حکومت آل بویه:
بین قرن های سوم تا چهارم هجری در ایران حکومت های نیمه مستقلی شکل گرفت که اصطلاحا آنها را حکومت های متقارن می نامند. در بین این حکومت، دوره حکومت آل بویه از عظمت و ویژگی خاصی برخوردار است چون ضمن مقبولیت عام یافتن به لحاظ مدارا با مردم، توانستند بغداد مرکز خلافت عباسی را فتح نمایند. دولت آل بویه که برآمده از سرزمین دیلم و گیلان بود، در اندک زمانی پیشرفت فراوانی در تمامی زمینه ها نمود که اوج این پیشرفت و اقتدار در دوره عضد الدوله دیلمی است. عضد الدوله توانست با درایت و تلاش خود خدمات فراوانی در تمامی زمینه های علمی و عمرانی به جامعه ایران نمود.
گفتاری در مورد دیلمان و دیلمیان
دیلمان که امروز بخش کوچکی از سیاهکل است روزگاری وسعت بسیار داشت، به طوری که یک سویش مازندران و سوی دیگرش قزوین بود، از مناطق گردشگری و زیارتی این شهر ستان می توان منطقه زیبای اسپیلی، لونک، تی تی کاروانسرا (دوره صفویه) غار اسپهدان، مناطق باستانی قلعه کوتی، کوه بس، بقعه آقا سید ابراهیم ( از فرزندان امام موسی کاظم(ع)) را نام برد. با توج به نقشه ایی که در مسالک و ممالک استخری رسم شده، می توان چنین نتیجه گرفت که دیلمستان ناحیه وسیعی بوده که شامل نواحی جنوبی گیلان فعلی تا قزوین می شده و رودبار زیتون که در سر راه قزوین به رشت قرار دارد و رودبار الموت و همه کوهستان های اطراف تا مازندران را دربرمی گرفته است. در مورد اصل و منشا دیلمیان باید گفت که دیلمی ها همواره جزو اقوام ایرانی به حساب می آمده اند.
کلمه دیلم در لغت، ابزاری است برای سوراخ کردن سنگ، دیوار و… و می توان گفت که کلمه دیلم در زبان عربی اگر در معنی سیاه و سیاهی به کار رود ریشه عربی دارد و اگر به معنی دشمن یا جماعت بسیار باشد، از زبان فارسی گرفته شد… باید توجه داشت که عرب ها در عصر اسلام، دیلمیان را که تا آغاز قرن چهارم اکثرشان قبول اسلام نکرده بودند، مردمی شجاع و متهور و در دشمنی بسیار خطرناک و بی باک می دانستند.
به هرحال، دیلم نام تیره ای ایرانی، ساکن دیلمستان است. این تیره تا قرن هشتم هجری وجود داشته و از تیره گیل جدا بوده است. در قرن مذکور، سادات کیایی، گروه بسیاری از ایشان را کشتند، ظاهرا آنچه بازماندند با مردم گیل درهم آمیختند و گیلکان امروزی فرزندان و بازماندگان هر دو تیره اند. در زمان آل بویه دیلمیان و فرمانروایان این خاندان به زبان فارسی معمولی سخن می گفته اند ولی بدون تردید و با توجه به الفاظی که از زبان دیلمی باقی است، باید آن را یکی از لهجه های زبان فارسی به حساب آورد. دیلمی ها مردمی بسیار دلاور و بی باک بودند. قبل از اینکه دین اسلام را بپذیرند، جزو خطرناک ترین دشمنان مسلمانان محسوب می شدند… از صفات بارز دیلمی ها، اطاعت محض کوچکتر ها از بزرگ تر ها و تواضع بیش از اندازه کهتران در برابر مهتران بود.
در این گفتار قصد وارد شدن به بحث چگونگی تشکیل دولت آل بویه در عصر خلفای عباسی را نداشته، اما جهت ورود به بحث اصلی یعنی عصر طلایی حکومت عضدالدوله دیلمی، نگاهی گذرا به آن می افکنیم. همان طور که از نام آل بویه نمایان است، مراد حکومتی است که توسط خاندان بویه در ایران قرن چهارم هجری شکل گرفت و توانست در اندک زمانی خلیفه عباسی بغداد را به زیر سلطه قدرت خود بکشد. از این جهت چون اولین بار ایرانیان بعد از اسلام توانستند مرکز خلافت اسلامی را به زیرسیطره خود درآورند و حتی برخلاف مذهب رسمی خلفا، مذهب تشیع را در بغداد گسترش بدهند، برای تاریخ ایران بسیار دارای اهمیت و در خور توجه است.
