خانه » همه » مذهبی » یگانه راه رهایی مسلمانان چیست؟

یگانه راه رهایی مسلمانان چیست؟

حدیث سفینه

یگانه راه رهایی مسلمانان چیست؟

محدثین ثقه به اسناد و طرق معتبر روایت کرده‌اند که رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اهل بیت خود را به سفینه‌ی نوح تشبیه فرمود. یعنی همان طور که در بلای عالمگیر طوفان تنها وسیله‌ی نجات

29738 nejat - یگانه راه رهایی مسلمانان چیست؟
29738 nejat - یگانه راه رهایی مسلمانان چیست؟
نویسنده: مشایخ فریدنی
 
محدثین ثقه به اسناد و طرق معتبر روایت کرده‌اند که رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اهل بیت خود را به سفینه‌ی نوح تشبیه فرمود. یعنی همان طور که در بلای عالمگیر طوفان تنها وسیله‌ی نجات کشتی نوح بود هنگام بروز فتنه و اختلاف بین مسلمانان نیز یگانه راه رهایی، توسل به اهل بیت و متابعت از هدایات ایشان است. ذیلاً روایات و صورتهایی از حدیث مذکور که مورد اتفاق جمیع علمای اسلامی است نقل می‌شود:
1) حاکم نیشابوری در المستدرک علی‌الصحیحین (343/2) از حَنَش کِنانی چنین روایت کرده است: «از ابوذر شنیدم، در حالی که باب کعبه را گرفته بود می‌گفت: اَیُّها الناس من عَرَفنی فانا من عَرَفتُم و مَن اَنکَرَنی فانا ابوذر. سمعتُ رسولَ‌الله صلی الله علیه (و آله) و سَلَّم یقول: مَثَلُ اهل بیتیَ مَثَلُ سَفینَة نوحٍ. مَن رَکِبَها نجا و من تخلّف عنها غَرق. ‌ای مردم هر کس مرا می‌شناسد پس من همانم که شناخته‌اید و هر کس نمی‌شناسد بداند که من ابوذرم. از رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم می‌گفت: مَثَل اهل بیت من مَثَل کشتی نوح است. هر که بر آن سوار شد نجات یافت و هر که از آن باز ماند غرقه گردید» و این حدیث (به شرط مسلم) صحیح است حاکم همین حدیث را به اسنادی دیگر از حنش (المستدرک، 150/3)، علی متقی هندی در کنزالعمال (216/6) به روایت طبری از ابوذر، نورالدین هیثمی در مجمع الزوائد (168/9) به روایت بزّاز و طبرانی (در المعجم الصغیر، المعجم الاوسط و المعجم‌الکبیر)، علی بن سلطان محمد قاری در مرقاة المفاتیح (610/5) از احمدبن حنبل روایت کرده‌اند؛
2) حافظ ابونُعَیم اصفهانی حدیث فوق را با عین عبارت در کتاب حلیة‌الاولیاء (306/4) به اسناد خود از ابوسعید خُدری از ابن عباس روایت کرده است: نورالدین هیثمی در مجمع‌الزوائد (168/9) محب طبری در ذخائر العقبی و علی متقی در کنزالعمال (216/6) نیز آن را ثبت کرده‌اند؛

بیشتر بخوانید: حدیث سفینه در کتاب ‌های اهل سنّت«1»

3) خطیب بغدادی در تاریخ بغداد (19/12) و علامه‌ی امینی در الغدیر (380/10) حدیث ذیل را از رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده اند: «قال رسول‌الله صلی الله علیه (و آله) و سلم: انما مثلی و مَثَلُ اهلِ بیتی کَسَفینة نوحٍ من رکبها نجا و من تَخَلَّفَ عنها غَرق. یعنی: رسول‌الله صلی اله علیه و آله و سلم فرمود: مثل من و اهل بیتم مانند سفینه‌ی نوح است. هر که بر آن سوار شد نجات یافت و هر که از آن بازماند و تخلف ورزید غرقه شد؛
4) ابوبکر سیوطی در الدرالمنثور در تفسیر آیه‌ی 58 از سوره‌ی بقره (و اذ قلنا ادخلوا هذه القریة …» به روایت ابن ابی شیبه از امیرالمؤمنین (علیه السلام) آورده است که آن حضرت فرمود: اِنما مَثَلُنا فی هذه الامَّة کَسفینة نوح و کباب حِطَّة، بی‌گمان مثل مادر این امت مانند سفینة نوح و باب حِطّه است (فیروزآبادی در فضائل الخمسة من الصحاح، 57/2)؛
5) محب‌الدین طبری در ذخائر‌العقبی (20) از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و آن حضرت از رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین روایت کرده است: «مثل اهل بیتی کمَثَلِ سفینة نوحٍ، من رکبها نجا و من تَعلَّقَ بِها فازَ و من تَخَلَّفَ عنها زُجَّ فی النار»: یعنی: مثل اهل بیت من چون مثل کشتی نوح است. هر که سوار آن شد نجات یافت و هر که بدان آویخت رستگار گردید و هر که از آن تخلف ورزید و بازماند در آتش افکنده شد؛
6) علامه‌ی عبدالروؤف مُناوی در کُنوز الحقایق (132)، به نقل از ثعلبی از رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حدیث کرده است که: «مَثَلُ عِترَتی کَسَفینة نوح من رکب فیها نجا: مثل عترت من مانند کشتی نوح است. هر که در آن سوار شود نجات می‌یابد. به روایت امام صادق (علیه السلام) عترت رسول‌الله امامان دوازده‌گانه‌اند. به روایت دیگر پنج تن آل عبا و یا همه‌ی ذراری آن حضرت از نسل علی و فاطمه (علیه السلام)‌اند (مجمع‌البحرین، طریحی، 268).

بیشتر بخوانید: راه های تقویت ایمان

ابن حجر هیثمی در الصواعق المحرقه (به نقل امین در اعیان الشیعة 370/1، 371) آورده است که حدیث سفینه از طرق بسیار روایت شده است و اسناد آن یکدیگر را تقویت می‌کنند، وی چند صورت از حدیث مذکور را نقل کرده است. به عقیده‌ی علمای شیعه این حدیث در وجوب پیروی و فرمانبرداری از اهل بیت صراحت دارد. همچنین دلیل عصمت ایشان از هر گناه است.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد