خانه » همه » مذهبی » یا حق

یا حق

یا حق

واقعاً چه کنیم که خداوند کفایتمان کند؟ رهایمان نکند. توکّل به خدا خیلی خوب است. بسیاری از ماها متاسفانه توکّل نداریم. ما به همدیگر و به جامعه و به مردم و به دوستان و… این ها اعتماد می کنیم اتکاء داریم، توکّل می کنیم. امّا به خدا نه. گاهی هم می گوییم کی دیده؟ از کجا معلوم است؟ در حالی که واقعیّت غیر این است.

2b68ce43 6ea6 4992 ad51 d10f04cb84c9 - یا حق

0019162 - یا حق
یا حق

 

 

ببینید ما نسبت به پزشک هایی که پیششان می رویم، به نسخه کدام بیشتر اعتماد می کنیم؟ به نسخه دکتری بیشتر اعتماد می کنیم که بیشتر باورش داریم. اگر بدانیم او هم نمی داند، شُل می شویم. این که می بینیم ما به نسخه های خدای تعالی اعتماد نمی کنیم، چون به او باور نداریم.
امام زین العابدین (علیه السلام) در مناجات راجین درباره خداوند متعال می فرمایند”وَ إِذَا تَوَكَّلَ عَلَیْهِ أَحْسَبَهُ وَ كَفَاهُ” یعنی این که وقتی بنده بر او توکّل کند، باری تعالی او را به حساب آورده و خود کفایتش می کند.

چه کنیم که خداوند کفایتمان کند
 

واقعاً چه کنیم که خداوند کفایتمان کند؟ رهایمان نکند. توکّل به خدا خیلی خوب است. بسیاری از ماها متاسفانه توکّل نداریم. ما به همدیگر و به جامعه و به مردم و به دوستان و… این ها اعتماد می کنیم اتکاء داریم، توکّل می کنیم. امّا به خدا نه. گاهی هم می گوییم کی دیده؟ از کجا معلوم است؟ در حالی که واقعیّت غیر این است.

اعتماد به خداوند
 

هر گاه بنده ای بر خدای تعالی توکّل کند، “أَحْسَبَهُ” یعنی به خداوند به حسابش می آورد. کَفَاهُ و أَحْسَبَ وقتی با هم می آیند، معنا دقیق تر می شود. وقتی که فردی توکّل می کند، “أَحسَبَهُ” یعنی: خدای تعالی او را به حساب می آورد و “کَفَاهُ” و کفایتش می کند و به معنای ساده تر این که باری تعالی او را از قلم نمی اندازد. توکّل یعنی تکیه کردن به خدا، اعتماد به خدای تعالی، وهر اندازه آدم، خدای تعالی را باور داشته باشد، به همان اندازه توکّل دارد. توکّل آدم بسته به شناختی است که به خداوند متعال دارد.
هر اندازه بیشتر و بهتر بشناسی، راحت تر به او اعتماد می کنی. این که می بینید به خدا توکّل نمی کنیم چون او را نمی شناسیم. حتی عبادت کردن و بندگی، ناشی از شناخت به اوست.
ببینید ما نسبت به پزشک هایی که پیششان می رویم، به نسخه کدام بیشتر اعتماد می کنیم؟ به نسخه دکتری بیشتر اعتماد می کنیم که بیشتر باورش داریم. اگر بدانیم او هم نمی داند، شُل می شویم. این که می بینیم ما به نسخه های خدای تعالی اعتماد نمی کنیم، چون به او باور نداریم. پروردگار می گوید این کار را بکن، می گوییم از کجا؟ برای چه؟ و عجیبه بعضی از ما انگار یقین داریم و می دانیم که خبری نیست!

واقعا تو به کی اعتماد می کنی؟
 

در زیارت آقا ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) می خوانیم که شما خدا را به حساب آوردی، یا خدا تو را به حساب آورد، “مجاهداً محتسِباً لله تبارک و تعالی”؛ کسی که خدا او را به حساب آورده، یا او خدا را در کارهایش به حساب می آورد. هر دو معنا درست است و در هر دو صورت کفایتش می کند.

ریشه های توکل
 

توکّل به خدا در کارها به این است که اطمینان داشته باشی به این که خدای تعالی هست و خیرخواه انسان است. شما ببینید چه کسی در زندگی تان، خیرخواه تر از او پیدا می کنید؟ اگر اعتماد نسبت به خدای تعالی حاصل شود و او را باور کنیم، آن وقت کارها درست می شود. یعنی این که می بینید قانع نیستیم، حرص می زنیم، مدام می خواهیم مال دنیا جمع کنیم، این که می بینید گاهی به تلاش می افتیم از هم دیگر غیبت بکنیم، تهمت بزنیم، طرف را از صحنه بیرون کنیم و خودمان باشیم و برای آینده ی نه چندان دورمان می ترسیم، و بسیاری دیگر به این بر می گردد که به خدا تکیه نکرده ایم و خدا را باور نداریم. با خود می گوییم حالا آمدیم یک دفعه کاری نکرد. ما ها به بیمه بیشتر اعتماد می کنیم تا به خدا.
به خدای تعالی تکیه کنید، به او اعتماد کنید. چون او مثل ماها نیست؛ او محتاج به دیگری نیست و همه چیز مال خودش است. پس چرا نتواند؟ حتّی آن وقت هم که به تو نمی دهد، حتی آن وقت هم که نمی کند، واقعاً صلاح آدم نیست. خلاصه اگر اعتماد نیست و یا توکّلی نیست، بین ماهاست و خدای تعالی این جور نیست.

پي نوشت :
 

1. مفاتیح الجنان، مناجات خمسه عشر، مناجات راجین
2. مفاتیح الجنان، زیارت اباعبدالله (علیه السلام
 

منبع:سایت حجت الاسلام دکتر آقاتهرانی
ارسال توسط کاربر محترم:sadrian

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد