در پاسخ این سوال مطالبی را عنوان می داریم :
الف) جهت گیری احکام اسلام
همان گونه که می دانید، اسلام تمام افراد بشر را از یک پدر و مادر مى داند و هیچ امتیازى براى رنگ، ثروت، مقام، قبیله، نژاد و… قائل نمى شود. اسلام تنها امتیاز را تقوا مى شمرد و گرامى ترین مردمان را، پرهیزگارترین آنان مى داند(حجرات (49)، آیه 4)اسلام، مردم را مانند دانه هاى شانه با هم برابر مى داند؛ چنان که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: «الناس کلهم سواء کاسنان المشط»؛ «مردم مانند دانه هاى شانه برابرند».صدوق، من لایحضره الفقیه، (قم: انتشارات جامعه مدرسین، 1413 ه. ق)، ج 4، ص 379. در نگاه اسلام، نابودى ملت ها و اقوام مختلف، ناشى از حس برتری جوی و عدم مساوات آنان در برابر قانون حق و اجرا نشدن آن در سطح جامعه است وبرای تامین عدالت اجتماعی ، حفظ کرامت بشر،زدودن حس برتری جوی وتفوق طلبی؛ احکام وآموزه های رادر نظر گرفته است.خمس و زکات از واجبات اسلامیاند و مانند تمام احکام دین مقدّس اسلام براساس مصالح و مفاسد استوار شده و ضامن سعادت بشرند و برای از بین بردن اختلافات طبقاتی، حس برتری جویی ویا حداقل کاهش آن، وضع شده است تا مسلمانان با مراعات آنها از تهیدستان و بینوایان دستگیری کنند تا در سایه آن تهیدستان با کمک دیگران از حدّاقل زندگانی برخودار شوند. عمل به این دو فریضه بزرگ مالی در این مسئله نقش چشم گیری دارد.بنا براین، خمس و زکات از مالیات های اسلامی هستند که به منظور رفع مشکلات مالی امت اسلامی و توزیع عادلانه ثروت و تقویت بنیة مالی حکومت اسلامی وضع شده است. قانون خمس هیچ گونه امتیاز طبقاتی برای سادات ایجاد نمی کند و از نظر جنبه های مادی هیچ گونه تفاوتی با زکات که برای سایر فقرا است ندارد، در حقیقت دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات هر کدام از نیازمندان تنها حق دارند از یکی از این دو صندوق استفاده کنند آن هم به اندازة مساوی، یعنی به اندازة نیازمندی یک سال( تفسیر نمونه، ج 7، ص 184) فقرای غیر سادات از صندوق زکات و فقرای سادات از صندوق خمس بهره مند می شوند. نیازمندان سادات حق ندارند چیزی از زکات مصرف کنند. بنا براین،خمس اگرچه از نظرمعنوی امتیازواکرامی برای اهل بیت می باشداما از جنبه مادی امتیازی برای سایر مردم به حساب نمی آیدچرا که:اولا: نیمى از خمس که مربوط به سادات و بنى هاشم است و منحصرا باید به نیازمندان آنان داده شود، آنهم به اندازه احتیاجات یک سال، و نه بیشتر، بنابراین تنها کسانى مىتوانند از آن استفاده کنند که یا از کارافتاده، و بیمارند، و یا کودک یتیم و کسان دیگرى که به علّتى در بن بست از نظر هزینه زندگى قرار دارند.
بنابراین کسانى که قادر به کار کردن هستند، ( بالفعل و یا بالقوه) و مىتوانند درآمدى که زندگى آنها را بگرداند داشته باشد هرگز نمىتواند از این قسمت خمس استفاده کنند و جملهاى که در میان بعضى از عوام معروف است که مىگویند سادات مىتوانند خمس بگیرند، هر چند ناودان خانه آنها طلا باشد، گفتار عوامانهاى بیش نیست، و هیچ گونه پایه اى ندارد .
ثانیا: مستمندان و نیازمندان سادات و بنى هاشم حق ندارند چیزى از زکات مصرف کنند، و به جاى آن مىتوانند تنها از همین قسمت خمس استفاده نمایند. 1
ثالثا: اگر سهم سادات که نیمى از خمس است، از نیازمندى سادات موجود بیشتر باشد باید آنرا به بیت المال ریخت و در مصارف دیگر مصرف نمود.
همانطور که اگر سهم سادات کفایت آن را ندهد باید از بیت المال و یا سهم (( زکات)) به آنها داد.
با توجّه به جهات سه گانه فوق روشن مىشود که در حقیقت هیچگونه تفاوت از نظر مادّى میان سادات و غیر سادات گذارده نشده است .
نیازمندان غیر سادات مىتوانند مخارج سال خود را از محلّ زکات بگیرند ولى از خمس محرومند، و نیازمندان سادات تنها مىتوانند از محلّ خمس استفاده کنند، امّا حق استفاده از زکات را ندارند .پس زمینه برتری جوی و تفوق طلبی از این زاویه وجود ندارد.
ب )چرا از زکات در برخی از روایات به چرک اموال مردم تعبیر شده است ؟
درپاسخ این سوال علما ودانشمندان اسلامی مطالب را عنوان کرده است:
1. اگر ملاحظه مىکنیم در بعضى از روایات این عنوان آمده است کرامة لهم عن اوساخ الناس: (( هدف این است که سادات از زکات یک نوع چرک اموال محسوب مىشود برکنار مانند.)) به خاطر آن است که از یک سو بنى هاشم را به این ممنوعیت و محرومیت قانع سازد و از سوى دیگر به مردم حالى کند که تا مىتوانند سر بار بیت المال نشوند و زکات را براى آنها که استحقاق شدید دارند واگذارند.( تفسیر نمونه 7/181
2 . «اوساخ الناس» اشاره به قلت وکمی مال دارد زیرا در سابق وضعیت کشاورزی ، دامداری و…، بسیار ابتدای بود ودر نتیجه سود اندک به دنبال داشت وبا توجه به شرایط وجوب زکات مقداری نا چیزی به آن تعلق می گرفت . بنابراین، از ظاهر« اوساخ الناس»( چرک دست مردم) به دلیل این که خلاف شخصیتى است که اسلام براى انسان قایل است، دست برمی داریم زیرا اگر به این معنا باشد که خلاف قواعد و اصول مذهب است.، اوساخ الناس یک چیز نا چیزى است زکات.
مرحوم سید محمد کاظم طبا طبا ی در عروه می فرماید: که مراد از اوساخ الناس همین صدقات جزئى است که مردم صبح وشام به فقیر می دهد.
3. زکات به معنای رشد اموال وپاکیزه کردن آن مایه طهارت و برکت روزى مى شود: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ؛( توبه/ 103.) از اموال آنها به عنوان زکات بر گیر تا پاکیزه گردند.» معلوم مى گردد انسانى که زکات مالش را نمى پردازد، آلوده است و مالى که در دست دارد پاکیزه نیست. هم چنانکه کسب مال از راه حرام را اعلام جنگ با حضرت حق دانسته و آن را عامل بى برکتى مى شمارد و مى فرماید: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِى الصَّدَقاتِ؛( بقره/ 276.) خداوند مال ربوى را نابود مى کند و صدقه (مال مزکّى ) را افزایش مى دهد» از این روست که باز شدن درهاى برکات آسمان و زمین را در گرو ایمان و تقواى جامعه قرار داده است که «لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکاتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْرْضِ؛( اعراف/ 96) اگر مردم هر منطقه ایمان آورده تقوا بورزند، درهاى برکات آسمان و زمین را بر آنان مى گشاییم.»
