البته برخي از وجوه اعجاز، مانند خبرهاي غيبي و اعجاز هدايتي، براي غالب مردم قابل ادراک است؛ ولي برخي وجوه اعجاز تنها با مراجعه به اهل فن يا با يادگيري علوم پيش نياز، قابل فهم است. عده‌اي، همانند زرکشي، تصور کرده‌اند تحدي قرآن شامل جنيان نمي‌شود؛ زيرا قرآن به اسلوب زبان عربي نازل شده است که جنيان اهل آن نبودند. (2)
با توجه به آنچه گذشت، ثابت مي‌شود نظريه‌ي فوق به حقيقت نزديک نيست و نمي‌تواند با آيات تحدي و دلايل عقلي مبني بر عموميت دعوت رسول اعظم (صلي الله عليه وآله وسلم) هماهنگ باشد.
2. آيا تحدي قرآن مخصوص اعراب است يا شامل غيرعرب‌ها نيز مي‌شود؟
همان‌گونه که غالب انديشمندان و قرآن‌پژوهان، از جمله سيدقطب (3) و علامه طباطبايي (4) تصريح کرده‌اند، تحدي و اعجاز قرآن، عام است و گرنه خداوند، تحدي را به عرب منحصر مي‌کرد و مطلق نمي‌آورد. (5) قرآن براي همه‌ي بشر فرود آمده، تحدي آن نيز عام و فراگير است. (6) البته برخي از وجوه تحدي، مربوط به کساني است که ادبيات عرب را نيک مي‌دانند و با ظرايف آن آشنايند؛ ولي برخي ديگر از وجوه تحدي قرآن، با دانستن دقيق ظرايف ادبي عربي ملازم نيست.

