در پاسخ به این پرسش به چند نکته اشاره می شود:
1. خداوند در سوره مبارکه آیه 15 می فرماید: « إِنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفیها لِتُجْزى کُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى ؛ رستاخیز به طور قطع خواهد آمد، من می خواهم آن را پنهان کنم تا هر کس در برابر سعی و کوشش خود جزا و پاداش بیند.»در جای دیگر از قرآن کریم وقوع قیامت به طور ناگهانی و دفعی مطرح شده است: « ولاتأتیکم الا بغته»(اعراف/187)
همچنین افرادی خدمت پیامبر(ص) می رسیدند و از زمان وقوع قیامت می پرسیدند؛ آیه نازل شد که: « یسئلونک عن الساعه ایان مرسیها قل انما علمها عند ربی؛ درباره قیامت از تو سوال می کنند، بگو همانا علم آن مخصوص خداوند است.»
نکته مهم اینکه: در آیه نخست علت مخفی نگاه داشتن زمان رستاخیز، این است که: هر کس به پاداش تلاش و کوشش خود برسد، به بیان دیگر: با مخفی بودن آن یک نوع آزادی عمل و صحنه آزمونی برای همگان پیدا می شود، زیرا وقتی تاریخ وقوع قیامت پنهان باشد انسانها بدون هیچ ترس و واهمه های دست خود را برای انجام هر گونه رفتار و کرداری باز می بیند و در چنین شرایط و بستری است که مؤمن و صالح حقیقی از غیر آنها تمییز داده می شود(لیمیزالله الخبیث من الطیب).
از سوی دیگر با مخفی بودن زمان قیامت یک حالت آماده باش دائمی در افراد ایجاد می شود که هر لحظه احتمال رخ دادن قیامت را می دهند لذا می تواند یک اثر تربیتی مثبتی برای آنها داشته باشد و دائما مراقب رفتار و کردار خود باشند. همان گونه که درباره فلسفه مخفی بودن «شب قدر» گفته اند، منظور این ا ست که مردم همه شبهای سال، یا همه شبهای ماه مبارک رمضان را گرامی داشته و به درگاه خداوند توبه و تضرع نمایند.
2. در پرسش مطرح شده: « ای کاش قیامت به گونه ای بود که افرادی می دیدند و برمی گشتند» خداوند در سوره مبارکه انعام آیه 28 برخلاف آنچه در پرسش ادعاد شده، را مطرح می کند: « وَلَو رُدّوا لَعادوا لِما نُهُو عنه؛ و اگر(برفرض به دنیا) بازگردانده شوند، حتما به آنچه که از آن منع شده بودند برمی گردند و قطعا آنان دروغگویانند». بنابراین گاهی غفلت و طغیان و هوای نفس، آدمی را به آنجا می کشاند که با دیدن عذاب الهی و رستاخیز، باز اگر به دنیا برمی گشت، همان خطاها و اشتباهات گذشته خود را تکرار می کرد.
3. همچنین در پرسش بیان شده « که ای کاش افرادی می رفتند و می دیدند و خبر می آوردند»؛ مگر نه این ا ست که خداوند در قرآن کریم با صداقت و خیرخواهی تمام، حدود یک سوم آیات خود را پیرامون معاد و رستاخیز نازل فرموده است؟
آیا راستگوتر از خداوند سراغ دارید که اخبار و حوادث قیامت را با جزئیات و تفاصیل کامل بیان کنند؟
از کجا معلوم اگر کسی واقعا به رستاخیز می رفت و اخباری را با خود می آورد، مردم آن را تکذیب نمی کردند و او را متهم نمی کردند به هذیان گویی و دیوانگی؟ بنابراین در آیات و روایات- که معصوم و مصون از خطا هستند- موارد بسیار فراوانی در مورد رستاخیز و معاد، بیان شده که جای هیچ گونه تردید و ابهامی باقی نمی ماند.
4. علی(ع) می فرمایند: « چقدر عبرتها زیاد است ولی عبرت گیرنده کم و اندک است». اگر بنا بر عبرت گیری باشد، آن قدر حوادث واقعی در قرآن کریم از اقوام و پیروان انبیاء گذشته نقل شده که راه هر گونه ابهام و تردید را می بندد.
همچنین در حوادث طبیعی و زنده شدن زمین مرده و رویش مجدد گیاهان در چرخه طبیعت خود مهمترین عامل پندگیری برای انسان است، چنانکه خداوند می فرماید: « یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیّ ِ وَ یُحْیِ اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ کَذلِکَ تُخْرَجُونَ»(روم/19) و در جای دیگر می فرماید: « وَ الَّذی نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتًا کَذلِکَ تُخْرَجُونَ»(زخرف/11)
بنابراین خداوند یک نمونه عینی از زنده شدن مردگان در مقابل چشم انسانها قرار داده تا از آن عبرت بگیرند، منتها چه بسیارند عبرتها و چه اندک هستند عبرت گیرندگان.
