در شماره پیشین
به یکی از روش های حضرت رسول اکرم در مقابله باانحرافات اجتماعی اشاره کردیم. در
این شماره نیز به دو نمونه دیگر اشاره می کنیم. با ما همراه باشید:
روش های مقابله پیامبر اعظم با انحرافات اجتماعی
دوم: نمونه ای بر
شیوه منصرف ساختن فرد از طریق ایجاد تعلق خاطر و ترویج فعالیت های صحیح
تکدی گری از جمله
انحرافات اجتماعی است که در جامعه افرادی به بهانه های مختلف به آن اقدام می کنند
(البته مسئله فقر و دست گیری از فقرا خارج از دائزه بحث ماست) حضرت پیامبر برای
پیشگیری آن و خشکاندن ریش های آن فرموده اند:
«ما فتح رجل علی
نفسه باب مسئله الا فتح الله علیه باب فقر؛ هیچ کس دری از سؤال بر روی خود نگشاید
مگر خدا دری از فقر بر روی او بگشاید». (پاینده، پیشین، ص 629)
«من تفاقر افتقر؛
هر که تظاهر به فقیر کند، فقیر شود». (پاینده، پیشین، ص )
مردی از اصحاب
پیامبر در تنگدستی سخت قرار گرفت، و به خدمت پیامبر آمد، همین که چشم حضرت به او
افتاد فرمود: هر که از ما چیزی درخواست کند به او می دهیم، اما اگر خود را بی نیاز
نشان دهد خدا او را غنی خواهد کرد، مرد از شنیدن سخن پیامبر منظور او را فهمید، از
همان جا برگشت و برای مرتبه دوم آمد باز همان جمله را شنید، سومین مرتبه که برگشت
(با جمع آوری هیزم) و فروش آن توانست 5 سیر آرد بخرد، نانی تهیه کند، و فردا جدیت
بیشتر کرد و هیزم زیادتری آورد و هر روز مقدار زیادتر، تا توانست یک کلنگ بخرد،
چندی بعد از در اثر فعالیت و تلاش خود از ثروتمندان شد. (صداقت، سید علی اکبر،
همان، ص 108)
سوم: نمونه هایی برای
استفاده از قدرت و تهدید و به کار بردن قوه قهریه:
از جمله انحرافات
اجتماعی که هم در جامعه تاسیس یافته پیامبر بود و هم در جوامع امروزی هست، سرقت و
دزدی است. نبی اکرم در حدیثی فرموده اند: «اربع لایدخل بیتا واحده منها الا خرب و
کم یعمر بالترکه، الخیانه، و السرقه و اشرب الخمر الزنا؛ چهار چیز است که هر یک از
آنها در خانه ای در آید خراب شود و به برکت آباد نگردد» (پاینده، ابوالقاسم، نهج
الفصاحه (سخنان حضرت پیامبر، چاپ اول، سازمان انتشارات جاودان، 1374، ص 203) و نیز
در بیانی دیگر فرموده اند: «من اشتری سرقه فقد شرک فی عارها و اثمها؛ هر که مال
دزدی را بخرد و بداند که دزدی است در ننگ و گناه آن شریک است. (پاینده، همان، ص
757)
زنی از اشراف قریش
مرتکب سرقت شد، رسول خدا دستور داد حد الهی را درباره او جاری کنند، که قبیله سارق
ناراحت شده و کوشیدند به هر وسیله ای مانع اجرای حد شوند اسامه بن زید که مورد توجه
رسول خدا بو د از ایشان تقاضای عفو کرد، اما حضرت سخت ناراحت شد و فرمود: «انما
اهلک الذین من قبلکم انهم کانوا اذا سرق فیهم الشریف ترکوه و اذا سرق فیهم الضعیف
اقاموا علیه العد» «هلاک پشیمانی شما از آنجا بود که دزد معتبر را رها می کردند و
دزد ضعیف را مجازات می دادند. (مطهری، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی وحی و نبوت،
چاپ هفتم، انتشارات صدرا، 1377، ص 257)
از جمله انحرافات
اجتماعی و به نوعی سیاسی آنست که عده ای با انحراف خود سعی در ایجاد تفرقه و نفاق
بین مسلمین دارند و با آنان همکاری نمی کنند و تا می توانند به آنان حیله می کنند.
کعب بن مالک، مراره
ربیع و هلال بن امیه از غزوه تبوک، از روی مسامحه و کوتاهی تخلف کردند. (وقتی به
رسول خدا (ص) گزارش دادند) فرمود: «ولشان کنید، اگر در آنها خمیری باشد خداوند به
زودی آنها را به شما بر می گرداند و اگر نباشد خداوند شما را از شر آنها آسوده
کرده است.
به هنگام بازگشت
پیامبر از تبوک، خدمت حضرت رسیدند، و عذر خواهی کردند، اما پیامبر با آنان سخن
نگفت و به مسلمانان نیز دستور داد که احدی با آنان سخن نگوید حتی کودکان آنها و
آنها اعتراض کردند. (شهید مطهری، داستان راستان، ج 1، ص 252)
تخریب مسجد ضراره
نیز می تواند از این نمونه باشد.
و باز نمونه ای
دیگر به این روش حضرت، برخورد وی با تضییع حقوق مسلمین و استفاده نابجا از بیت
المال است. در روز حرکت از سرزمین خیبر، رزمنده ای که مأمور بستن کجاوه بود، تیری
را اصابت کرد و جان سپرد در تحقیقات مأموران اطلاعاتی درباره علت قتل بجایی نرسید،
همگی گفتند: بهشت بر او گوارا باد، اما پیامبر فرمود: با شما هم عقیده نیستم، زیرا
عبایی که او بر تن دارد از غنایم و بیت المال است و او آن عبا را به خیانت برده است
و در روز رستاخیز به صورت آتش او را احاطه خواهد کرد، از این رو بر جنازه او نماز
نخواند. (سید غلامحسین حسینی، باشگاه اندیشه)
نتیجه گیری:
امروزه جامعه
ای نیست که از آلودگی ها و انحرافات اجتماعی عاری باشد، و این انحرافات نیاز به
اصلاح و پیشگیری دارد و این نیز به نوبه خود ضرورت شناخت شیوه های اصلاح و پیشگیری
پیامبر اعظم را با انحرافات اجتماعی می طلبد که باید بیش از پیش به فرامین دستورات
و سنت پیامبر در این زمینه توجه کنیم.
و بالاخره این که
شیوه های پیامبر در مواجهه با انحرافات اجتماعی، طبعا به اقتضای زمان و مکان انحراف
یکسان نبودند.