ب) شمول زماني

آيا تحدي قرآن، مخصوص افراد زمان نزول قرآن بوده است يا شامل ساير زمان‌ها نيز مي‌شود؟
برخي، خطاب تحدي قرآن را مخصوص عرب زمان نزول دانسته‌اند. دليل آنان اين است که تحدي در ميان عرب عصر نزول شناخته شده بود؛ آن‌ها هر کلامي را به مانند خودش تحدي مي‌کردند؛ خطبه را با خطبه، شعر را با شعر و رجز را با رجز، تحدي و همانند آن ارائه مي‌کردند؛ ولي از آوردن متن و گفتاري همانند قرآن عاجز مانده، ده‌ها نفر آنان به عجز خود اعتراف کردند. بر پايه‌ي اين ديدگاه، امروزه براي اعجاز قرآن بايد به ناتواني عرب آن عصر استناد کرد (7) و از عجز و ناتواني عرب‌ها هنگام نزول قرآن، معجزه بودن قرآن ثابت مي‌شود و اصولاً نيازي نيست که از تحدي امروز قرآن سخن گفته شود؛ چنان‌که درباره‌ي معجزات ساير پيامبران الهي نيز مي‌توان اين گونه گفت؛ مثلاً در زماني که حضرت موسي از فرعون خواست ساحران را جمع کند، تنها ساحراني که در همان زمان زنده بودند، از هماوردي با حضرت موسي بازمانده و ناتوان شدند و همين ناتواني آنان، اعجاز حضرت موسي را ثابت کرد و نيازي نبود که حضرت موسي ثابت کند در هيچ زماني امکان آوردن معجزاتي که حضرت موسي انجام داده است، وجود ندارد.
برخي از دانشوران بين وجوه اعجاز قرآن تفاوت قائل شده‌اند و برخي از وجوه اعجاز، نظير فصاحت و بلاغت را مخصوص عرب عصر نزول و ديگر وجوه را عام و همگاني دانسته‌اند. (8)
پاسخ: از آنجا که نظريات مطرح شده، در رديف شبهات قرآني محسوب نمي‌شود، از بررسي تفصيلي آن خودداري و به يادآوري چند نکته بسنده مي‌کنيم:
1. اين نظريات که برخي دانشمندان مسلمان مطرح کرده‌اند، با جهاني و جاوداني بودن دعوت قرآن ناهمسوست. دين اسلام، جاودانه و جهان‌شمول است. لازمه‌ي دين جهان شمول اين است که اعجاز آن به گونه‌اي باشد که در هيچ زماني و براي هيچ فرد يا افرادي، امکان هماوردي با اعجاز قرآن وجود نداشته باشد.
2. در موضوع فوق، دو مطلب وجود دارد که نبايد بين آن دو خلط شود:
الف) اختصاص تحدي قرآن به اعراب عصر نزول؛ ب) اثبات ناتواني از هماوردي با قرآن با توجه به ناتواني اعراب عصر نزول قرآن.
مطلب «ب» صحيح است و با توجه به ناتواني اعراب عصر نزول و تخصص فوق العاده‌ي آنان در سخنوري و سپس اظهار عجز در برابر قرآن، مي‌توان گفت: پس عادتاً آوردن متني همانند قرآن محال است؛ ولي اين مطلب ثابت نمي‌کند که تحدي قرآن به عصر نزول اختصاص دارد.
3. آيات تحدي نيز ادعاي مذکور را مردود مي‌داند. دقت در جملات آيات تحدي، به ويژه جملاتي همانند «لئن اجتمعت الجن والانس»، «فان لم‌تفعلوا و لن‌تفعلوا» و… ثابت مي‌کند که تحدي قرآن، شمول زماني نيز دارد و شامل همه‌ي زمان‌ها، از زمان نزول قرآن تا روز قيامت، مي‌شود.
4. ادعاي مذکور درباره‌ي حضرت موسي (عليه‌السلام) نيز ناتمام است. اينکه ساحران زمان فرعون جمع شدند و نتوانستند با حضرت موسي مقابله کنند، ثابت نمي‌کند که تحدي حضرت موسي فقط شامل همان افراد مي‌شد و در زمان آينده اين امکان وجود داشت که کسي با حضرت موسي مقابله کند و بر او پيروز شود.
5. حتي اگر بتوانيم اين نظريه را درباره‌ي حضرت موسي بپذيريم، درباره‌ي قرآن به هيچ وجه صادق نيست. حضرت موسي مدعي نبود که دين او جاودانه و خاتم اديان و وي خاتم رسولان است، ولي از آنجا که رسول اعظم، خاتم پيامبران و دينش، خاتم اديان و معجزه‌اش، خاتم معجزات و نيز جاوداني و هميشگي است، بايد معجزه‌ي او نيز جاودانه باشد.
6. دليل ديگر براي اينکه تحدي قرآن شامل همه‌ي زمان‌ها مي‌شود، اين است که از صدر اسلام تا کنون کسي نتوانسته است با قرآن هماوردي کند و اگر امکان هماوردي وجود داشت و تحدي ويژه‌ي زمان نزول قرآن بود، با گذشت هزار و چند صد سال، دست‌کم يک نفر مي‌توانست با قرآن مقابله کند.

ج) شمول اصنافي

پرسش ديگري که در اين‌باره مطرح شده، اين است که آيا تحدي قرآن شامل همه‌ي اصناف انسان‌ها مي‌شود يا تنها شامل عالمان آن هم عالمان صرف و نحو و ادبيات عرب است؟
پاسخ به اين پرسش با وجوه اعجاز قرآن ارتباط مستقيم دارد. توجه به شمول زماني نيز در پاسخ به اين پرسش داراي اهميت فراوان است. کساني که اعجاز قرآن را تنها به فصاحت و بلاغت آن مي‌دانند، مخاطب آيات تحدي را نيز دانشمندان ادبيات عرب مي‌دانند؛ اما غالب دانشوراني که ساير وجوه اعجاز قرآن را پذيرفته‌اند، تحدي قرآن را نيز عام و شامل همه‌ي افراد و حتي دانشمندان در علوم مختلف ادبي، پزشکي، اجتماعي و… مي‌دانند.
به هر روي مفسران با استناد به آيات، تحدي قرآن را به اين امور برشمرده‌اند:
تحدي به هدايت؛ علم و معرفت؛ صدور آن از پيامبر امّي (صلي الله عليه وآله وسلم)؛ (9) خبرهاي غيبي؛ عدم اختلاف در آن؛ بلاغت؛ کيفيت ادا و بيان؛ محتوا؛ (10) و… .
اطلاق آيات تحدي نيز ثابت مي‌کند، تحدي قرآن کريم، عام و شامل همه‌ي اصناف انسان‌ها مي‌شود؛ قرآن براي همه‌ي بشر فرود آمده، تحدي آن نيز عام فراگير است. (11)
مفسر گران‌قدر شيعه، علامه جوادي آملي، در اين باره مي‌نويسد:
گستره‌ي تحدي قرآن بايد هماهنگ با قلمرو و دعوت آن باشد و چون قلمرو و دعوت قرآن، همه‌ي انسان‌ها در سراسر تاريخ است، ميدان تحدي آن نيز همگاني و هميشگي است. همان‌گونه که دعوت قرآن منحصر به صدر اسلام يا قوم عرب نبود، تحدي آن نيز منحصر به عصر پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) يا عرب‌زبانان نيست… محور تحدي رسول اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) تنها فصاحت و بلاغت قرآن نيست؛ زيرا براي کسي که زبان عربي را نمي‌فهمد و نمي‌تواند به زبان عربي سخن بگويد، تحدي به فصاحت و بلاغت روا نيست. از اين رو در تبيين تحدي قرآن بايد گفت: هر کس هرچه مي‌داند، قرآن بهتر از آن را عرضه کرده است، خواه در علوم عقلي و يا در علوم نقلي؛ چنانکه ممکن است در کنار تحدي به خود قرآن، تحدي به آورنده‌ي آن نيز مطرح باشد. (12)

پي‌نوشت‌ها:

1. محمدهادي معرفت؛ التمهيد في علوم القرآن؛ ج 4، ص 23-24. فضل الله؛ من وحي القرآن؛ ج 14، ص 227. حسين نصار؛ اعجاز القرآن؛ ص 90-92.
2. زرکشي؛ البرهان في علوم القرآن؛ ج 2، ص 111.
3. سيدقطب؛ في ظلال القران؛ ج 4، ص 1861-1863.
4. علامه طباطبايي؛ الميزان في تفسير القرآن؛ ج 1، ص 62-68.
5. همان، ج 10، ص 163.
6. فاضل لنکراني؛ مدخل التفسير؛ ص 48.
7. بنت الشاطي؛ الإعجاز البياني للقرآن؛ ص 69-78. حسين نصار؛ اعجاز القرآن؛ ص 92.
8. ر.ک: همان، ص 46.
9. فاضل لنکراني؛ مدخل التفسير؛ ص 50-51.
10. محمد‌هادي معرفت؛ التمهيد في علوم القرآن؛ ج 4، ص 23. زحيلي؛ المنير؛ ج 1، ص 103. نيز ر.ک: سيدقطب؛ في ظلال القرآن؛ ج 4، ص 1861-1863. علامه طباطبايي؛ الميزان في تفسير القرآن؛ ج 1، ص 62-68.
11. فاضل لنکراني؛ مدخل التفسير؛ ص48. نيز ر.ک: علامه طباطبايي؛ الميزان في تفسير القرآن: ج 10، ص 163.
12. جوادي آملي؛ تسنيم؛ ج 2، ص 434.

منبع مقاله :
محمدي، محمدعلي؛ (1394)، اعجاز قرآن با گرايش شبهه پژوهي، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، چاپ اول

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد