پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه وآله ـ در پيشگاه خداوند از چنان جايگاه رفيعي برخوردار است كه صلوات بر او داراي ثواب و پاداش بسياري است، در روايتي آمده: (خداوند مي فرمايد: هيچ كس در زمان حيات پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ و يا بعد از وفات او، بر او صلوات نمي فرستد مگر اين كه خداوند ده برابر حسنه به او مي دهد)،[1] و دليل اين كه بعد از آيه ذكر شده صلوات فرستاده مي شود، اين است كه در اين آيه امر شده ايم به فرستادن صلوات (صلّو عليه)؛ مضافاً بر اين كه از حضرت علي ـ عليه السلام ـ روايت شده: (هر زمان آيه شريفه (ان اللّه و ملائكته….) را قرائت كرديد، صلوات بفرستيد، چه در نماز و چه خارج از نماز).[2] پس فرستادن صلوات امري است جائز و راجح، اگر چه در بين نماز باشد. حال شايد اين سؤال مطرح شود كه مگر سخن گفتن و تكلّم در بين نماز، باطل كننده نماز نيست؟ جواب اين است كه هر كلامي باطل كننده نيست و بعضي چيزها استثناء شده از جمله خواندن قرآن (غير از چهار سوره اي كه سجده واجب دارد) و ذكر و دعا[3] و صلوات هم، دعا كردن براي كسي است كه خداوند و ملائکه او براي او صلوات مي فرستند. هيچ يك از علماء از فرستادن صلوات در بين نماز منع نكرده اند. اما در مورد واجب يا مستحب بودن صلوات بايد عرض شود كه با مراجعه به متون فقهي، مشاهده مي شود كه فقهاء در مورد صلوات فرستادن بعد از قرائت آيه ذكر شده بحث نكرده اند بلكه محور بحثشان اين است كه وقتي نام مبارك پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ برده مي شود، فرستادن صلوات چه حكمي دارد؟ كه همگي در اصل جواز و راجح بودنِ آن اتفاق دارند چه در بين نماز باشد و چه در خارج از نماز، ولي اختلافشان در وجوب يا استحباب است. عده اي از بزرگان از جمله مرحوم عاملي[4] و محدث بحراني[5] قائل به وجوب شده اند ولي در مقابل اكثر فقها، قائل به استحباب اند[6] و حتي علامه حلي در كتاب تذكره، ادعاي اجماع بر استحباب كرده است[7] و فقهاء فعلي هم، همگي قول به استحباب را پذيرفته اند.[8]از مطالبي كه بيان شد، نتيجه مي گيريم كه وقتي فرستادن صلوات در بين نماز هيچ اشكالي ندارد و باطل كننده ي آن نيست؛ فرستادن صلوات بعد از شنيدن آيه ذكر شده و بعد از نام مبارك حضرت محمد ـ صلي الله عليه وآله ـ بنابر نظر اكثر فقهاء مستحب بوده و داراي فضيلت است.
پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، انتشارات دار احياء التراث العربي، ج 16، ص 20.
[2] . صدوق، خصال، جامعه مدرسين، ج 2، ص 629.
[3] . طباطبايي يزدي، محمد كاظم، عروه الوثقي، تهران، انتشارات دار الكتب الاسلاميه، چاپ دوم، 1388ق، ص 264، باب مبطلات نماز.
[4] . محمد بن علي الموسوي العاملي، مدارك الاحكام، مشهد، آل البيت، چاپ اول، 1410ق، ج 3، ص 428.
[5] . بحراني، يوسف، حدائق الناظره، قم، نشر اسلامي، جامعه مدرسين، ج 8، ص 463.
[6] . نجفي، محمد حسن، جواهر الكلام، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ هفتم، ج 10، ص 258، نقل اجماع.
[7] . حلي، تذكرة الفقهاء، قم، آل البيت، چاپ اول، 1414ق، ج 3، ص 232.
[8] . طباطبايي يزدي، محمد كاظم، عروه الوثقي، همان، ص 245.