در پاسخ به این سوال لازم می دانیم مطالب زیر را یادآور شویم.
اولا, درست است که انتخاب همسر مسئله ای مهم و حساس است ولی در عین حال نباید زیاد وسواس به خرج داد. هیچ کس صد درصد طبق معیارهایی که انسان ابتدائا در نظر دارد آفریده نشده و پرورش نیافته است . کما این که ممکن است نسبت به طرف های مقابل شما نیز همین گونه باشد و صد درصد آن طور که آنان می خواهند نباشید. برای ازدواج, اگر دختری که به خواستگاری او رفته اید 60 الی 70 درصد با معیارها و خواسته های شما مطابق بود می توان گفت که او برای ازدواج با شما مناسب است. اگر ازدواج با دخترهای خوب و مناسب را با بهانه های واهی و معیارهای خود ساخته و من درآوردی رد کنید این خطر وجود دارد که در نهایت با دختری ازدواج کنید که از دخترهایی که قبلا به خواستگاری شان رفته اید بسیار پایین تر باشند و آن وقت پشیمانی دیگر سودی نخواهد داشت.
ثانیا, سوال از علاقه دختر مورد نظر به شما در همان ابتدای ملاقات, سوالی کاملا بی وجه است. چگونه ممکن است فردی با یک نگاه, علاقه ای واقعی و پایدار نسبت به دیگری در خود بیابد؟! مگر شما در همان نگاه اول, نسبت به او در خود احساس محبت می کنید که از او چنین انتظاری دارید؟ اگر واقعا چنین است پس چرا حتی با پاسخ مثبت وی به سوالتان, باز هم به او پیام رد می دهید؟ بایستی به این نکته توجه داشته باشید که درست است که دختر و پسر به دلیل وجود غریزه جنسی احساس علاقه ای نسبت به یکدیگر دارند اما علاقه واقعی آنان به هم, در طول زمان و با زندگی در کنار یکدیگر ایجاد می شود. بنابراین, انتظار شما از دختری که به خواستگاری او رفته اید مبنی بر این که واقعا به شما علاقه داشته باشد کاملا اشتباه است. از این رو لازم است سوال از علاقه دختر مورد نظر با به شما در همان ابتدای برخورد از فهرست سوال هایتان کنار بگذارید.
ثالثا, در هنگام گفتگوی مستقیم, دختر و پسر به دنبال آنند که یک آشنایی عمومی و کلی از طرف مقابل به دست بیاورند. موضوعات قابل طرح در گفت و گوى قبل از مراسم عقد مختلف است؛ زیرا افراد عقیده ها، آرمان ها، هدف ها و خواسته هاى گوناگون دارند. البته بعضى از مسائل و موضوعات عمومى است و ضرورت دارد جوانان قبل از ازدواج براى آگاهى یافتن از ویژگى هاى جسمانى، روانى، اخلاقى یکدیگر مطرح کنند و درباره آن ها به گفت و گو بنشینند. در این جلسات مى توان درباره مسائل زیر گفت و گو کرد:
1. خط مشى کلى زندگى آینده
مراد تبیین مبناى زندگى آینده است؛ براى مثال جوان متدین مى خواهد زندگى اش بر اساس قوانین اسلام بنا شود. در این جا باید از میزان پاى بندى افراد به ارزش هاى دینى و اخلاقى سؤال شود.
2. اهداف زندگى
یعنى هدف هایى که هر کدام قصد دارند در زندگى آینده شان دنبال کنند؛ هدف ها و آرمان هاى علمى و تحصیلى، اجتماعى، شغلى و…؛ براى مثال تا چه اندازه به ادامه تحصیل علاقه مند است و مشکلات تحصیل را تحمل مى کند. شغل مناسب و مورد علاقه اش چیست؟ جایگاه اجتماعى را داراى چه اهمیتى مى داند؟ از نظر اقتصادى و مالى به چه سطحى مى اندیشد و حداقل و حداکثر چقدر است؟
3. چگونگى رابطه با خانواده و بستگان
براى مثال به چه اندازه به رفت و آمد با اقوام و خویشان و نیز دوستان اهمیت مى دهید و بر آن اصرار مى ورزید؟ به آداب و رسوم فرهنگى و اجتماعى رفتار با بستگان چقدر پایبندید؟
4. خواست ها و انتظارهاى دو طرف از یکدیگر.
5. نقص هاى جسمانى و بیمارى هاى مزمن احتمالى یکدیگر.
در این جلسات باید به نکات زیر توجه شود تا به شکل مناسب انجام گیرد و دو طرف به هدف خود دست یابند.
1. گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضایى آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران صورت گیرد.
2. گفت و گو پس از انجام خواستگارى رسمى از طرف خانوادها و تحقیق و آگاهى از بعضى شرایط که در مرحله تفحص به دست مى آید، انجام گیرد نه در ابتداى آشنایى؛ به عبارت دیگر، در واپسین مراحل تحقیق و قبل از مراسم عقد باید گفت و گو تحقق یابد.
3. براى موفقیت بیش تر، دو طرف باید در ابتداى جلسه از یکدیگر بخواهند صادقانه به پرسش ها و مسائل مطرح شده پاسخ دهند تا از صفات اخلاقى و خصوصیات یکدیگر آگاهى یابند.
در باره احراز صفات معنوی و روحی مانند تقوی و اخلاق از طرق نیز باید عمل کرد:
– بررسی اصالت خانوادگی
– سلامت روابط درون خانواده و مشی زندگی
– احراز برخی از سطوح سلامت روحی و روانی و جسمی ( وسواس و اضطراب و تیک وبد بینی و…)
– تقیدعملی به احکام دینی و مذهبی و اخلاقی مانند نماز اول وقت ، مرجع تقلید داشتن و حساب شرعی و پرداخت خمس و زکات و … .
– آگاهی از سطح انتظارات و سطح توقع فردی و خانوادگی. موفق باشید.
اولا, درست است که انتخاب همسر مسئله ای مهم و حساس است ولی در عین حال نباید زیاد وسواس به خرج داد. هیچ کس صد درصد طبق معیارهایی که انسان ابتدائا در نظر دارد آفریده نشده و پرورش نیافته است . کما این که ممکن است نسبت به طرف های مقابل شما نیز همین گونه باشد و صد درصد آن طور که آنان می خواهند نباشید. برای ازدواج, اگر دختری که به خواستگاری او رفته اید 60 الی 70 درصد با معیارها و خواسته های شما مطابق بود می توان گفت که او برای ازدواج با شما مناسب است. اگر ازدواج با دخترهای خوب و مناسب را با بهانه های واهی و معیارهای خود ساخته و من درآوردی رد کنید این خطر وجود دارد که در نهایت با دختری ازدواج کنید که از دخترهایی که قبلا به خواستگاری شان رفته اید بسیار پایین تر باشند و آن وقت پشیمانی دیگر سودی نخواهد داشت.
ثانیا, سوال از علاقه دختر مورد نظر به شما در همان ابتدای ملاقات, سوالی کاملا بی وجه است. چگونه ممکن است فردی با یک نگاه, علاقه ای واقعی و پایدار نسبت به دیگری در خود بیابد؟! مگر شما در همان نگاه اول, نسبت به او در خود احساس محبت می کنید که از او چنین انتظاری دارید؟ اگر واقعا چنین است پس چرا حتی با پاسخ مثبت وی به سوالتان, باز هم به او پیام رد می دهید؟ بایستی به این نکته توجه داشته باشید که درست است که دختر و پسر به دلیل وجود غریزه جنسی احساس علاقه ای نسبت به یکدیگر دارند اما علاقه واقعی آنان به هم, در طول زمان و با زندگی در کنار یکدیگر ایجاد می شود. بنابراین, انتظار شما از دختری که به خواستگاری او رفته اید مبنی بر این که واقعا به شما علاقه داشته باشد کاملا اشتباه است. از این رو لازم است سوال از علاقه دختر مورد نظر با به شما در همان ابتدای برخورد از فهرست سوال هایتان کنار بگذارید.
ثالثا, در هنگام گفتگوی مستقیم, دختر و پسر به دنبال آنند که یک آشنایی عمومی و کلی از طرف مقابل به دست بیاورند. موضوعات قابل طرح در گفت و گوى قبل از مراسم عقد مختلف است؛ زیرا افراد عقیده ها، آرمان ها، هدف ها و خواسته هاى گوناگون دارند. البته بعضى از مسائل و موضوعات عمومى است و ضرورت دارد جوانان قبل از ازدواج براى آگاهى یافتن از ویژگى هاى جسمانى، روانى، اخلاقى یکدیگر مطرح کنند و درباره آن ها به گفت و گو بنشینند. در این جلسات مى توان درباره مسائل زیر گفت و گو کرد:
1. خط مشى کلى زندگى آینده
مراد تبیین مبناى زندگى آینده است؛ براى مثال جوان متدین مى خواهد زندگى اش بر اساس قوانین اسلام بنا شود. در این جا باید از میزان پاى بندى افراد به ارزش هاى دینى و اخلاقى سؤال شود.
2. اهداف زندگى
یعنى هدف هایى که هر کدام قصد دارند در زندگى آینده شان دنبال کنند؛ هدف ها و آرمان هاى علمى و تحصیلى، اجتماعى، شغلى و…؛ براى مثال تا چه اندازه به ادامه تحصیل علاقه مند است و مشکلات تحصیل را تحمل مى کند. شغل مناسب و مورد علاقه اش چیست؟ جایگاه اجتماعى را داراى چه اهمیتى مى داند؟ از نظر اقتصادى و مالى به چه سطحى مى اندیشد و حداقل و حداکثر چقدر است؟
3. چگونگى رابطه با خانواده و بستگان
براى مثال به چه اندازه به رفت و آمد با اقوام و خویشان و نیز دوستان اهمیت مى دهید و بر آن اصرار مى ورزید؟ به آداب و رسوم فرهنگى و اجتماعى رفتار با بستگان چقدر پایبندید؟
4. خواست ها و انتظارهاى دو طرف از یکدیگر.
5. نقص هاى جسمانى و بیمارى هاى مزمن احتمالى یکدیگر.
در این جلسات باید به نکات زیر توجه شود تا به شکل مناسب انجام گیرد و دو طرف به هدف خود دست یابند.
1. گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضایى آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران صورت گیرد.
2. گفت و گو پس از انجام خواستگارى رسمى از طرف خانوادها و تحقیق و آگاهى از بعضى شرایط که در مرحله تفحص به دست مى آید، انجام گیرد نه در ابتداى آشنایى؛ به عبارت دیگر، در واپسین مراحل تحقیق و قبل از مراسم عقد باید گفت و گو تحقق یابد.
3. براى موفقیت بیش تر، دو طرف باید در ابتداى جلسه از یکدیگر بخواهند صادقانه به پرسش ها و مسائل مطرح شده پاسخ دهند تا از صفات اخلاقى و خصوصیات یکدیگر آگاهى یابند.
در باره احراز صفات معنوی و روحی مانند تقوی و اخلاق از طرق نیز باید عمل کرد:
– بررسی اصالت خانوادگی
– سلامت روابط درون خانواده و مشی زندگی
– احراز برخی از سطوح سلامت روحی و روانی و جسمی ( وسواس و اضطراب و تیک وبد بینی و…)
– تقیدعملی به احکام دینی و مذهبی و اخلاقی مانند نماز اول وقت ، مرجع تقلید داشتن و حساب شرعی و پرداخت خمس و زکات و … .
– آگاهی از سطح انتظارات و سطح توقع فردی و خانوادگی. موفق باشید.