امامت و رهبری جامعه
بشری از دیرپاترین مسائلی است که با آمدن نخستین انسان بر روی زمین مطرح بوده و در
طول تاریخ آمدن انبیاء که خود امامان و رهبران جامعه بوده اند، بحث امامت به صورت
جانشینی یا همان «وصی» نیز تحقق و غیبت داشته است. تا زمان پیامبر اکرم آن حضرت در
زمان خویش علاوه بر منصب نبوت و رسالت و منصب تعلیم و تببین احکام اسلام، منصب الهی
دیگر به عنوان فرمانروای جامعه اسلامی و امامت را نیز داشتند که منصب های فرعی قضاوت
و فرماندهی نظامی و امثال آن از آن اشقاق می یافت، و بعد از رحلت آن حضرت، نیز
افرادی برای این سمت تعیین شده اند.
امامت بحث های متنوع و
مختلفی دارد آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، امامت از دیدگاه قرآن آخرین
کتاب و ماندگارین کتاب الهی است.
الف-
معنی و مفهوم امامت
امامت در لغت به معنای
پیشوایی و رهبری است، (راغب در مفردات می گوید: «و الامام الموم به انسانا کان تقدی
به قوله او فعله او کتابا او غیر ذلک حقا او مبطلا، در صحاح اللغه الموده الامام
الذی یقتدی به». (المفردات، راغب اصفهانی، نشر الکتاب، اول، 1404، ص 24) و هر کسی
که متصدی رهبری گروهی شود «امام» نامیده می شود، خواه در مسیر حق باشد یا در راه
باطل. در قرآن کریم نیز امامت به همین معنای لغوی به کار رفته است. چنان که در مورد
امامت بر حق می فرماید: «ائمه یهدونا بامرنا؛ آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به
فرمان ما (مردم را) هدایت می کردند» (انبیاء، 73) و در امامان باطل می
خوانیم: «و جعلنا هم ائمه یدعون الی النار؛ و آنان (فرعونیان) را پیشوایانی قرار دادیم
که به آتش (دوزخ) دعوت می کنند» (قصص، 41) و در آیه ی دیگر در مورد سران کفر می
فرماید: «ائمه الکفر؛ پیشوایان کفر». منتهی اگر امامت در جهت خاص و با قید به کار
رفته باشد، مخصوص همان جهت خواهد بود. مانند امام جماعت،امام جمعه، امام عسکر (و
لشکر) و اگر بدون قید به کار می رود عام و فراگیر خواهد بود. مثل این که خداوند می
فرماید: «ابراهیم را امام قرار دادیم» (انبیاء، 73)
ولی در اصطلاح علم
کلام، امامت عبارت است از «ریاست (و پیشوای) همگانی و فراگیر بر جامعه اسلامی در
همه امور دینی و دنیوی». (مصباح یزدی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، ص 298)
و قرآن نیز برهمین
معنای عام و فراگیر دلالت دارد آن جا که می فرماید: «انی جاعلک للناس اماما؛ براستی
من تو را پیشوای مردم قرار دادم» چون قیدی برای آن بیامده تمام امور دینی و دنیوی
را در بر می گیرد.
امام هشتم می فرمود:
«امامت مقام انبیاء و ارث اوصیا است، امامت خلافت الهی، و جانشینی رسول خد
است … ». (اصول کافی، ج 1، ص 198)
ب-
الفاظ هم معنای امامت
در قرآن گاه به جای
الفاظ امام از واژه های دیگر استفاده شده است، مانند واژه “ولی”، “اولی الامر” و
… که به نمونه های اشاره می شود.
1. واژه ولی:
«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ
الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ (55)
ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده اند. همان
کسانى که نماز برپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى دهند».
آیه ی فوق به اتفاق
شیعیان (علامه امینی، الغدیر، اسلامیه، ج 3، ص 163، ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن،
نسل جوان، ج 9، ص 200-201) جمعی زیادی از علمای اهل سنت درباره علی علیه السلام و
ولایت او نازل شده است مرحوم علامه امینی نام 66 نفر از بزرگان اهل سنت را با کتاب
هایشان نام برده که نزول آیه ی شریفه را در مورد امیر المؤمنین علی علیه السلام
پذیرفته اند. (الغدیر، همان، ج 3، ص 162-156) ولایت در این آیه همان معنای امامت را
دارد، همان معنای که در حدیث معروف غدیر امده که «من کنت مولاه فعلی مولاه؛ هر کس
من مولا و رهبر او هستم، علی، مولا و رهبر او است».
2. واژه اولی الامر: در قرآن می خوانیم:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا
الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْ ءٍ
فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ
الْیَوْمِ اْلآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً (59)
اى
کسانى که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز]
اطاعت کنید پس هر گاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین
ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و
نیک فرجام تر است».
حاکم حسکانی، حنفی
نیشابوری، از علمای اهل سنت ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان
«اولی الامر» بر علی علیه السلام (به عنوان مصداق روشن امامت) تطبیق شده است و در
یکی از آنها امده که حضرت پیامبر اکرم به علی علیه السلام فرمود «تو اولین مردی از
صاحبان امر هستی». (حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسه الاعلمی، ج 1، ص 148، 151؛
درک پیام قرآن، ج 9، ص 219-215)
و همین طور عنوان
خلیفه در آیات و روایات بر امام اطلاق شده است. (از جمله در حدیث معروف «یوم الدار»
آمده «انت وصیی و خلیفتی»
ج-
اهمیت امامت
قرآن
کریم امامت را بالاتر از نبوت می داند، و چنین بیان می کند که ابراهیم بعد از
داربودن مقام نبوت و خلت (خلیل الهی) به مقام امامت ترفیع درجه یافته است
«انی جاعلک للناس اماما؛ من تو را امام و پیشوای مردم قرار
دادم». (بقره، 124)
و عدم اعلام امامت
مساوی به عدم انجام رسالت دانسته شده آنجا که می فرماید: «اى
پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامت را
نرسانده اى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى دارد آرى خدا گروه کافران را هدایت
نمى کند». (مائده، 67) چنان که معرفی امام و امامت باعث کمال دین و تمام
کننده نعمت شمرده شده است. آن گاه که پیامبر اکرم (ص) علی (ع) را در غدیر خم به
خلافت و امامت منصوب می کند، خداوند می فرماید: «الیوم اکملت
لکم دینکم؛ امروز دینتان را برایتان کامل کردم».
و پیامبر اکرم
فرمود: «هر کس بمیرد و امام زمام خویش را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است».
(الغدیر، ج 10، ص 359-360)
و فخر رازی از بزرگ
ترین علمای اهل سنت تقل نموده که پیامبر اکرم فرمود: «اگر کسی بمیرد و امام زمان
خویش را نشناسد پس باید به خواست خودش یا یهودی و یا نصرانی بمیرد (ولی مسلمان از
دنیا نخواهد رفت)». (فخر رازی، مجموعه الرسائل، چاپ مصر، 1328، المسائل الخمسون، ص
384) این ها و غیر آن حکایت از اهمیت و عظمت مقام امامان و امامت دارد که بدون
امامت دین کامل نیست و رسالت ناتمام است و معرفت ناقض.
در بخش آینده این
مقاله، به الهی بودن منصب امامت خواهیم پرداخت. با نظرات خویش ما را یاری کنید.
ادامه دارد