خانه » همه » مذهبی » معنویت جایگزین

معنویت جایگزین


در مورد

گرایش به معنویت، این روزها دو خبر متناقض شنیده می شود، یکی بحران معنویت است و

یکی گسترش معنویت. از طرفی می شنویم که معنویت و خداپرستی در جهان و به خصوص در غرب

دچار بحران شده، آمار دین گریزی و ماده گرایی فزونی یافته و از طرفی هم گفته می شود

که معنویت در جهان در حال گسترش است
.


واقعیت

آن است که آنچه دچار بحران شده، معنویت دینی مسیحی است و آنچه در حال گسترش است

معنویت اسلامی و معنویت غیر دینی و سکولار است. هم اسلام به شدت در اروپا و آمریکا

در حال گسترش است و هم معنویت غیردینی بشر ساخته و جایگزین.




بنابراین به طور کلی این حرف که معنویت در حال گسترش است حرف درستی است. سر آن هم

فطری بودن گرایش به معنویت در انسان است. آدمی در طول تاریخ خود هرگز بدون نوعی

معنویت زیست نکرده است و باید اعتراف کنیم که این نیاز اساسی در جهان امروز و

ساختار فرهنگی و اقتصادی موجود بیشتر احساس می شود. انسان ها دریافته اند که به شدت

به آرامش نیاز دارند و در نبود معنویت، زندگی، سلامت و آرامش آنها به مخاطره خواهد

افتاد و فهمیده اند که بهترین عامل تامین آرامش در دنیای صنعتی امروز گرایش به

معنویت است.


ما در

این گفتار در پی بررسی گسترش اسلام در غرب نیستیم. هدف فعلی تعریف معنویت جدید یا

جایگزین است که این روزها بیشتر در کشورهای غربی و برخی کشورهای گسترش یافته است.


در اثر

تحول و اتفاقی که بعد از رنسانس رخ داد، معنویت دینی در غرب دچار بحران شد. پایه

گذار گریزش از دین و معنویت دینی هم خود کلیسا بود، رهبران مذهبی آن دوران مسیحیت

با رفتار ناسنجیده و برخورد های خشن خود، زمینه گریزش مردم از معنویت دینی را فراهم

نمودند، ولی از آنجایی که خلا حاصل از آن، برای بشریت قابل تحمل نبود، به طور عمده

غربیان جای خالی آن را با معنویت های غیر دینی و طبعا خود ساخته پر نمودند.


در حال

حاضر معنویتی که در غرب به نام معنویت جدید ظهور دارد ، رابطه تنگاتنگی با دین و

اعتقاد به ماورای طبیعت ندارد. در این فضا برای این که شما معنویت داشته باشید،

لازم نیست به خدا معتقد باشید و یا او را پرستش کنید.


لازم

نیست خود را نسبت به یک موجود فرا طبیعی مکلف و مسئول بدانید و به حقیقت و شریعت

ملتزم باشید. در معنویت جدید هرگونه تجربه ای که عواطف شما را نوازش کند، به شما

هیجان بدهد، می تواند معنویت  به حساب آید. مهم این است که انسان بر انگیخته شود

واحساس اوج وتعالی نماید.


تلقی

مدرنیته از معنویت به صورت یک احساس درونی می باشد. آنها کاری با آموزه های معنوی

ادیان الهی ندارند و خود را وابسته به نیروهای فراطبیعی احساس نمی کنند، هر وقت

احساس شادی و نشاط مفرط کردید وسرشار از حس عظمت شدید، به معنویت رسیده اید.

معنویتی که تمایز آن با مادیت بسیار دشوار است. یک قطعه موسیقی، یک شعر عاشقانه،

حتی شکوه آیینی و نشستن در یک سالن اپرا، از دیدگاه آنان می تواند به انسان حس و

آرامش معنوی بدهد.


در

معنویت جدید اثری ازتکلیف نیست. انسان می تواند با آغوش باز به سراغ هرگونه تجربه

ای که اورا به اوج برساند، برود حتی استعمال مواد نشاط آور و موسیقی پرسرعت پاپ و

راک هم می تواند تامین کننده نیازهای معنوی انسان به حساب می آید.