1. خداوند در سوره مبارکه آیه 15 می فرماید: « إِنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفیها لِتُجْزى کُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى ؛ رستاخیز به طور قطع خواهد آمد، من می خواهم آن را پنهان کنم تا هر کس در برابر سعی و کوشش خود جزا و پاداش بیند.»در جای دیگر از قرآن کریم وقوع قیامت به طور ناگهانی و دفعی مطرح شده است: « ولاتأتیکم الا بغته»(اعراف/187)
همچنین افرادی خدمت پیامبر(ص) می رسیدند و از زمان وقوع قیامت می پرسیدند؛ آیه نازل شد که: « یسئلونک عن الساعه ایان مرسیها قل انما علمها عند ربی؛ درباره قیامت از تو سوال می کنند، بگو همانا علم آن مخصوص خداوند است.»
نکته مهم اینکه: در آیه نخست علت مخفی نگاه داشتن زمان رستاخیز، این است که: هر کس به پاداش تلاش و کوشش خود برسد، به بیان دیگر: با مخفی بودن آن یک نوع آزادی عمل و صحنه آزمونی برای همگان پیدا می شود، زیرا وقتی تاریخ وقوع قیامت پنهان باشد انسانها بدون هیچ ترس و واهمه های دست خود را برای انجام هر گونه رفتار و کرداری باز می بیند و در چنین شرایط و بستری است که مؤمن و صالح حقیقی از غیر آنها تمییز داده می شود(لیمیزالله الخبیث من الطیب).
از سوی دیگر با مخفی بودن زمان قیامت یک حالت آماده باش دائمی در افراد ایجاد می شود که هر لحظه احتمال رخ دادن قیامت را می دهند لذا می تواند یک اثر تربیتی مثبتی برای آنها داشته باشد و دائما مراقب رفتار و کردار خود باشند. همان گونه که درباره فلسفه مخفی بودن «شب قدر» گفته اند، منظور این ا ست که مردم همه شبهای سال، یا همه شبهای ماه مبارک رمضان را گرامی داشته و به درگاه خداوند توبه و تضرع نمایند.
2. در پرسش مطرح شده: « ای کاش قیامت به گونه ای بود که افرادی می دیدند و برمی گشتند» خداوند در سوره مبارکه انعام آیه 28 برخلاف آنچه در پرسش ادعاد شده، را مطرح می کند: « وَلَو رُدّوا لَعادوا لِما نُهُو عنه؛ و اگر(برفرض به دنیا) بازگردانده شوند، حتما به آنچه که از آن منع شده بودند برمی گردند و قطعا آنان دروغگویانند». بنابراین گاهی غفلت و طغیان و هوای نفس، آدمی را به آنجا می کشاند که با دیدن عذاب الهی و رستاخیز، باز اگر به دنیا برمی گشت، همان خطاها و اشتباهات گذشته خود را تکرار می کرد.
3. همچنین در پرسش بیان شده « که ای کاش افرادی می رفتند و می دیدند و خبر می آوردند»؛ مگر نه این ا ست که خداوند در قرآن کریم با صداقت و خیرخواهی تمام، حدود یک سوم آیات خود را پیرامون معاد و رستاخیز نازل فرموده است؟
آیا راستگوتر از خداوند سراغ دارید که اخبار و حوادث قیامت را با جزئیات و تفاصیل کامل بیان کنند؟
از کجا معلوم اگر کسی واقعا به رستاخیز می رفت و اخباری را با خود می آورد، مردم آن را تکذیب نمی کردند و او را متهم نمی کردند به هذیان گویی و دیوانگی؟ بنابراین در آیات و روایات- که معصوم و مصون از خطا هستند- موارد بسیار فراوانی در مورد رستاخیز و معاد، بیان شده که جای هیچ گونه تردید و ابهامی باقی نمی ماند.
4. علی(ع) می فرمایند: « چقدر عبرتها زیاد است ولی عبرت گیرنده کم و اندک است». اگر بنا بر عبرت گیری باشد، آن قدر حوادث واقعی در قرآن کریم از اقوام و پیروان انبیاء گذشته نقل شده که راه هر گونه ابهام و تردید را می بندد.
همچنین در حوادث طبیعی و زنده شدن زمین مرده و رویش مجدد گیاهان در چرخه طبیعت خود مهمترین عامل پندگیری برای انسان است، چنانکه خداوند می فرماید: « یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیّ ِ وَ یُحْیِ اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ کَذلِکَ تُخْرَجُونَ»(روم/19) و در جای دیگر می فرماید: « وَ الَّذی نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتًا کَذلِکَ تُخْرَجُونَ»(زخرف/11)
بنابراین خداوند یک نمونه عینی از زنده شدن مردگان در مقابل چشم انسانها قرار داده تا از آن عبرت بگیرند، منتها چه بسیارند عبرتها و چه اندک هستند عبرت گیرندگان.