مشهور میان فقها ان است که در نماز، بعد ازحمد بایدسوره کامل خوانده شودالبته برخی از فقها فرموده اند بعد ازخواندن سوره کامل خواندن بخشی از سوره ایرادی ندارد. فلسفه و حکمت این حکم عمدتا روایات است. منصور بن حازم از امام صادق(ع)روایت کرده است که آن حضرت فرمودند:«درنماز واجب نباید کمتر ازیک سوره خوانده شود» (آشتیانی ، کتاب الصلوه،ج ،1،ص 391)در برخی از روایات حکمت و دلیل این حکم را انس و ارتباط با قران دانسته تا نماز گذار از این طریق بیشتر با قران مانوس شده و از معنویت، قداست، طهارت و برکت قران بهره مند شود. فضل بن شاذان از امام رضا(ع)روایت کرده است:«دلیل این که امرشده ایم درنماز، قرا ن{سوره }بخوانیم این است که قران مهجور ومتروک نماندوپیوسته ارتباط باقران داشته باشیم وبه آموزه های آن عمل نماییم.(عبدالکریم حایری یزدی،کتاب الصلوه،چاب دوم،1379،بی جا،صص157و156)توجه داشته باشیم که قاعده کلى در باب عبادات تعبدى بودن آن است و کمتر دانش بشر توان درک آن را دارد، چون به طور مستقیم به رابطه انسان با خدا برمى گردد و آثار اجتماعى یا دنیوى آن تطفّلى و کم رنگ تر است به خلاف معاملات که به روابط اجتماعى و بیشتر دنیوى انسان ها با یکدیگر مى پردازد و اسرار و حکمت هاى آن بیشتر قابل درک است. به هر حال یکى از حکمت ها، جهت گیرى احکام اسلامى در تمرین و ایجاد ملکه و نیز گام عملى به سوى تعبدوپذیرش احکام الهی است. لذا یکى از فلسفه هاى عبادت اظهار خضوع و تسلیم در مقابل امر پروردگار و ایجاد روح عبودیت و بندگى در انسان است؛ چنان چه امام سجاد(ع) مى فرماید: «الهى کفى بى فخرا ان اکون لک عبدا؛ خدایا! همین افتخارم بس که بنده تو هستم ». و گاهى بعضى از دستورات براى آزمودن روح تسلیم و بندگى است. فرمان خدا به حضرت ابراهیم(ع) براى قربانى کردن اسماعیل نمونه اى از آن است. در دستورهاى عبادى و احکام الهى گاهى هدف تسلیم و پذیرش دستور و تمرین براى جلب رضایت خداوند و اطاعت محض از آفریدگار است و گاهى تمرین براى متابعت از سنت و روش پیامبر(ص) است.