بیش از یک هزار صد سال از تالیف کتاب کافی میگذرد و در این مدت طولانی فقهاء و محدثان و علماء عامه شیعه آن کتاب بزرگ را در پیش روی خود دارند و از خرمن معارف آن خوشه میچینند در خلال این مدتها مجموعه حدیثی ارزشمند توسط علما و محدثان بزرگ اسلامی به رشته تحریر درآمده است اما آن کتابها نه تنها از ارج و رواج کافی نگاشتهاند بلکه بر رونق آن افزوده و ارزش و اهمیت آنار تثبیت کردهاند. علامه مجلسی «قدس سره» دریای انوار خود را در کنار کتاب کافی و سایر کتب اربعه گسترده است تا مبادا کسی گمان ببرد که به رجوع به بحارالانوار از این کتاب معتبر و متواتری نیاز خواهد بود و آیا آنکه در اعتبار و نظم و ترکیب آن تردید روا دارد.(1)
کافی نخستین مجموع حدیثی در بین کتب اربعه شیعه است و در اوایل قرن چهارم هجری توسط عالم بزرگوار ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی تألیف گردیده است این تألیف در زمانی است که نه چندان از زمان حضور ائمه فاصله دارد و نه در اثنای امامت معصومین است تا برای گردآوری احادیث سایر امامان نیاز به تألیف مکملی باشد. (2)
حال با توجه به این مقدمه در مورد کتاب کافی به این حدیث را که شما فرمودهاید مشهور و منقول است که این حرف را امام زمان زده است ولی مرحوم حاجی نوری محدث بزرگ شیعه میگوید: «قرائن عدیدهای بر این مطلب دلالت دارد که کتاب کافی بر حضرت صاحب الامر «علیه السلام» عرضه شده است و آن حضرت آن را تأیید نمودهاند هر چند خبر شایع الکافی کاف لشیعتنا در منابع معتبر حدیثی ما نیامده است در واقع حاجی نوری در کتاب خود برای این حدیث منبع معتبری پیدا نموده است» (3) و با توجه به مباحث رجالی که امروزه مطرح میباشد و همچنین مباحث سندی احادیث که امروزه عنوان قرار میگیرد (4) و صحیح که مورد بحث است با صحیح قدیم میتوان گفت این حدیث منبع معتبری ندارد این به معنای این نیست که این کتاب تمام احادیثاش معتبر باشد و کافی باشد برای شیعیان ما مخصوص که یکسری از احادیث کتاب کافی را ضعیف شمرده و مورد قبول قرار ندادهاند .
پس سؤال کننده محترم: اولاً: حاجی نوری محدت بزرگ اسلام میفرماید این حدیث در منابع معتبر حدیثی ما نیامده است از این رو حجت نمیباشد.
ثانیاً: با توجه به علم رجال و حدیثی که مطرح میباشد و صحیحی که امر در احادیث مطرح میباشد بعضی از احادیث این کتاب معتبر نمیباشند.
ثالثاً: محمد علی مدرسی در کتاب ریحانة الادب مینویسد :گویند که کتاب مستطاب کافی به نظر مبارک حضرت صاحب الامر رسیده ومورد تحسین آن حضرت قرارگرفته و ایشان فرمودهاند : «الکافی کاف لشیعتنا» ولی ایشان حدیث را بطور سند نقل نمی کند و میگوید بعضی ها گفته پس معلوم می شود که این حدیث مورد قبول نمی باشد .(5)
رابعاً: سند محکمی ما برای این حدیث پیدا نکردیم و بشر به نقل و قول و گوینده میباشد.
ضمن اینکه تمام کتابهای حدیثی را باید تک به تک روایات آنها را محدث ومجتهد اسلام شناس بررسی کند کتابها به منزله داروخانه است باید علام دین بررسی کند که موارد غیر معتبر را را خارج کنند از جمله آنها کتاب کافی است.
علامه مجلسی: بحار الانوار، ج 1، ص 48.
ر.ک همین کتاب تحت عنوان کافی.
مستدرک الوسائل، محدث نوری ،ج 3 ،ص 533.
لولوة البحرین، شیخ یوسف بحرانی، ص 3955.
میرزا محمد علی مدرس. ریحانة الادب ، ج 5، ص 81.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
کافی نخستین مجموع حدیثی در بین کتب اربعه شیعه است و در اوایل قرن چهارم هجری توسط عالم بزرگوار ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی تألیف گردیده است این تألیف در زمانی است که نه چندان از زمان حضور ائمه فاصله دارد و نه در اثنای امامت معصومین است تا برای گردآوری احادیث سایر امامان نیاز به تألیف مکملی باشد. (2)
حال با توجه به این مقدمه در مورد کتاب کافی به این حدیث را که شما فرمودهاید مشهور و منقول است که این حرف را امام زمان زده است ولی مرحوم حاجی نوری محدث بزرگ شیعه میگوید: «قرائن عدیدهای بر این مطلب دلالت دارد که کتاب کافی بر حضرت صاحب الامر «علیه السلام» عرضه شده است و آن حضرت آن را تأیید نمودهاند هر چند خبر شایع الکافی کاف لشیعتنا در منابع معتبر حدیثی ما نیامده است در واقع حاجی نوری در کتاب خود برای این حدیث منبع معتبری پیدا نموده است» (3) و با توجه به مباحث رجالی که امروزه مطرح میباشد و همچنین مباحث سندی احادیث که امروزه عنوان قرار میگیرد (4) و صحیح که مورد بحث است با صحیح قدیم میتوان گفت این حدیث منبع معتبری ندارد این به معنای این نیست که این کتاب تمام احادیثاش معتبر باشد و کافی باشد برای شیعیان ما مخصوص که یکسری از احادیث کتاب کافی را ضعیف شمرده و مورد قبول قرار ندادهاند .
پس سؤال کننده محترم: اولاً: حاجی نوری محدت بزرگ اسلام میفرماید این حدیث در منابع معتبر حدیثی ما نیامده است از این رو حجت نمیباشد.
ثانیاً: با توجه به علم رجال و حدیثی که مطرح میباشد و صحیحی که امر در احادیث مطرح میباشد بعضی از احادیث این کتاب معتبر نمیباشند.
ثالثاً: محمد علی مدرسی در کتاب ریحانة الادب مینویسد :گویند که کتاب مستطاب کافی به نظر مبارک حضرت صاحب الامر رسیده ومورد تحسین آن حضرت قرارگرفته و ایشان فرمودهاند : «الکافی کاف لشیعتنا» ولی ایشان حدیث را بطور سند نقل نمی کند و میگوید بعضی ها گفته پس معلوم می شود که این حدیث مورد قبول نمی باشد .(5)
رابعاً: سند محکمی ما برای این حدیث پیدا نکردیم و بشر به نقل و قول و گوینده میباشد.
ضمن اینکه تمام کتابهای حدیثی را باید تک به تک روایات آنها را محدث ومجتهد اسلام شناس بررسی کند کتابها به منزله داروخانه است باید علام دین بررسی کند که موارد غیر معتبر را را خارج کنند از جمله آنها کتاب کافی است.
علامه مجلسی: بحار الانوار، ج 1، ص 48.
ر.ک همین کتاب تحت عنوان کافی.
مستدرک الوسائل، محدث نوری ،ج 3 ،ص 533.
لولوة البحرین، شیخ یوسف بحرانی، ص 3955.
میرزا محمد علی مدرس. ریحانة الادب ، ج 5، ص 81.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی