در ادامه لازم است به نکاتى اشاره گردد:1. در تعریف اصطلاحى قرائت گفته شده: هرگاه تلاوت قرآن به گونه اى باشد که از نص وحى الهى حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکى از قرّاء معروف استوار باشد، قرائت قرآن تحقق یافته است. بنابراین قرائت عبارت است علم به کیفیت اداى کلمات قرآن و اختلاف این کیفیت به ناقل و راوى آن منسوب است. از سوى دیگر، قرائت قرآن دانشى است کاملاً نقلى و هدف این علم دست یابى به قرائت رسول الله و چگونگى اداى کلمات توسط آن حضرت است، و چنان که گفته شده تنها راه رسیدن بدین هدف سماع و نقل از راویان ثقه است. از این رو، قرائت در صورتى قابل اخذ و معتبر خواهد بود که درباره هیچ یک از راویان و ناقلان آن طعن و خدشه اى از سوى علما مشاهده نگردد.2. با قطع نظر از عوامل اختلاف قرائات، که قرآن پژوهان به آن اشاره کرده اند، باید توجه کرد که این اختلافات میان قراء بر سر به دست آوردن و رسیدن به نص واحدى است که پیامبر(ص) با آن قرائت نموده اند. بنابراین اختلاف در قرائت مبیّن این امر است که هر قارى کیفیت خاصى را در تلفظ کلمات قرآن داشته و بدان معتقد بوده است و به نظر او این کیفیت همان تلفظى است که از زبان مبارک رسول الله جارى شده است امّا مهم اثبات این استناد است که باید به شکل نقل همگانى در هر دوره و طبقه از زمان رسول الله به اثبات برسد. نظر غالب قرآن پژوهان شیعه این است که اثبات تواتر قرائتها از پیامبر(ص) امرى محال مى نماید. افزون بر آن، به نظر آنان قرائت قرآن کریم به یک صورت در میان همه مسلمانان متداول بوده و در نسلهاى متوالى به تواتر رسیده است و اختلافى که در قرائت ها نقل مى گردد بر این صورت متداول تأثیر نداشته و چهره واحد آن را از بین نبرده است. ما شیعیان از ناحیه پیشوایان معصوم مأموریت یافته ایم که قرآن را بر طبق عموم مسلمین قرائت کنیم.این اختلافات غالبا مسائلی است که پس از نزول وحی,مقداری از آنها از طرز نگارش قرآن پدید آمده است,چون در اوائل نگارش قرآن,حروف کلمات متشابه,از هم ممتاز نبوده است ,زیرا تشخیص حروف وکلمات بوسیله نقطه گذاری ممکن است ودر آغاز نگارش قرآن نه نقطه داشته ونه اعراب,وهمین مطلب موجب اختلاف قرائتها گردید.بخش دیگری از اختلاف در قرائتها,به مطالبی بر می گردد که به متن قرآن مربوط نیست بلکه اضافات وحواشی وتوضیحاتی است که برخی حافظان ونویسندگان اضافه نموده اند,چون می دیدند معنی کلمه درست مفهوم نمی گردد شرح وتفسیری برآن نوشتند وبعدها به صورت متن قرآن واختلاف قرائت تلقی شد,چون بنابر بعضی ازروایات,نگارش تفسیر همراه با متن قرآن ,جایز بوده است.در مورد آیه مورد سئوال نیز چنین است که توضیح وشرح کلمه صوم با متن قرآن مخلوط شده است.وصمتا وصیاما توضیح است نه جزءقرآن(در ادیان گذشته روزه سکوت مشروع بوده وحضرت مریم نیز روزه سکوت داشته اند)در نتیجه این اختلاف قرائتهامشکلی ایجاد نمی کند وموارد مشابه این زیاد است که در روایتهای تفسیری وکتابهای تفسیر موارد آن مضبوط است .در نتیجه ما موظفیم قرائت رسمی قرآن را که مورد اتفاق شیعه وسنی می باشدملاک عمل قرار دهیم وآنچه زائد بر آن است را بعنوان شرح وتفسیرکلمات بدانیم واین موضوع جدیدی نیست که بعد از
گذشت قرنها تازه کشف شود.موارد اختلاف قرائت در کتابهای علوم قرآنی ثبت شده است.
جهت اطلاع بیشر ر.ک.به:دکتر سید محمد باقر حجتی ,پژوهشی در تاریخ قرآن کریم ,ص301
فضلى، عبدالهادى، مقدمه اى بر تاریخ قرائات قرآن کریم، ترجمه دکتر سیدمحمدباقر محبتى، ص 103 انتشارات اسوه، تیر 1365.