بویه نام پدر علی و حسن و احمد، سلسله جنبانان آل بویه است که مردی کم استطاعت ولی پرکار بود. گویند وقتی پیشگویی خبر از سروری پسر یا پسرانش داد، او که در وضع نامساعدی به سر می برد، نتوانست باور کند ولی بعد ها آن پیشگویی تحقق یافت.
کلمه بویه یک لفظ فارسی است و به ضم اول و سکون واو و فتح یاء بر وزن مویه تلفظ می شود و به معنی امید و آرزو است… بویه پسر فناخسرو، در دیلم با گمنامی و تنگدستی زندگی می کردند. از اینکه عموم تاریخ نویسان نوشته اند که روزی او صید ماهی بوده، چنین فهمیده می شود که مسکن او در ناحیه گیلان فعلی و در یکی از سواحل دریا، یا در سواحل رودخانه ای بوده است. وی سه پسر داشت که بعدها هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ علی (عماد الدوله) نام داشت، پسر دوم حسن(رکن الدوله) و سومی احمد (معز الدوله.)
در آغاز کار و در هنگامی که هنوز این پدر و سه پسر در دیلم می زیستند، در دهی از ناحیه دیلمان که کیاکلیش خوانده می شد، سکونت داشتند.
سرسلسله آل بویه علی فرزند بویه دیلمی اهل کیاکلیش ( دیلمان است که در تاریخ با لقب عمادالدوله شناخته می شود. علی عماد الدوله و دو برادرش حسن (رکن الدوله) و احمد (معز الدوله) بدوا در خدمت ماکان کاکی بودند، بعد به مردآویج زیاری پیوستند. سپس گردنفرازی کردند. علی عماد الدوله به سال 321 هـ. . ق در فارسی دعوی سلطنت کرد. دو سال بعد در سال 323 هـ.. ق که مردآویج به دست غلامان ترک خود در حمام به قتل رسید و برادرش وشمگیر جانشین او شد، بر وشمگیر تاخته و بر قسمتی از متصرفاتش مستولی شد.
برادران بویه در مدتی کوتاه ری، قم، کاشان، همدان، اصفهان، خوزستان و کرمان حتی بغداد مقر خلافت خلیفه عباسی را به حطیه تصرف خود درآوردند، المستکفی بیست و دومین خلیفه عباسی را به وسیله ماموران دیلمی از مسند خلافت به زیر کشیدند و المطیع به جای وی دست نشانده خود کردند… دوره اقتدار خاندان بویه هرچند کوتاه بود ولی در همین مدت کوتاه به ملیت و فرهنگ و تقویت روحیه استقلال طلبی (ایرانیان)کمک شایان و نمایان نمودند.
بدون هیچ تردیدی محیط گیلان و روش زندگی دیلمی و نیز روحیه سلحشوری و طرز تفکر و آرا و عقاید اطرافیان در پرورش افراد سلحشور و لایقی از این دودمان همچون مردآویج پسر زیار… و علی پسر بویه تاثیر فراوان داشته است… آل بویه پیشرفت خود را مرهون سربازان دیلمی بودند. آنها به مردم دیلم و مخصوصا به سربازانی وابستگی داشتند که از میان قوم خود گردآورده بودند. افراد این خاندان نیز مانند آل زیار نسب خود را به پادشاهان ساسانی می رساندند.
در مورد نسب نامه آل بویه باید خاطرنشان کرد: سازنده نسب نامه بویهیان، اجداد آنها را به ساسانیان رسانده و به ویژه از یزدگرد یاد کرده است. این نسبت نامه ای است که در اوج قدرت آنان در بغداد ساخته شده و مورخان و شاعران کهن آن را در کتاب ها و اشعار خویش آورده اند، اما کوچک ترین شاهدی بر درستی آن در دسترس نبوده و از اساس خیال پردازی است. آنچه مسلم است حکومت آل بویه، برآمده از ناحیه دیلمان تاثیر بسیار مثبتی بر روند استقلال طلبی ایرانیان داشته و این توفیق خود را مدیون نیروی جنگجو و شجاع دیلمیان بود و به کمک سربازان این سامان توانسته بودند، آقایی خود را بر خلفای عباسی بغداد به نمایش بگذارند.
پی نوشت ها:
1- فقیهی علی اصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، ص 40، 2- همان منبع، صص 36 و 37، 3- همان، ص 44
بین قرن های سوم تا چهارم هجری در ایران حکومت های نیمه مستقلی شکل گرفت که اصطلاحا آنها را حکومت های متقارن می نامند. در بین این حکومت، دوره حکومت آل بویه از عظمت و ویژگی خاصی برخوردار است چون ضمن مقبولیت عام یافتن به لحاظ مدارا با مردم، توانستند بغداد مرکز خلافت عباسی را فتح نمایند. دولت آل بویه که برآمده از سرزمین دیلم و گیلان بود، در اندک زمانی پیشرفت فراوانی در تمامی زمینه ها نمود که اوج این پیشرفت و اقتدار در دوره عضد الدوله دیلمی است. عضد الدوله توانست با درایت و تلاش خود خدمات فراوانی در تمامی زمینه های علمی و عمرانی به جامعه ایران نمود.
گفتاری در مورد دیلمان و دیلمیان
دیلمان که امروز بخش کوچکی از سیاهکل است روزگاری وسعت بسیار داشت، به طوری که یک سویش مازندران و سوی دیگرش قزوین بود، از مناطق گردشگری و زیارتی این شهر ستان می توان منطقه زیبای اسپیلی، لونک، تی تی کاروانسرا (دوره صفویه) غار اسپهدان، مناطق باستانی قلعه کوتی، کوه بس، بقعه آقا سید ابراهیم ( از فرزندان امام موسی کاظم(ع)) را نام برد. با توج به نقشه ایی که در مسالک و ممالک استخری رسم شده، می توان چنین نتیجه گرفت که دیلمستان ناحیه وسیعی بوده که شامل نواحی جنوبی گیلان فعلی تا قزوین می شده و رودبار زیتون که در سر راه قزوین به رشت قرار دارد و رودبار الموت و همه کوهستان های اطراف تا مازندران را دربرمی گرفته است. در مورد اصل و منشا دیلمیان باید گفت که دیلمی ها همواره جزو اقوام ایرانی به حساب می آمده اند.
کلمه دیلم در لغت، ابزاری است برای سوراخ کردن سنگ، دیوار و… و می توان گفت که کلمه دیلم در زبان عربی اگر در معنی سیاه و سیاهی به کار رود ریشه عربی دارد و اگر به معنی دشمن یا جماعت بسیار باشد، از زبان فارسی گرفته شد… باید توجه داشت که عرب ها در عصر اسلام، دیلمیان را که تا آغاز قرن چهارم اکثرشان قبول اسلام نکرده بودند، مردمی شجاع و متهور و در دشمنی بسیار خطرناک و بی باک می دانستند.
به هرحال، دیلم نام تیره ای ایرانی، ساکن دیلمستان است. این تیره تا قرن هشتم هجری وجود داشته و از تیره گیل جدا بوده است. در قرن مذکور، سادات کیایی، گروه بسیاری از ایشان را کشتند، ظاهرا آنچه بازماندند با مردم گیل درهم آمیختند و گیلکان امروزی فرزندان و بازماندگان هر دو تیره اند. در زمان آل بویه دیلمیان و فرمانروایان این خاندان به زبان فارسی معمولی سخن می گفته اند ولی بدون تردید و با توجه به الفاظی که از زبان دیلمی باقی است، باید آن را یکی از لهجه های زبان فارسی به حساب آورد. دیلمی ها مردمی بسیار دلاور و بی باک بودند. قبل از اینکه دین اسلام را بپذیرند، جزو خطرناک ترین دشمنان مسلمانان محسوب می شدند… از صفات بارز دیلمی ها، اطاعت محض کوچکتر ها از بزرگ تر ها و تواضع بیش از اندازه کهتران در برابر مهتران بود.
در این گفتار قصد وارد شدن به بحث چگونگی تشکیل دولت آل بویه در عصر خلفای عباسی را نداشته، اما جهت ورود به بحث اصلی یعنی عصر طلایی حکومت عضدالدوله دیلمی، نگاهی گذرا به آن می افکنیم. همان طور که از نام آل بویه نمایان است، مراد حکومتی است که توسط خاندان بویه در ایران قرن چهارم هجری شکل گرفت و توانست در اندک زمانی خلیفه عباسی بغداد را به زیر سلطه قدرت خود بکشد. از این جهت چون اولین بار ایرانیان بعد از اسلام توانستند مرکز خلافت اسلامی را به زیرسیطره خود درآورند و حتی برخلاف مذهب رسمی خلفا، مذهب تشیع را در بغداد گسترش بدهند، برای تاریخ ایران بسیار دارای اهمیت و در خور توجه است.
بویه نام پدر علی و حسن و احمد، سلسله جنبانان آل بویه است که مردی کم استطاعت ولی پرکار بود. گویند وقتی پیشگویی خبر از سروری پسر یا پسرانش داد، او که در وضع نامساعدی به سر می برد، نتوانست باور کند ولی بعد ها آن پیشگویی تحقق یافت.
کلمه بویه یک لفظ فارسی است و به ضم اول و سکون واو و فتح یاء بر وزن مویه تلفظ می شود و به معنی امید و آرزو است… بویه پسر فناخسرو، در دیلم با گمنامی و تنگدستی زندگی می کردند. از اینکه عموم تاریخ نویسان نوشته اند که روزی او صید ماهی بوده، چنین فهمیده می شود که مسکن او در ناحیه گیلان فعلی و در یکی از سواحل دریا، یا در سواحل رودخانه ای بوده است. وی سه پسر داشت که بعدها هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ علی (عماد الدوله) نام داشت، پسر دوم حسن(رکن الدوله) و سومی احمد (معز الدوله.)
در آغاز کار و در هنگامی که هنوز این پدر و سه پسر در دیلم می زیستند، در دهی از ناحیه دیلمان که کیاکلیش خوانده می شد، سکونت داشتند.
سرسلسله آل بویه علی فرزند بویه دیلمی اهل کیاکلیش ( دیلمان است که در تاریخ با لقب عمادالدوله شناخته می شود. علی عماد الدوله و دو برادرش حسن (رکن الدوله) و احمد (معز الدوله) بدوا در خدمت ماکان کاکی بودند، بعد به مردآویج زیاری پیوستند. سپس گردنفرازی کردند. علی عماد الدوله به سال 321 هـ. . ق در فارسی دعوی سلطنت کرد. دو سال بعد در سال 323 هـ.. ق که مردآویج به دست غلامان ترک خود در حمام به قتل رسید و برادرش وشمگیر جانشین او شد، بر وشمگیر تاخته و بر قسمتی از متصرفاتش مستولی شد.
برادران بویه در مدتی کوتاه ری، قم، کاشان، همدان، اصفهان، خوزستان و کرمان حتی بغداد مقر خلافت خلیفه عباسی را به حطیه تصرف خود درآوردند، المستکفی بیست و دومین خلیفه عباسی را به وسیله ماموران دیلمی از مسند خلافت به زیر کشیدند و المطیع به جای وی دست نشانده خود کردند… دوره اقتدار خاندان بویه هرچند کوتاه بود ولی در همین مدت کوتاه به ملیت و فرهنگ و تقویت روحیه استقلال طلبی (ایرانیان)کمک شایان و نمایان نمودند.
بدون هیچ تردیدی محیط گیلان و روش زندگی دیلمی و نیز روحیه سلحشوری و طرز تفکر و آرا و عقاید اطرافیان در پرورش افراد سلحشور و لایقی از این دودمان همچون مردآویج پسر زیار… و علی پسر بویه تاثیر فراوان داشته است… آل بویه پیشرفت خود را مرهون سربازان دیلمی بودند. آنها به مردم دیلم و مخصوصا به سربازانی وابستگی داشتند که از میان قوم خود گردآورده بودند. افراد این خاندان نیز مانند آل زیار نسب خود را به پادشاهان ساسانی می رساندند.
در مورد نسب نامه آل بویه باید خاطرنشان کرد: سازنده نسب نامه بویهیان، اجداد آنها را به ساسانیان رسانده و به ویژه از یزدگرد یاد کرده است. این نسبت نامه ای است که در اوج قدرت آنان در بغداد ساخته شده و مورخان و شاعران کهن آن را در کتاب ها و اشعار خویش آورده اند، اما کوچک ترین شاهدی بر درستی آن در دسترس نبوده و از اساس خیال پردازی است. آنچه مسلم است حکومت آل بویه، برآمده از ناحیه دیلمان تاثیر بسیار مثبتی بر روند استقلال طلبی ایرانیان داشته و این توفیق خود را مدیون نیروی جنگجو و شجاع دیلمیان بود و به کمک سربازان این سامان توانسته بودند، آقایی خود را بر خلفای عباسی بغداد به نمایش بگذارند.
پی نوشت ها:
1- فقیهی علی اصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، ص 40، 2- همان منبع، صص 36 و 37، 3- همان، ص 44