علامه طبا طبای، درذیل آیه خمس می فرماید :« ظاهر روایت (اوساخ الناس)، این است که نکته مذکوراز آیه زکات که خداوندخطاب به پیامبرش می فرماید :« از اموال ان ها صدقه ( به عنوان زکات) بگیرتا به وسیله ان انهارا پاک سازی وپرورش دهی ،گر فته شده است چون تطهیر وتزکیه همیشه درچیز های است که چرک والودگی ومانند ان داشته باشد» المیزان، ترجمه موسوی همدانی،ج9 ،ص،139).
4. درست است که در روایات صحیح السند از زکات به عنوان اوساخ الناس (چرک دست مردم) تعبیر شده، اما این تعبیر همانند فرمایش خدای متعال درباره کسانی است که بدون اذن شرعی در خمس تصرف می کنند: خدای متعال درباره آنها می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا؛( نساء(4)، آیه10 ) در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو می برند».
مطابق تفسیر وتأویلی که اهل بیت علیهم السلام از این آیه به دست داده اند این آیه درباره کسانی است که بدون اذن شرعی در خمس وسهم امام تصرف می کنند. همان طور که سرنوشت چنین کسانی آتش است، مانعان زکات وکسانی که از پرداخت آن خودداری می کنند، نگاه دارندگان چرک وناپاکى می باشند. این تعبیر در روایت پیش گفته وهمچنین تعبیری که در آیه یادشده آمده، از مصادیق بلاغت واز سخنان کنایه ومجاز است.(تقریرات جناب حجة الاسلام والمسلمین شیخ حسین فدایی از مباحث درس خارجِ حضرت آیة الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی) نتیجه این که تعبیر «اوساخ الناس»(چرک دست مردم) یک تعبیر کنایی است ونشان از طهارت اموال توسط پرداخت زکات دارد وهم چنین حاکی است از کمی وقلت منابع زکات دربرابر خمس که متعلق آن با زکات متفاوت است وغالبا خمس ، اموال عظیم مانند گنج ومعادن وفی وغنایم و… می باشد. امید واریم همواره موفق وپیروز باشید.
الف) جهت گیری احکام اسلام
همان گونه که می دانید، اسلام تمام افراد بشر را از یک پدر و مادر مى داند و هیچ امتیازى براى رنگ، ثروت، مقام، قبیله، نژاد و… قائل نمى شود. اسلام تنها امتیاز را تقوا مى شمرد و گرامى ترین مردمان را، پرهیزگارترین آنان مى داند(حجرات (49)، آیه 4)اسلام، مردم را مانند دانه هاى شانه با هم برابر مى داند؛ چنان که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: «الناس کلهم سواء کاسنان المشط»؛ «مردم مانند دانه هاى شانه برابرند».صدوق، من لایحضره الفقیه، (قم: انتشارات جامعه مدرسین، 1413 ه. ق)، ج 4، ص 379. در نگاه اسلام، نابودى ملت ها و اقوام مختلف، ناشى از حس برتری جوی و عدم مساوات آنان در برابر قانون حق و اجرا نشدن آن در سطح جامعه است وبرای تامین عدالت اجتماعی ، حفظ کرامت بشر،زدودن حس برتری جوی وتفوق طلبی؛ احکام وآموزه های رادر نظر گرفته است.خمس و زکات از واجبات اسلامیاند و مانند تمام احکام دین مقدّس اسلام براساس مصالح و مفاسد استوار شده و ضامن سعادت بشرند و برای از بین بردن اختلافات طبقاتی، حس برتری جویی ویا حداقل کاهش آن، وضع شده است تا مسلمانان با مراعات آنها از تهیدستان و بینوایان دستگیری کنند تا در سایه آن تهیدستان با کمک دیگران از حدّاقل زندگانی برخودار شوند. عمل به این دو فریضه بزرگ مالی در این مسئله نقش چشم گیری دارد.بنا براین، خمس و زکات از مالیات های اسلامی هستند که به منظور رفع مشکلات مالی امت اسلامی و توزیع عادلانه ثروت و تقویت بنیة مالی حکومت اسلامی وضع شده است. قانون خمس هیچ گونه امتیاز طبقاتی برای سادات ایجاد نمی کند و از نظر جنبه های مادی هیچ گونه تفاوتی با زکات که برای سایر فقرا است ندارد، در حقیقت دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات هر کدام از نیازمندان تنها حق دارند از یکی از این دو صندوق استفاده کنند آن هم به اندازة مساوی، یعنی به اندازة نیازمندی یک سال( تفسیر نمونه، ج 7، ص 184) فقرای غیر سادات از صندوق زکات و فقرای سادات از صندوق خمس بهره مند می شوند. نیازمندان سادات حق ندارند چیزی از زکات مصرف کنند. بنا براین،خمس اگرچه از نظرمعنوی امتیازواکرامی برای اهل بیت می باشداما از جنبه مادی امتیازی برای سایر مردم به حساب نمی آیدچرا که:اولا: نیمى از خمس که مربوط به سادات و بنى هاشم است و منحصرا باید به نیازمندان آنان داده شود، آنهم به اندازه احتیاجات یک سال، و نه بیشتر، بنابراین تنها کسانى مىتوانند از آن استفاده کنند که یا از کارافتاده، و بیمارند، و یا کودک یتیم و کسان دیگرى که به علّتى در بن بست از نظر هزینه زندگى قرار دارند.
بنابراین کسانى که قادر به کار کردن هستند، ( بالفعل و یا بالقوه) و مىتوانند درآمدى که زندگى آنها را بگرداند داشته باشد هرگز نمىتواند از این قسمت خمس استفاده کنند و جملهاى که در میان بعضى از عوام معروف است که مىگویند سادات مىتوانند خمس بگیرند، هر چند ناودان خانه آنها طلا باشد، گفتار عوامانهاى بیش نیست، و هیچ گونه پایه اى ندارد .
ثانیا: مستمندان و نیازمندان سادات و بنى هاشم حق ندارند چیزى از زکات مصرف کنند، و به جاى آن مىتوانند تنها از همین قسمت خمس استفاده نمایند. 1
ثالثا: اگر سهم سادات که نیمى از خمس است، از نیازمندى سادات موجود بیشتر باشد باید آنرا به بیت المال ریخت و در مصارف دیگر مصرف نمود.
همانطور که اگر سهم سادات کفایت آن را ندهد باید از بیت المال و یا سهم (( زکات)) به آنها داد.
با توجّه به جهات سه گانه فوق روشن مىشود که در حقیقت هیچگونه تفاوت از نظر مادّى میان سادات و غیر سادات گذارده نشده است .
نیازمندان غیر سادات مىتوانند مخارج سال خود را از محلّ زکات بگیرند ولى از خمس محرومند، و نیازمندان سادات تنها مىتوانند از محلّ خمس استفاده کنند، امّا حق استفاده از زکات را ندارند .پس زمینه برتری جوی و تفوق طلبی از این زاویه وجود ندارد.
ب )چرا از زکات در برخی از روایات به چرک اموال مردم تعبیر شده است ؟
درپاسخ این سوال علما ودانشمندان اسلامی مطالب را عنوان کرده است:
1. اگر ملاحظه مىکنیم در بعضى از روایات این عنوان آمده است کرامة لهم عن اوساخ الناس: (( هدف این است که سادات از زکات یک نوع چرک اموال محسوب مىشود برکنار مانند.)) به خاطر آن است که از یک سو بنى هاشم را به این ممنوعیت و محرومیت قانع سازد و از سوى دیگر به مردم حالى کند که تا مىتوانند سر بار بیت المال نشوند و زکات را براى آنها که استحقاق شدید دارند واگذارند.( تفسیر نمونه 7/181
2 . «اوساخ الناس» اشاره به قلت وکمی مال دارد زیرا در سابق وضعیت کشاورزی ، دامداری و…، بسیار ابتدای بود ودر نتیجه سود اندک به دنبال داشت وبا توجه به شرایط وجوب زکات مقداری نا چیزی به آن تعلق می گرفت . بنابراین، از ظاهر« اوساخ الناس»( چرک دست مردم) به دلیل این که خلاف شخصیتى است که اسلام براى انسان قایل است، دست برمی داریم زیرا اگر به این معنا باشد که خلاف قواعد و اصول مذهب است.، اوساخ الناس یک چیز نا چیزى است زکات.
مرحوم سید محمد کاظم طبا طبا ی در عروه می فرماید: که مراد از اوساخ الناس همین صدقات جزئى است که مردم صبح وشام به فقیر می دهد.
3. زکات به معنای رشد اموال وپاکیزه کردن آن مایه طهارت و برکت روزى مى شود: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ؛( توبه/ 103.) از اموال آنها به عنوان زکات بر گیر تا پاکیزه گردند.» معلوم مى گردد انسانى که زکات مالش را نمى پردازد، آلوده است و مالى که در دست دارد پاکیزه نیست. هم چنانکه کسب مال از راه حرام را اعلام جنگ با حضرت حق دانسته و آن را عامل بى برکتى مى شمارد و مى فرماید: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِى الصَّدَقاتِ؛( بقره/ 276.) خداوند مال ربوى را نابود مى کند و صدقه (مال مزکّى ) را افزایش مى دهد» از این روست که باز شدن درهاى برکات آسمان و زمین را در گرو ایمان و تقواى جامعه قرار داده است که «لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکاتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْرْضِ؛( اعراف/ 96) اگر مردم هر منطقه ایمان آورده تقوا بورزند، درهاى برکات آسمان و زمین را بر آنان مى گشاییم.»
علامه طبا طبای، درذیل آیه خمس می فرماید :« ظاهر روایت (اوساخ الناس)، این است که نکته مذکوراز آیه زکات که خداوندخطاب به پیامبرش می فرماید :« از اموال ان ها صدقه ( به عنوان زکات) بگیرتا به وسیله ان انهارا پاک سازی وپرورش دهی ،گر فته شده است چون تطهیر وتزکیه همیشه درچیز های است که چرک والودگی ومانند ان داشته باشد» المیزان، ترجمه موسوی همدانی،ج9 ،ص،139).
4. درست است که در روایات صحیح السند از زکات به عنوان اوساخ الناس (چرک دست مردم) تعبیر شده، اما این تعبیر همانند فرمایش خدای متعال درباره کسانی است که بدون اذن شرعی در خمس تصرف می کنند: خدای متعال درباره آنها می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا؛( نساء(4)، آیه10 ) در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو می برند».
مطابق تفسیر وتأویلی که اهل بیت علیهم السلام از این آیه به دست داده اند این آیه درباره کسانی است که بدون اذن شرعی در خمس وسهم امام تصرف می کنند. همان طور که سرنوشت چنین کسانی آتش است، مانعان زکات وکسانی که از پرداخت آن خودداری می کنند، نگاه دارندگان چرک وناپاکى می باشند. این تعبیر در روایت پیش گفته وهمچنین تعبیری که در آیه یادشده آمده، از مصادیق بلاغت واز سخنان کنایه ومجاز است.(تقریرات جناب حجة الاسلام والمسلمین شیخ حسین فدایی از مباحث درس خارجِ حضرت آیة الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی) نتیجه این که تعبیر «اوساخ الناس»(چرک دست مردم) یک تعبیر کنایی است ونشان از طهارت اموال توسط پرداخت زکات دارد وهم چنین حاکی است از کمی وقلت منابع زکات دربرابر خمس که متعلق آن با زکات متفاوت است وغالبا خمس ، اموال عظیم مانند گنج ومعادن وفی وغنایم و… می باشد. امید واریم همواره موفق وپیروز باشید.