علامه خوئى، البیان، ص 175، مطبعه علمیه قم.
سعیدى روشن، محمدباقر علوم قرآن، ص 176، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى.
ناهماهنگى رسم الخط عثمانى که موارد آن را قرآن پژوهان مشخص کرده اند، مبیّن این مى تواند باشد که شاید نخستین مصحف عثمانى با یک رسم الخط هماهنگ نوشته شده است و حاصل روشن و دست خط یک املاءکننده و یک نویسنده بوده است. اما نسخه هاى دیگر را که خواسته اند بنویسند، املاء کننده و نویسنده هر دو تغییر کرده اند و در نتیجه کلماتى را با رسم الخط دیگرى نوشته اند.
احتمال دیگر این است که این اختلافات نگارش کلمات از آن جا پیدا شده است که همه صحابه به یک روش خواندن و نوشتن را فرا نگرفته بودند و در صدر اسلام، بى قاعدگى در کتابت خیلى زیاد بوده است و به همین دلیل خلیفه سوم عثمان در صدد یکسان سازى برآمد ولى باز هم نتوانست از بعضى ناهماهنگى ها در امان بماند. البته از اشتباهات و ناهنجارى هایى که معانى را تغییر دهد کاملاً برکنار ماند و این هم روشن است که علماى قرائت کوشیده اند تا براى هر یکى از این موارد دلایلى ذکر کنند و نشان بدهند
که صحابه عمدا این کلمه یا آن کلمه را به این شکل نوشته اند و منظور خاصى داشته اند.
براى آگاهى بیشتر ر.ک:
1ـ عزت دروزه، محمد، تاریخ قرآن، ترجمه محمد على لسانى، ص 148 به بعد .
2ـ کروى، محمدطاهر، تاریخ قرآن، ترجمه محمدصالح سعیدى، انتشارات مسعود.
3ـ رژى، بلاشر، در آستانه قرآن، ترجمه محمود رامیار، ص 172، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
گذشت قرنها تازه کشف شود.موارد اختلاف قرائت در کتابهای علوم قرآنی ثبت شده است.
جهت اطلاع بیشر ر.ک.به:دکتر سید محمد باقر حجتی ,پژوهشی در تاریخ قرآن کریم ,ص301
فضلى، عبدالهادى، مقدمه اى بر تاریخ قرائات قرآن کریم، ترجمه دکتر سیدمحمدباقر محبتى، ص 103 انتشارات اسوه، تیر 1365.
علامه خوئى، البیان، ص 175، مطبعه علمیه قم.
سعیدى روشن، محمدباقر علوم قرآن، ص 176، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى.
ناهماهنگى رسم الخط عثمانى که موارد آن را قرآن پژوهان مشخص کرده اند، مبیّن این مى تواند باشد که شاید نخستین مصحف عثمانى با یک رسم الخط هماهنگ نوشته شده است و حاصل روشن و دست خط یک املاءکننده و یک نویسنده بوده است. اما نسخه هاى دیگر را که خواسته اند بنویسند، املاء کننده و نویسنده هر دو تغییر کرده اند و در نتیجه کلماتى را با رسم الخط دیگرى نوشته اند.
احتمال دیگر این است که این اختلافات نگارش کلمات از آن جا پیدا شده است که همه صحابه به یک روش خواندن و نوشتن را فرا نگرفته بودند و در صدر اسلام، بى قاعدگى در کتابت خیلى زیاد بوده است و به همین دلیل خلیفه سوم عثمان در صدد یکسان سازى برآمد ولى باز هم نتوانست از بعضى ناهماهنگى ها در امان بماند. البته از اشتباهات و ناهنجارى هایى که معانى را تغییر دهد کاملاً برکنار ماند و این هم روشن است که علماى قرائت کوشیده اند تا براى هر یکى از این موارد دلایلى ذکر کنند و نشان بدهند
که صحابه عمدا این کلمه یا آن کلمه را به این شکل نوشته اند و منظور خاصى داشته اند.
براى آگاهى بیشتر ر.ک:
1ـ عزت دروزه، محمد، تاریخ قرآن، ترجمه محمد على لسانى، ص 148 به بعد .
2ـ کروى، محمدطاهر، تاریخ قرآن، ترجمه محمدصالح سعیدى، انتشارات مسعود.
3ـ رژى، بلاشر، در آستانه قرآن، ترجمه محمود رامیار، ص 172، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامى.