خانه » همه » مذهبی » چه دلیلی بر شهود ملکوت بوسیله علی(ع) وجود دارد؟

چه دلیلی بر شهود ملکوت بوسیله علی(ع) وجود دارد؟

علی(ع) میþگوید: «… و لقد نَظَرْتُ فی الملکوت بإذن رَبّی فَما غاب عَنّی ما کان قبلی و لا ما یَأتی بعدی …» ؛(امالی شیخ طوسی، ص205، ح351)؛ «… سبحانک ما أَعظَم ما نَری مِن خَلقک و ما أَصغر کُل عَظیمةٍ فی جَنب قُدرتِک و ما أهوَل ما نری مِن مَلکوتک»؛ (نهج البلاغه، خطبه 109، بند7). نظر در ملکوت آسمانþها و زمین همان است که خدای سبحان انسانþها را به آن ترغیب فرموده است: «أَو لَم یَنظروا فی مَلکوت السَموات و الأَرض» اعراف/185. نظر به معنای نگاه عقلی است، نه نظر حسی؛ زیرا این آیه همگان را به نظر در ملکوت دعوت میþکند، خواه مخاطب او بینا باشد یا نابینا. پس ناظر اعم از اعمی و بصیر است؛ چنانکه منظور خصوص ملکوت است که با نظر حسّی نگاه نمیþشود. قهراً چنین نظری به معنای نظریهþپردازی است، نه نظر به معنای نگاه فیزیکی.نظر گاهی به بَصَر و رؤیت میþرسد و گاهی به آن نمیþرسد، لیکن برخی نظرها حتماً به بصر و رؤیت بار میþیابد. آنچه در بیان علوی(ع) آمده ناظر به نظرِ منتهی به رؤیت است، نه منقطع از آن؛ زیرا این نظر خصوصی که به اذن خدای سبحان صورت پذیرفته باعث حضور همه اشیا و اشخاص شده و چیزی از قلمرو آن نظر پنهان نمانده است. از اینþرو آن حضرت(ع) در اینþباره چنین فرمود: «چیزی از گذشته و آینده از من غایب و مستور نمانده است»؛ یعنی نه تنها به همه امور جهان عالم شدم، بلکه همه آنها در محضر و مشهد من قرار گرفت و چیزی از من غایب نمانده و این همان علم شهودی به اشیاست که انسان کامل از آن برخوردار است؛ مانند آنچه خداوند درباره حضرت ابراهیم خلیل(ع) فرموده است: «وکَذلک نُری إِبراهیم مَلکوت السَموات و الأَرض و لِیکون مِن المُوقنین»انعام/75، که در این کریمه آنچه مطرح است همانا رؤیت خلیل خداست که با عنایت الهی به ارائه ملکوت حاصل شد. البته چنین شهود و رؤیتی آثار فراوانی دارد که یکی از آنها پیدایش یقین است؛ یعنی یقین پایدار و ثابت که صاحب آن به عنوان مُوْقِن شناخته میþشود، نه یقین مقطعی گذرا.
بنابراین، اگر حضرت علی(ع) از خودش به عنوان «علم الله»، «قلب الله» و «لسان الله الناطق» یاد کرده است (توحید صدوق، ص164، ح1) و اگر امام صادق(ع) درباره آن حضرت فرمود: «… و عَیْبة غَیْبِ الله و موضع سرّه …»؛ (اقبال 2/278) ناظر به همین دو مطلب است: یکی گستره علم علوی و شمول آن نسبت به همه آنچه مقدورِ موجود امکانی است و دیگری شهودی و حضوری بودن آن علم.
البته آنچه از امام صادق(ع) رسیده مسبوق به مطلبی است که از رسول گرامی(ص) درباره علی(ع) نقل شده است: «علیٌّ عَیْبةُ علمی»؛ (مناقب ابن شهر آشوب 2/32) و چون علم رسول اکرم(ص) علم الهی است پس علیّ بن ابیþطالب صندوق علم الهی خواهد بود و این همان محتوای حدیث امام صادق(ع) است و از آن جهت که علیّ ابن ابیþطالب صندوق اسرار الهی است و در قلب او که محرم رموز جهان هستی است همه چیز به اذن خداوند نهادینه و تعبیه شده، آن حضرت مصداق بارز امام مبین است که همه اشیا را خداوند در درون او احصا و شماره کرده است؛ چنانکه از حضرت رسول اکرم(ص) رسیده که مقصود از امام مبین در آیه «وکلّ شیء أحصیناه فی أمامٍ مبین» یس/12 امیرالمؤمنین علیّ ابن ابیþطالب (ع) است (تفسیر قمی 2/212) که از این تعبیر همان دو مطلب قبلی فهمیده میþشود: یکی گستره علم علوی(ع) و دیگری شهودی بودن آن، زیرا حقایق اشیا در متن سعه وجودی آن حضرت احصا شده، نه مفاهیم و صور ذهنی آنها.
آیة الله جوادی آملی،حیات عارفانة امام علی(ع)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد