راستی چگونه می توان
دستاورد نهایی آفرینش، ثمره تمام و کامل هستی و خلاصه انوار و تجلیات و جودی خداوند
را در قالب ناقص الفاظ و واژه ها جای داد؟
ابر انسانی که خالق
هستی در حق او فرمود ( لولاک لما خلقت الأفلاک ) اگر تو نبودی هر آینه افلاک را نمی
آفریدم. کسی که تا « قاب قوسین او أدنی » به خداوند نزدیک شد و مکانتی یافت که هرگز
جبرئیل امین که ملک مقرب و واسطه وحی الهی بود بدان مکانت راه نیافت و با صراحت به
او عرض کرد: «اگر یک موی بالاتر روم به نور تجلی بسوزد پرم.»
توصیف انسان کامل
نخستین و کسی که خود فرمود: «ای علی(ع) جز خدای و تو، کسی را یارای شناختن من نیست،
چگونه ممکن خواهد بود.»
پس بهتر است که لب
فروبندیم و سخن کوتاه کنیم و تنها از دریچه روایات و اخباری که حکایت گر متن سیره و
سنت پیامبر اعظم(ص) است اخلاق عظیم او را (إنک لعلی خلق عظیم) به نظاره بنشینیم و
رفتار و اخلاق شیرین پیامبر بزرگ اسلام که اسوه و الگوی زندگی پارسایان است (و لکم
فی رسول الله اسوه حسنه) فرا راه زندگی خویش سازیم و از او پیروی کنیم. در این
سلسله گفتار جمله هایی کوتاه در منش و روش زندگی آفرین پیامبر خدا حضرت محمد
مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می شود که خواندن آن به خصوص برای نسل جوان،
الهام بخش زیستی خداپسندانه و سعادتمندانه خواهد بود.
مظهر جمال
قبل از بیان ویژگی
های اخلاقی و رفتاری خورشید نبوت, اندکی به توصیف ظاهری مظهر جمال خداوندی بنشینیم:
در این باره آورده اند که پیشانی مبارک پیامبر گرامی اسلام بلند بود. مویش نه لخت
بود و نه در هم پیچیده. محاسنش نیز انبوه بود، اما بلند نبود. ابروانش به هم پیوسته
بودند، اما باریک و کشیده با مژه هایی بلند و انبوه. چشمانش درشت و سیاه بود. گونه
هایش برجسته بود ، ولی متعادل، نه کم گوشت بود و نه پرگوشت. بینی اش کشیده و باریک
بود. دندان های پیشین او به گونه ای متناسب از یکدیگر فاصله داشتند و از سپیدی می
درخشید. چهره اش گرد، سپید، اما نمکین بود و زیر لب پایین اش خال داشت.
پیامبر اسلام خوش
چهره ترین پیامبران الهی بود. گردنش نه بلند بود و نه کوتاه، زیبا بود و به سان
نقره می درخشید. اعضای بدن مبارکش محکم، استخوان بندی اش درشت بود و اندامی معتدل
داشت، نه کوناه قد بود و نه بلند.
شانه ها یش همچون
مردان شجاع پهن بود و دوسر شانه اش موی داشت.
برگزیده ای از کتاب
نگین هستی اثر حسین سیدی