برخی

آمارها حاکی از این است که از میان جوانان آمریکا 84 درصد یهودیان، 69 درصد

پروتستان ها و 67 درصد کاتولیک ها، ادیان رسمی را کنار گذاشته اند.


البته

این بدین معنا نیست که علاقه خود را به معنویت از دست داده اند. 32 میلیون جوانی که

امروزه در آمریکا به هیچ دینی معتقد نیستند، به رسوم شرقی، روانشناسی یونگی، سنت

های آئینی شمنی، ماساژ و  یوگا روی آورده اند و بسیاری در جستجوی معنویت به سراغ

موسیقی، شعر، ادبیات، نقاشی و عشق رفته اند و بدین گونه گرایش جایگزین در آمریکا در

حال گسترش است.


البته

در فرهنگ شرقی و خودی نیز رقص و سماع درویشانه نمونه ای از معنویت جایگزین تلقی می

شود. در گزارشی که یکی از خبرگذاری های غربی (1) از تهران

تهیه کرده، آمده است: چراغ‌ها در خانه‌ای در شمال تهران خاموش می‌شود. مردان و زنان

و جوانانی که در خانه جمع شده‌اند، چشم‌هایشان را می‌بندند و با صدای موسیقی زنده

به جلو و عقب حرکت می‌کنند.

با بلند شدن و تندتر شدن صدای تمبورها و دف‌ها و تمبک‌ها، بعضی برخاسته و با بلند

کردن دست‌هایشان، شروع به چرخاندن دایره‌وار بدنشان می‌کنند. تا زمانی که به جذبه و

به اصطلاح نشئگی می‌رسند.

مهسا، دختری 22 ساله می‌گوید: «شما می‌توانید به گونه‌ای آرامش را احساس کنید» او

معتقد است که موسیقی و رقص می‌تواند راهی مستقیم را به سوی خدا بگشاید».

او ادامه می‌دهد: «احساس بسیار خوبی است و احساس می‌کنید که روحتان در حال پرواز

است و انگار که در جسمتان نیستید».


در مقام

نقد معنویت جدید باید متذکر شویم که البته ما این احساس جایگزین را انکار نمی کنیم.

تمامی روش هایی که در معنویت جایگزین از آن استفاده می شود به نحوی در ایجاد حالات

روانی و سرخوشی موقت انسان موثرند، ولی انسان با گرایش به معنویت و دین، در پی آن

است که تمام زندگی مادی و معنوی خود را سامان بدهد، به تکیه گاهی نیاز دارد که بدو

تکیه کند، به قدرتی نیاز دارد که با توکل به او به آرامش حقیقی دست یابد. آیا با

رقص و موسیقی و سماع درویشانه می توان به آرامش حقیقی و دائمی دست یافت؟ آیا

اینگونه معنویت می تواند احساس خدا جویی و فطرت کمال طلبی انسان را شکوفا نماید؟

انسان طالب جاودانگی است آیا با مواد مخدر و رقص و آواز می توان به جاودانگی رسید؟

زندگی انسان بدون معنا و بی هدف نیست. هدف و معنای زندگی از طریق دین و معنویت

گرایی تامین می شود. آیا خواندن ترانه های عاشقانه، موسیقی و آواز اپرا می تواند به

زندگی انسان معنا و هدف ببخشد؟ گذشته از  این رفتارهایی که به منظور پر کردن خلا

معنویت دینی در غرب رایج شده است آلوده به آفات و عواقب سوء بسیاری است که انسان

امروزی را به شدت تهدید می کند. احساس پوچی و سرگردانی، سست شدن پایه های فضیلت و

انسانیت، از دست رفتن سلامتی پایدار و به هم ریختگی نظام خانواده و جامعه، تنها

نمونه هایی از آثار زانبار رویگردانی بشر امروزی از دین و معنویت دینی است.

بنابراین هر انسان آگاه و عاقلی اذعان خواهد نمود که هرگز کسی از طریق این احساسات

زود گذر و لذت طلبی های افراطی و خارج از حوزه گرایش دینی، به تعالی روحانی و

مقامات معنوی، نخواهد رسید. مبدا آرامش و تعالی انسان، خدای متعال است و تنها راه

رسیدن به  اوج و شکوه انسانی، ارتباط معنوی با او است.

 




پی نوشت:


1-

خبرگزاری بی بی سی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد